عین بچه های سه ساله قول دادم بخوابم تا برای فردا بتونم تو مراسم باشم
مردحسابی ما هرشب این موقع بساط غیبت داشتیم
اکسیژن دارم سرم به دست ، فکر میکنم از فردا زندگی ما چه شکلی؟
زندگی اونایی که ازت پیوند گرفتن چه شکلی؟
بودنت پر از عشق و مهر بود رفتنت همینطور
هوویک جات خیلی خالی😭🖤
شب شد
سکوت شد
پس چرا من آشوبم هوویک مگه الان وقت غیبت های شبانه نیست؟ کجایی هوویک؟
هی نگاه میکنم به گوشی ببینم کی مینویسی بیداری بچه؟ آخ بیدارم هوویک دیگه نه خواب داریم نه آرامش
😭🖤
هوویک جانم گفتی تو خوش خطی فرمهای رزرو روز عقد کلیسای من تو بنویس
الانم دارم مینویسم فقط برای تدفین و اهدای عضوت
آخ هویک آخ قرارمون این نبود
بشکن دستم که کاش ننویسم😭😭😭😭😭😭
@soulijoon
آقا تایید میکنم این موضوع بین المللی
من طبیعی دوقلوها زاییدم ، عمل قلب کردم اینقدر ناله نکردم که روبن مریض شه ناله میکنه🫠🫠 وسطاش هم میبینه توجه نمیکنم روسی میگه 😂😂😂
صبح دیدم کارن(کارملا) مسیج زده
-برای صبحونه و غیبت وقت داری؟ دلم برای دنیای زنونه قدیمم تنگ شده
+آره عزیزدلم بیا که موضوع حرف داریم
-روبن؟ باید همون ۱۵سال پیش تو دریاچه یخ سیبری جا میذاشتمش
+هنوزم دیر نشده😬🤭😈
صبح اومدم خونه صدای آرمن میشنیدم فکر کردم زنگ زده ولی بعد دیدم نه خودش خود خودش که بخاطر من اومده
شاید ما خواهر برادری نباشیم که خیلی باهم حرف بزنیم ولی مطمئنم هرجا لازم باشه خودش میرسونه
سلام عزیزم از ارامنه هستین؟
سلام ممنون بله
ببخشید ما دنبال یه عرق خوب هستیم شما فکر کن واسه مریض میخوایم شماره دارین؟
عزیزم من ده سال ایران نیستم خانواده هم درست نمی کنن
🙄🙄
ناراحت میشه بهش بگم ما خودمون از یه پسره مسلمون میخریدیم🤭
ساعت ۵:۳۰ صبح فکر کردم روبن داره کلیپ یا یه برنامه روسی میبینه (دقیقا همینقدر واضح میشنیدم) دیدم باز داره تو خواب حرف میزنه آروم صداش کردم بلند شد چرخید گفتم خدایا شکرت آرامش بررررررقرررار....... نه نشد
صدای خرو پفش بلند شده😐🙄😐😐 بفرستمش سیبری هم دیپورتش میکنن
سرگرم کردن برادر فضول سخت ترین کار در جهان🫠اونقدر از مرده و زنده پرسیدم آخرش گفت مینه من ۳۰سال ایران نیستم تو بیشتر از اینا خبر داری
بسه بزار برم پرونده م بخونم😐
خوب مرد از اول برو سراغ کار خودت!
ولی ارزشش داشت 😂😂😂
بهترین راهکار برای مقابله با هر دراما و تروما تتو زدنه، حتی بهترین راهکار برای جشن گرفتن هم تتو زدنه
حتی بهترین راهکار برای هیچکاری نکردن هم تتو زدنه
بیاین تتو بزنین :))
سخت ترین قسمت مادری اون وقتی که رفتی دستشویی و توی ۳دقیقه ۸ بار در باز شده🫣، ۵بار چراغ خاموش روشن شده🙄
۱۶ بار گفتن مامان و باید حدس بزنی کدومشون چی گفته🤦🏻♀️
پ.ن عکس قبل از آرایشگاه رفتن
دوستای مشترک کسی از پناه جوون خبری داره
پیجشون باز نمیشه برای من نمیدونم باگ باید به ایلان فحش بدم یا کلا دی اکتیو صفحه
@panaaaaaaah
پناه خانوم جووون کجایی
اینو دوستم فرستاده که چندسال پیش باهم هند بودیم و کشتی بخاطر بارگیری برنج هندی و بارش مداوم، چندهفته توهند گیر کرده بود.
هند جاهای قشنگی داره،ولی زیر پوست بمبئی و مانگلور واقعا همینقدر کثیف بود.
خیلی خندیدم خدا چیکارتون کنه با این توضیحاتتون😂😂
وای چه مرگته مینه
خبرت نزدیک ۴۰ سالته باز استرس داری واسه یه جلسه دولتی!
🥺🥺 آره آره چون خیلی زحمت کشیدم ولی نگرانم
میشه لطفا برای من یه انرژی مثبت بفرستید 😍
چرا موهام شبیه انیشتن شده !!!! انگار برق گرفته🙄🙄 بعد میان میگن این واقعااااا خودتی یا با اپلیکیشن ساختی
اپلیکیشنی که موی اینجوری تحویل بده باید ریپورت کرد! آره خودمم من همین ریختیم😂🤭 موهام هم با مداد پشت سرم گوجه کردم وسط یه خروار پرونده مالیاتی ولی خوشحال از اومدن هویک
زنگ زدم به مامان میگم روز پرستار مبارک مامان جوونم کلی قربون صدقم رفته
صدای مانه از اون ته میاد طفلک بازنشست نشده که پرستار تو شده تازه
یعنی عشق خواهرانه موج میزنه!
مهمون دارم
بدو بدو شام ایرانی پختم
میز چیدم
کیک پختم برای قهوه بعد شام
فردا باید برم اداره جواب مجوزهای پروژه م بگیرم
ذهنم همه جا درگیره
نوی و رای تو همین یکساعت کل خونه رو ترکوندن
مهمون اومد فهمیدیم سه سال وگن شده
روبن در حوالی دیده نمیشه احتمالا خودشو مفقودالاثر کرده
روحش شاد😑
-روبن بمیرم دوباره ازدواج میکنی؟
-نمیدونم عزیزم الان نمیتونم تصمیم بگیرم
دنبال یه جمله مناسب برای شستنش بودم هویک گفت باید بگی نه عزیزم چه حرفی اون روز نیاد
خوشحال از دفاع هویک بودم فرمودن برادرزاده ت نمیشناسی تا جواب نگیره ول نمیکنه
هویک گفت خوب شناختت
تا اطلاع ثانوی هر دو بلاک
یه وسواس عجیبی دارم که واقعا نمیدونم ریشه ش از کجاست مثلا وسواس نظم بصری لوگوی سیگارم باید رو به بالا و هر دو طرف بالانس باشه
خوب این چه مرضی آخه!
روز یکشنبه ی آخر آپریل سرکارم چکن بله دوشنبه باید فایل مالیات بفرستم بره
الان کجام رو پله های راهرو سیگار میکشم توییت میزارم
وای چه مرگته مینه
خبرت نزدیک ۴۰ سالته باز استرس داری واسه یه جلسه دولتی!
🥺🥺 آره آره چون خیلی زحمت کشیدم ولی نگرانم
میشه لطفا برای من یه انرژی مثبت بفرستید 😍
پدر سارکیس گفت مینه دعای امروزت در محراب چیه؟
گفتم پدر شنیدم دوستی به آغوش خدا بازگشته دعا میکنم برای آرامش خانواده ش چون قطعا جای خودش بهتر زمی�� است
دعا میکنم برای سلامت و حال خوب دوستانم و هرکسی که میشناسم و نمیشناسم
میخوانم به نام مادر، میخوانم به نام پدر ، پسر و روح القدوس
نزدیک عروسی مانه مامانم چمدون باز کرد کفش کیف عروسیش داد به مانه
ساعت داد به من
تور عروسی گفت هردوتون بندازین مانه چون بزرگتر بود انداخت تور بلند پر از شکوفه
قرار شد موقع عقد من تور پیش من باشه که نشد
امروز نزدیک ۲ساعت با هویک حرف زدم غر زدم ، غر زد از فروش خونه مامان اینا گفت آخرش گفت قطع کن رسیدم مرز اونور با شماره خودم زنگ میزنم
و من خوشحال ترینم هوووویک داره میاد 😍😍😍😊😊😊
خودکشی یعنی طرف دیگه از زمین و زمان بریده به مرحله ی از نیستی و نابودی مطلق رسیده. فرقی نداره پزشک باشه یا کارگر ، مرد باشه یا خانم
کل پروسه دردناک و ریسکی هست که موفق بشه یا نه
هردوصورتش اذیت کننده س
کارن(کارملا)و میخاییل اینجان
کارن دوست دخترش آورد معرفی کنه ( دختر امه چی میدونه)
من از ذوقم یه جوری کارن بغل کردم وابراز خوشحالی کردم که دخترک قزاقستانی خوشش نیومد
دختر جوون تا بخواد کارن هانی جان تو بشه کارملای من بود محرم اسرار
دوتایی میشستیم ساعت ها پشت سر روبن غر میزدیم
والا
سخت ترین قسمت مادری اون وقتی که رفتی دستشویی و توی ۳دقیقه ۸ بار در باز شده🫣، ۵بار چراغ خاموش روشن شده🙄
۱۶ بار گفتن مامان و باید حدس بزنی کدومشون چی گفته🤦🏻♀️
پ.ن عکس قبل از آرایشگاه رفتن
دفعه اول که رفتممسکو دیدن خانواده همسر
خاله روبن دعوتمون کرد رستوران یکی از این شف ها مشغول این ادا بازیا بود و تمام مدت منتظر بودم بکشه اون غذای کوفتی و بخوریم🙄🙄🙄
قدم ۱۷۲سانت قبل از آشنایی با روبن ۶۶ کیلو بودم
بعد از همخونگی و نهایتا ازدواج شدم ۷۰ تا ۷۲ کیلو
بارداری ۱۱۰ کیلووووو
بعد زایمان تا دوسالگی دوقلوها ۹۰ تا ۹۳ کیلو
سه سالگی ۸۰ تا ۸۷
امروز روی وزنه دیدم رسیدم ۷۷ کیلوووو
خوشحال ترینم خوب حالا چی بخوریم😅😅😅