۱)از کاری که ادما با اعتماد و خوش بینیت میکنن در این حد بگم که یادمه یه اکسام یه دوستی داشت به اسم هما ،باهما بیرون میرفت درتماس بود تایم فراغتشون باهم سیگار میکشیدن و و و حتی یکبار هم حساس نشدم یا فیریک نزدم با اینکه ادم بشدت اورتینکی هستم هیچوقت تو مغزم داستان نچیدم که اخرشم