لیوان چای دستم بود.
بااینکه میدونستم بذارمش روی تشکم میریزه ولی گذاشتم تاجامو درست کنم.
باتکون اول کلش ریخت.
همینوتعمیم بدین به کل زندگیم:)))
همیش�� میدونستم دارم میرینم یاامکان رینش صددرصدی وقریب الوقوع هست ولی مث شیرژیان یه پاروگذاشتم اینورزندگی یه پارو اونور و ترزدم به همه چی:)