پنج یا شش سالهام. بازی تیم روستایمان را نگاه میکنم. با ایمان و عشق مینگرم و با کتاب دعایی در دست برای پیروزی دعا میکنم. بازی را بدجوری باختیم و مدتها سرخورده بودم.
سالها بعد، بازیکنان خوب و کار زیاد را جایگزین کتاب دعا کردم و آمادهی پیروزی بودم. منطق به جای دعا.
آرسن ونگر