نه کیر تو ناموست من دلم میخواد در آخرین طبقهی بلندترین برج تهران از خواب بیدار بشم. این زندگی سگوارانهی دهاتیمسلک برای شما حرومزادههای ادایی. کیرم تو ناموس اون گنجیشکایی که رو این شاخههای درخت کیری میشینن و اول صبح جیک جیک میکنن و همینطور صدای اذان که از مسجد کوچه بغلی میاد