کابل برای من لحظهای سقوط کرد که دیدم یک سرباز کماندو، لباس افغانیاش را از داخل تانک بیرون کشید. یونیفورم را درآورد و لباس افغانی را پوشید. M4 را شانه کرد، تانک را به امان خدا رها کرد و پیاده خانه رفت. برای من، کابل با قدمهای سنگین آن سرباز که فرماندهاش فروخته بودش، سقوط کرد