هم اتاقی زمان دانشگاه خواهرم امروز فوت کرده
خواهرم با گریه شدید از سر کار اومده و از اینکه تا گریه هاش یکم اجازه بده بهمون بگه چی شده چقد ترسیدیم نگیم براتون
بعدش که داشتیم دلداریش میدادیم فقط تو گریش همش یه چیز میگفت:
(یه هفته بود میخواستم زنگ بزنم بهش همش امروز فردا میکردم)