"این خرقه که من دارم در رهنِ شراب اولیٰ...."

@roozshah @caf_e_ein برای هر دو دوست: 🌹

@Bahr_dar حرفِ من این نبود که طبیب و مدیر چه می‌گویند؛ این بود که آیا لازم است خودشان دردمند باشند یا نه.

RT @farridnejad: کار فعالان مجازی عرصه‌ی «ریشه‌شناسی عامیانه»* دیگه داره به جاهای باریک می‌کشه! 🧐😅🤦‍♂️ *عنوان اتوکشیده برای چرت و پرت و آس…

@TaherehTehrani دردی بزرگ...

سازمانِ محترمِ صداوسیما به روالِ معهودش از مراسمِ امروز می‌گوید. کارشناسانِ محترم و مستقل‌اش هم تحلیل می‌کنند. قاعدتاً از بدیهیات است که راهپیمایی جایگزینِ انتخاباتِ آزاد نیست؛ بطریق اولیٰ، تطاهراتِ حکومتی—خاصه در نبودِ امکانی متناظر برای مخالفان—اثباتِ مشروعیت و محبوبیت نیست.

@Bahr_dar خیر. تا جایی که به من مربوط است، طبیب حتی می‌تواند روباتی باشد فاقدِ قابلیتِ احساسِ درد. اینکه پزشک یا وزیر چطور باید حرف بزند بحثِ مهمی است؛ ولی بحثِ من این است که مبتلابودنِ مسؤولان مفید یا لازم هست یا نه.

@caf_e_ein باید بررسی کرد که این احتمال معقول هست یا نه. مثلاً کسی که قرار است فلان مسأله‌ی اقتصاد را حل کند نوعاً در حالِ ابتلاء به همان مسأله بهتر کار می‌کند یا در فراغ. در نبودِ اطلاعاتِ بیشتر، ترجیحِ من این است که کسی که قرار است مسأله‌ی من یا جامعه را حل کند خودش فارغ و مرفه باشد.

@caf_e_ein با ابتلاء شاید همدلی زیاد بشود شاید نشود، و با زیادشدنِ همدلی شاید کارش را بهتر انجام بدهد شاید نه؛ چیزی که از پزشک انتظار دارم حلِ مسأله است با رفتاری محترمانه و حرفه‌ای—انگیزه و وضعِ روانی و مالی‌اش به خودش مربوط است. نیز وضعِ اقتصاد و غیره. آنچه برای من مهم است حلِ مشکل است.

عملِ قلبِ باز. عملِ بازِ قلب. عمل‌قلبِ باز.

نامِ مستعار ... pseudonym نامِ خودمانی ... nickname مرزشان دقیق نیست، اما اگر اسم‌تان "سیدسعید" است و رفقا می‌گویند "سید"، یا اگر "پرویز" است و همه می‌دانند و می‌گویند "هوشنگ" یا "پرفسور"، اینها مستعار نیستند بلکه خودمانی‌اند.

چهل سال از ازدواج‌اش گذشته است و، از سرِ درددل/توصیه، می‌گوید فکر می‌کرده فرزندان از حیثِ قد شبیه خواهند بود به پدر، وگرنه با این خانم ازدواج نمی‌کرد. نپرسیدم که در موردِ عقلِ فرزندان چه تصوری داشته.

@aria_vagha زنده باشی. و من به‌خوبی می‌دانم که تو و کمیل عزیزترین دانشجویانِ او و از بهترین دوستان‌اش بودید. تا جایی که به من مربوط است، قدردانِ امانتداری و شکیبایی‌ات هستم. ☘️

@EmadMorshedi ☘️🤍

@SaharMaranlou 🖤🤍

@Behzad_E2 این حرف‌تان حاکی از حسنِ ظنّ شما است. متأسفانه کم‌غلط نیست.

وسطِ مدیحه‌ای خنک، شاعر (که شاید حافظ باشد شاید نه) بیتی درخشان می‌آورَد، با حزنی مهیب: گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم؟ [گویا کمال‌الدین اسماعیل نیز خود نظر داشته به قصیده‌ای از مسعود سعد سلمان.]