نیا
@N1ayesh
Followers
942
Following
390
Media
464
Statuses
11,114
Explore trending content on Musk Viewer
Hillary
• 182346 Tweets
Flamengo
• 170375 Tweets
Oriana
• 152525 Tweets
Dybala
• 102733 Tweets
Robert
• 84731 Tweets
Team USA
• 83207 Tweets
South Sudan
• 81141 Tweets
Sant Rampal Ji Maharaj
• 67933 Tweets
Criciúma
• 50934 Tweets
Cruzeiro
• 44247 Tweets
O VAR
• 43243 Tweets
#逃走中
• 42547 Tweets
Ronny Jackson
• 41707 Tweets
गुरु पूर्णिमा
• 35701 Tweets
#ブンブンジャー
• 27094 Tweets
#AEWCollision
• 18379 Tweets
Ebrard
• 16663 Tweets
#GuruPurnima
• 16470 Tweets
Dudu
• 13736 Tweets
Pitbull
• 11146 Tweets
چه رأی بدید چه ندید، چه به فلانی رأی بدید چه بهمانی، ذره‌ای در نظر من درباره‌ی شخصیت‌تون و ارتباط‌مون و دوستی‌مون، تأثیری نخواهد داشت.
40
39
762
@Maya_Dzire
عزیزم توصیه می‌کنم خودتو به یه روانشناس نه، روانپزشک معرفی کنی. این حجم از گه خوری درباره‌ی سکس لایف دیگران واقعا نرمال نیست.
8
1
282
درباره‌ی قتل عام #زاهدان بنویسیم که "جمعه بود و مردها با پای برهنه و لباس‌های آغشته به خون، روی زمین خاکی می‌دویدند و پیکر بی‌جان عزیزان‌شان را حمل می‌کردند."
#مهسا_امینی
0
152
231
۱۱ سالم که بود جوجه رنگی خریدیم و دو روز بعد مُردن. برگردوندمشون داخل کارتن و یه نامه نوشتم انداختم تو جعبه. گذاشتم جعبه رو دم در همسایه‌مون که ازش متنفر بودم. خودمم قایم شدم که ری اکشنش رو بعد از خوندن نامه با مضمون "خودت و شوهرت رو مثل همین جوجه‌ه�� می‌کشم"، ببینم.
نمی‌دونم.
7
0
198
@Saeed1991apr
همینجوری کم کم گند بزنید به رسوم کهنه. ماهی قرمز نندازیم تو تنگ می‌خواد اورانیوم غنی کنه؟ دو روز سر سفره‌ست بعدشم تشریف می‌بره رودخونه‌ای جایی.
22
0
181
دکتر گفت که کم خونیت از اون دوره‌ی وگنی‌ت اومده باهات و طول می‌کشه بگذره. مامان پشت سر هم زنگ می‌زد که بهش بگم دکتر چی گفته. گفتم عجب احمقی بودم مامان. عجب عقاید ابلهانه‌ای داشتم دوران وگنم. مامانم نه گذاشت و نه برداشت گفت الانم عقایدت ابلهانه است منتهی ۱۰ سال دیگه متوجه می‌شی.
5
1
163
@yegane_altafi
بچه‌ها این سوال‌ها چیه می‌پرسید؟ انگار دختر ۱۸ ساله‌اید که داره با پسر عموش ازدواج سنتی می‌کنه و فردا شب عروسیشه. احتمالا فقط یه چنین شخصی این سوالات رو از اطرافیانش می‌پرسه.
3
0
150
از شرور انسانی پناه می‌برم به فلسفه که امان من، پناه من، افول افکار تاریک و فروغ آگاهیِ سازنده‌ی من بود/است/خواهد بود.
4
4
146
به‌نظر می‌رسه من و محمد خیلی رندوم همدیگه رو پیدا کردیم ولی در واقعیت روزها و شب‌ها جنگیدم تا جای پامون توی زندگی هم سفت بشه. گنج منه واقعاً، گنج.
8
1
145
آدم وقتی اون داغیِ علاقه از سرش میوفته و برمی‌گرده عقب رو نگاه می‌کنه، می‌بینه چه عزت نفس‌ها زیرِ پا گذاشته، با چه آدم‌های سطحی مقایسه که هیچ بعضاً جایگزین شده، چه حرف‌هایی شنیده و...
این‌ها همه یک سرچشمه داره که در خودته. اون رو بشناس.
1
6
132
《پسران خوشگل کشتزار شمایند. هرجا و هرگاه که بخواهید بر کشتزار خود بنشینید》
4
4
117
زن بودن برایم لذت‌بخش است. اینکه رژ قرمز می‌زنم و پاشنه‌ی کفش‌هایم تق تق صدا می‌کنند. اینکه عطر به خصوصی دارم و یاد گرفته‌م چطور با چشمانم صحبت کنم. اینکه صدای زنانه دارم و موهای مجعد. لاک سرخ و ظرافت اندام. تنانگیِ منحصر بفرد و خط خنده‌ی کنار لبم. در ناممکن‌ها، امکان داشتن.
2
3
119
احمق‌های هیجانی که با حرفهای هورمون زده آورده‌ای برای جامعه ندارن جز اینکه ضعف شدید شخصیت و روان‌شون رو نشون بدن. هیچی توی کله پوک‌شون نیست اما وراج‌ان. کودن، زبون نفهم و در مرز فروپاشی روانی. از این مدل زیاد هست.
آدمیزاد بی عقل و آهن کون کلنگ خسته‌ام می‌کند.
4
2
120
حاجی یعنی چی؟ رو دراگید؟
میم گفت: «می‌طاووسمت.» فعل را همان لحظه ساخت از مصدر طاووسیدن و وقتی این را گفت، هیچ حاجتی به شرح معنا نبود.
2
1
104
4
2
106
حتما نباید زبان‌شناس باشیم که از لغات استفاده کنیم، حتما نباید موسیقی‌دان باشیم که موسیقی گوش کنیم، حتما نباید نقاش باشیم تا بتونیم اثری رو بپسندیم یا نپسندیم.
نقد حرفهای می‌خواید، آثارتون رو داخل فضای حرفهای منتشر کنید. در غیر اینصورت نسبت به ارزش‌گذاری مخاطب عام گارد نگیرید.
3
8
112
من و حمام خونی که از رگ‌های اشخاصی که ازم پرسیدن حالا فلسفه می‌خونی تهش چی می‌شی، درست کردم:
7
2
113
من عاشق حال و هوای عیدم. آقا جداً تکرارنشدنی و شگفت انگیزه! نگاه کن به مناسبت آمدن یک فصل، مردم لباس نو می‌پوشن و به دیدار همدیگه می‌رن و در هوای تازه و خوشبوی بهاری نفس می‌کشن و استراحت می‌کنن. عطر فوق العاده‌ای که فقط و فقط مخصوص نوروزه! و کلی اِلمان خاص دیگه.
آه ایران عزیزم...
3
7
109
بچه‌ها من تقریبا از بین هر ۶ خانم دهه شصتی سینگلی که دیدم، ۵ نفر و نصفی‌ش دائما درباره‌ی "آدم قابل اعتماد پیدا نمی‌شه"، "الان دیگه همه داف می‌خوان"، "خوشا به قدیما"، "من تنهام چون هیچکس زن مستقل و نچرال نمی‌خواد"، "اگه شوهر کرده بودم بچه‌م فلان قد بود" داره غر می‌زنه.
1
0
102
عارضم به خدمت‌تون که هیچ موهبت و سعادتی بالاتر از ذهنِ خالی از آدم‌ها نیافتم! نه کسی در زندگیمه و نه اصلاً تا مدت‌ها کسی رو راه خواهم داد. پاهام رو دراز کردم زیر آفتاب نرمِ تنهایی و خوش خوشک سِر می‌شم و لذت می‌برم از این رهایی.
4
2
89
چهره‌ی علیرضا خمسه خیلی منحصر بفرد و عجیبه برای من. انگار حتی چهره‌ش هم کرکتر داره!
کمدین خیلی خوب و با استعدادی بود.
5
2
89
اولین خوابگاهم
اولین باری که کلاس رو دیدم
اولین کتاب‌هایی که از کتابخانه گرفتم
حتی یک لحظه هم از مسیری که آغاز کردم پشیمان نشده‌ام.
7
0
84
خارق العاده نیست که یه انسان دیگه از شکم‌ت زاییده می‌شه؟ یه عقلِ دیگه، یه جهان‌بینی دیگه، عاملِ یک‌سری تجارب دیگه در تو وجود پیدا کرده. از تو زنده مونده و در تو رشد کرده. سرش رو می‌کشه میاره بیرون و یک افق جدید همون لحظه خلق می‌شه. حیرت آوره!
4
1
77
بچه‌ها من رفتم خوب فکرامو کردم. فهمیدم هیچ‌جا نمی‌تونم انقدر خزعبلات ببافم که توئیتر می‌تونم. پس برگشتم.
15
0
73
باور کنید یا نه بدترین و عوضی‌ترین آدم‌های زندگی‌تون هم، برای شخص/اشخاصی اونقدر دوست داشتنی هستند که به‌خاطرش حاضراند خرخره‌ی من و شما رو بجوند. و از همه سخت‌تر اینجا که شما هم عوضی‌ترین آدم زندگی کسی می‌تونید باشید.
2
3
72
چهارشنبه سوری خود را چطور گذراندید؟ (البته یه سر رفتم حیاط از رو آتیش همسایه پریدم به اصرار والده‌ی عزیز و برگشتم ادامه^^)
11
0
74
هرکی اومده اصفهان و رفته این هتل مونده جزء ۱۰ خانواده‌ی پولدار ایرانه قطعا. بسیار گرون اما بسیار هم با کیفیته و غالباً هم توریست‌ها و مهمان‌های غیرایرانی این هتل رو می‌گیرن. ما اصفهانیا فقط تا دم آمادگاه‌ش رفتیم و یه نگاهی به بیرون‌ش انداختیم.
8
0
70
سندرم ژیژک چیست؟ وقتی شخص میل غیرقابل کنترلی برای رمانتیک کردن و بزرگ‌نمایی هرچیزی دارد. از یک اتفاق مسخره، دراما می‌سازد و اکثر وقایع رو با احساس افراطی، داوری می‌کند.
3
4
73
رفقا باور کنید وقتی با هر سگ و ناسگی رفیق می‌شید، هر جهنمْ دره‌ای می‌رید مهمونی و تازه خیاری‌ام می‌خوابید، چه دختر باشید و چه پسر درصد تجربه‌ی آزار جنسی‌تون رو بالا بردید. بسه دیگه این حرف‌هاتونم خیلی اوریتد شده.
2
3
70
مردها خیلی آسیب‌پذیرن. مردها موجودات شکننده، حساس، بغلی و بوس بوسی هستند. با یه سیبیل گوگولی پشت لب‌شون و اخم و تَخم کردن مثل بچه‌های پنج ساله‌ی تخس. فقط کافیه پیشونی‌شون رو یه بوس کوچیک کنید یا یه دستی به سرشون بکشید. :*
9
1
69
آرزو داشتم از چشم دیگری خودم رو می‌دیدم. که ببینم قر و قمیش‌های بدنم چطور هستند، حرف زدنم رو بشنوم، بدونم چطور از چنین کسی می‌شه متنفر بود و چطور می‌شه دوست‌ش داشت. از چشم دیگری می‌تونم بهتر خودم رو بشناسم. هرکسی در چشم دیگری بهتر شناخته می‌شه.
0
2
70
به‌نظرم ابتدایی‌ترین کاری که هرکس باید انجام بده اینه که وابستگی عاطفی به *خانواده رو کم کنه. نه با گوشه‌گیری ازشون یا فاصله گرفتن. این قضیه یه خودسازی درونیه کاملا. اینکه بتونی 'نبودشون' رو متصور بشی، باهاش کنار اومده باشی و راه‌های مدیریت عواطف در اون شرایط رو بررسی کرده باشی.
3
1
73
امروز فهمیدم که من توی ۳ سال اخیر زندگیم، به معنای واقعی "زیستم" و زیستن رو یاد گرفتم. خوشحالم که چیزی نیست بخاطرش حسرت بخورم. هرکاری در آن دم راضیم می‌کرد رو به بهترین نحو ممکن انجام دادم.
2
1
65
نمی‌تونیم دیگری رو از 'تنهایی' بترسونیم وقتی دیگری تنهایی رو زیسته. بارها و بارها.
0
1
65
تسکین آدمیزاد، بوسه‌ست. بوسه.
10
3
61
وقتی منو اذیت میکنید، این کسیه که اذیت میکنید:
2
2
61
امروز ۱۴ مارس زادروزِ فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، موریس مرلوپونتی است؛ فلسفه‌ی او باعث لینک شدن پدیدارشناسی به آنچه امروزه علوم شناختی (Cognitive science) می‌نامیم و شاید ورود به روان‌شناسی و عصب‌شناسی شده است.
با مرلوپنتی بود که افق جدیدی به روی فلسفه‌ی ذهن گشوده شد.
3
2
67
غذا پختن در تنهایی یکی از سورئال‌ترین لحظات زندگیمه. کسی نیست دست‌پختم رو بچشه، نمی‌دونم با باقی مانده‌ی غذا چیکار کنم، نمی‌دونم چجوری سرو کنم، نمی‌تونم تشخیص بدم خوش‌مزه شده یا نه.
غذا پختن هم دلیل دیگری برای اثبات اینه که همه چیز اساساً در نسبت با دیگری معنا داره.
2
0
65
این ژانر "نتیجه‌ی کار" رو می‌بینم می‌گم ایول چقدر قانعید! من انتظار دارم نتیجه‌ی کارم یه چیزی تو مایه‌های نقد عقل محضی، متافیزیک ارسطویی چیزی باشه.
3
1
64
“if you see this drop a photo of you that looks like an album cover”
“if you see this drop a photo of you that looks like an album cover”
6
0
277
5
0
59
لطفاً به من تأثیرگذارترین فیلم، کتاب و موسیقی که امسال تجربه کردید را معرفی کنید.
26
3
61
وایسا عزیزم
کی به شوهر من گفته فلسفه تموم شده؟
3
2
62
هم‌اتاقی‌ها اینطوری‌ان که یکیشون با ظرف شستن حالت تهوع می‌گیره، یکی بلد نیست تمیزکاری رو، یکی اصلا حال نداره از سر جاش بلند شه و غالباً روی تختشه، یکی هم میاد اینجا فقط با رفیقاش بیرونه. من می‌مونم و آن احساس مادرانه‌ی لعنتی《خانم خانم‌ها رسید و این روسپی خونه رو برق انداخت》...
2
0
61
راستش رو بخواید من خیلی دوست دارم جادوگر بشم. بابتش هم یه مدت مطالعه کردم گیاه‌های مختلف رو و رفتم کوه و کمر واسه جمع کردن‌شون. عاشق اینم که عصاره بگیرم، وِرد بگم و خلاصه جادوگر باشم. فکر می‌کنم جادوگرا هیچوقت بازنشسته نمی‌شن و تا آخر عمر کارهای جالبی واسه انجام دادن دارن.
3
1
62
در ستایش گفت و گو:
Certified Copy (2010)
Abbas Kiarostami
0
1
59
آدمِ امنِ ۱۰۰٪ می‌تونه شبیه به کابوس باشه. نه تو رو به چالش می‌کشه و نه می‌تونی در رابطه‌ی باهاش استعداد و توانایی یا حتی ضعف‌هات رو کشف کنی. برای همینه غالباً از آدم عاشق پیشه فراری هستیم چون بعد از مدّتی در ارتباط باهاش دچار ملال خواهیم شد.
11
1
57
فلسفه خوندم می‌دونم چه سوژه‌ی خودتنهاانگاری هستی.
0
3
59
این هم جای فکر داره، برای کسانی که می اندیشند.
7
0
58
اگه این پسره یکم ذکاوت داشت می‌فهمید من با قشر بدنساز نمی‌تونم ارتباط بگیرم که هیچ، از سیکس پک و این عضله سازی‌ها بیزارم و اینقدر توی کلوزش از زور و زیپ زدن باشگاهیش استوری نمی‌ذاشت. آه رعیت! چه خطاهای نابخشودنی که ندارید شماها...
5
1
55
می‌تونم با احتمال بالا ادعا کنم اگر دامنه‌ی مطالعه و بررسی این خانم‌ها رو بیشتر کنم، کم کم به این کشف می‌رسیم که اختلال روانی به اسم "زن مجرد دهه شصتی" داریم که ترکیبی از افسردگی، درماندگی، طلبکار بودن و خواستار تشکیل خانواده با غُرهای تمام نشدنی هست.
5
0
57
در صحت و سلامت و سگ‌لرز رسیدم به سلف ولی ناهار نمی‌دن پس فقط چون گرمه، همچنان راضی.
پ.ن: اگر فکر میکنید امروز دارم زیاد خودم رو در سوبژکتیویته‌ی خودتنهاانگارم از کف می‌دم، خب، اینطور فکر نکنید.
فضا جداً هایپررئالیتی شد. نمی‌دونیم بارون می‌باره یا نه، آسمون که کلا ابره، مه در نزدیکی‌مونه و هر چند لحظه یک‌بار چندین قطره (نه به طور دونه‌ای بلکه به نسبت خیلی‌ام شدید) می‌باره روی سرمون. از سرما هم که نمی‌شه سالن مطالعه رو ترک کرد. قزوین خوب. زندگی خوب. پائیز خوب 👍🏾
0
0
24
2
0
55
استفاده صحیح از ابزاری به اسم شوهر:
3
2
58
در زمان آشنایی با آدم جدید این رو یاد گرفتم که به نشونه‌ها بیش از حد توجه کنم و بها بدم. نشونه‌های کوچیکی که بعضا حتی دیده نمی‌شن یا پنهان‌اند. با توجه به این نقطه رفتارهای ظاهرا بی اهمیت می‌تونم بفهمم که بد دله، اعتماد به‌نفس پایینی داره و...خلاصه خودم رو از مسمومیت‌ها خلاص کنم.
5
0
55
ستایش گوشه‌ی خونه‌ش یه کافه درست کرده و من می‌تونم محوِ یک‌سری چیزهای جزئی‌ش بشم.
1
0
53
