در راستای بحث در مورد شارلاتانا، امیدوارم دیگه تا الان این رو همه بدونید که حسابی هیچوقت فیزیکدان مطرحی نبوده. حتی یک مقالهی خوب هم نداشته و هیچ فیزیکدان مهمی باهاش در ارتباط نبوده.
نمیدونم خود حسابی چه نقشی توی این داستان داشته ولی پسرش قطعا شارلاتان بزرگیه.
چه قدر کار دانشگاه زوریخ (خارج شدن از سیستم رنکینگ) خوب بود. کاش واگیردار باشه.
یکی از مخربترین و مسمومکنندهترین عوامل تو آکادمی همین رنکینگ به درد نخوره.
برای نمونه دیگر انتشار خبر دروغ شکستن هر دو پایم را مثال میزنم، ضرب و شتم شدم، پای چپم آسیب دید و در اعتصاب غذا بودم و اینها حقیقت داشتند و برای اینکه این موضوع را از اعتبار بیندازند، در راستای انتشار ضداطلاعات با جلب اعتماد خانواده و دوستان خبر کذب شکستن پای راست را دادند./..
داور مقاله توی نصف ریپورت گفته که چه قدر این محاسبات خوب و مهمه و کلی تعریف کرده، توی نصف دوّم غر زده که چه قدر بد که همچین مقالهای بد و بیسلیقه نوشته شده.
میخوام بهش بگم چند روزه توییتریا هم نظرشون شبیهته.
پ.ن: مقاله رو توی کمتر از یه هفته نوشتم که به ددلاین اپلای برسه.
امضای ابوالحسنی
@AliakbarAbolha1
زیر حکم ممنوعالورودی دانشجوهاست و یکشنبه بسیجیا از اون دستور میگرفتن.
دیگه اون مظلومنمایی و ادای کمک کردن رو هم گذاشته کنار و داره خودش رو همون طوری که هست نشون میده.
ببینید نه رأی دادنتون اهمیت داره. نه رأی ندادنتون. نه این که سعی میکنید بقیه رأی بدن، نه این که سعی میکنید بقیه رأی ندن. کلا هیچ کدوم هیچ تاثیری نداره.
حرص نخورید زندگیتون رو بکنید.
سلمان سیدافقهی، قائم مقام بنیاد ملینخبگان، از «تفاهم با پلیس برای برخورد با دفاتر مهاجرتی و جلوگیری از مهاجرت نخبگان» خبر داد و گفت که «قرار شده پلیس گذرنامه یک نمایندگی در بنیاد نخبگان داشته باشد تا اطلاعات مربوط به ورود و خروج نخبگان را در کمتر از یکساعت در اختیار ما بگذارد.»
به نظرم واقعا مهمه فرق اکت سیاسی با بولی رو بفهمیم.
افرادی مثل سام رجبی نمونهی بارز بولی و مردمآزارن و با هیچ معیاری فعال سیاسی حساب نمیشن.
شکایتی هم که ازش شده به خاطر آزار و اذیتهاشه (و اهمیتی هم نداره کی رو اذیت کرده).
بیاید بهتون یکی از بهترین کتابهای فیزیک برای عموم رو معرفی کنم.
Dreams of a final theory
به عقیدهی خیلی از فیزیکدانها (مثل نیما ��رکانی-حامد) این کتاب بهترین کتاب پاپ-ساینس فیزیکه.
نویسندهی کتاب یکی از غولهای معاصر فیزیک، استیون واینبرگه که متاسفانه همین دو سه سال پیش فوت
من نشریات معتبر فیلد خودم رو میشناسم ولی هیچ ایدهای ندارم ISI چیه. توی جامعهی علمیای که بودم تا حالا یه بار هم کسی دربارهاش نه حرف زده نه دغدغهاش بوده. سر همین خیلی نسبت به این کلمه حس بدی دارم.
با یه ریاضیدان دیگه داشتم درباره یه بخش از کارامون حرف میزدم، یهو عدد ۶۹۱ رو توی محاسبات دید. برگشت گفت هر جا ۶۹۱ رو دیدی حتما یه چیز مهم پشتش هست.
بعدش تا ساعت ۹.۵ شب داشتیم دنبال پترن ظاهر شدن ۶۹۱ توی محاسبات میگشتیم.
این رو من ریتوییت کرده بودم ولی اشتباهه.
ساعت لپتاپش رو کشیده عقب که ساعت مودیفای شدن فایل رو قبل از حمله نشون بده در صورتی که خودم چک کردم فایل رو و ساعتش اوکی بود.
داره دروغ پخش میکنه. حواستون باشه.
ساعت طراحی پوستر ۱۵:۴۸
سه ساعت قبل واقعه.
ساعت سیستم ۲۲:۵۰.
دوستان اگر چیزی وجود داره که باعث کوچکتر شدن حلقه شناسایی من از روی مانیتور میشه، به من یادآوری کنید.
.
یه روز بینهایت تا ریاضیدان میرن بار. اولی یه لیوان آبجو سفارش میده، دومی دو تا، سومی سه تا …
تهش پول یک دوازدهم آبجو رو از بارتندر میگیرن میان بیرون.
یه روز بینهایت تا ریاضیدان میرن بار، اوّلی یه لیوان آبجو سفارش میده. دوّمی نصف لیوان آبجو سفارش میده. سوّمی یک چهارم لیوان آبجو سفارش میده. چهارمی یک هشتم لیوان آبجو سفارش میده. بارتندر میگه: آهان. و بعد دو لیوان آبجو میریزه.
اکثر موفقیتی که توی ریسرچ داشتم سر این بوده که از اطرافیانم (کسایی که کار مشابه میکردن) هوشم کمتر بوده و کار با روش اونا برام سخت بوده. تمرکزم رو گذاشتم روی پیدا کردن روشی که باهاش راحت باشم و به اونا برسم. یهو دیدم این روش جدید کارایی از دستش برمیاد که اونا نمیتونن انجام بدن.
واقعا عجیبه که ایدئولوژی چطوری میتونی یه نفر رو تا این حد احمق و پست کنه که توی همچین حالتی هم بیاد باز ماله بکشه!! اون هم وقتی خودش دانشجوی کامپیوتره!!
آقا این استادی که سر #پایتون مسخرش کردیم واقعا من خودم میگم غلط کردم.
بنده خدا h-index, صد و بیست داره و 50000 سایتیشن
اچ ایندکسش در حد انیشتنه 🚶🏿 و بزرگان دنیا
خدایی آدم ارزشمند و بزرگیه که تو ایران هست
تا یک سال پیش من اینجا حرفی از فیزیک نمیزدم. بعد دیدم کلی اکانت بدون کوچکترین سوادی دارن مطالب چرت و پرت از فیزیک توییت میکنن. منم تصمیم گرفتم بخش بزرگی از توییتام رو بذارم برای فیزیک.
اخیرا هی تیکه و هوایی میبینم که فلانی اگه کارش رو بلد بود که نمیومد توییت کنه یا فیزیک واسه
این فرهنگ رو گسترش ندید!
زیبا و قهرمانانه نشون دادن خودکشی جون کسایی که با افسردگی حاد دست و پنجه نرم میکنن رو به خطر میاندازه!
خودکشی زیبایی نداره. اشتباهه. راه مبارزه نیست!
ته این راه هم جهاد و شهادتطلبی جمهوری اسلامیه!
پیش از تو معنای ایران و میهن، به هورا گفتن برای بشکهای خالی که وزنه را بالا میبرد، تنزل یافته بود؛
پیش از تو ما تکههایی خاموش، از خود بیزار و ترسخورده بودیم.
حالا تو این خاک را
جان دادی
و ما را.
برای «#محمد_مرادی» و برای آنان که در راه میهن از جان گذشتند و میگذرند.
یه فان فکت هم در این راستا بگم.
موسسهی کایزر ویلهلم توی آلمان به طور موازی روی بمب اتم کار میکرده. همزمان سلاح شیمیایی هم میساخته و روی یهودیا هم آزمایش میکرده.
بعد از جنگ به خاطر این که خیلی بدنام شده بوده اسمش رو تغییر میدن به موسسهی مکس پلانک :)))
اگه فیزیک بلد نیستید هم میتونید اتوبیوگرافی ریچارد فاینمن (یکی دیگه از شخصیتهای فیلم) رو بخونید. اسمش اینه:
Surely You're Joking, Mr. Feynman!
کتاب خیلی فانه و برای همه نوشته شده.
بابا به پیر به پیغمبر این حرومزادهها سایبریان!! طرف از ژانویه تا حالا ۴۹ هزارتا توییت کرده. هیجده هزار نفر رو فالو میکنه و ۳۸ هزار نفر هم فالوش میکنن.
خبر انقدر گنده دیدید پروفایل چک کنید.
رفتار حکومتهای معاصر ایران از توزیع نرمال تبعیت میکند با قاجار اوج فلاکت بودیم با پهلوی به قله افتخار رسیدیم شروع جمهوری اسلامی مصادف با زوال کشور بود اوایل شرایط اقتصادی مناسب بود آنهم به لطف سفره رنگارنگ پهلوی الان نزدیک فلش هستیم
به دوره قاجار خوش آمدید
#نه_به_قرارداد_۲۵_ساله
توی ریسرچ استیتمنت یه جا باید بگی در آینده میخوای چی کار کنی. اگه دقیق نگی ریجکت میشی چون هنوز ریسرچر پختهای نشدی و نمیدونی باید چی کار کنی. اگه دقیق بگی باز هم ریجکت میشی چون خود اونا یه پروژه مدنظر دارن و میگن وقتی طرف خودش برنامهی دقیق داره پس با برنامهی ما هماهنگ نیست.
تلاش و خوشحالی کردن برای از بند درومدن بچهها خوب و قابل تقدیره. ولی وقتی طرف با وثیقه اومده بیرون و منتظر دادگاهشه و ممکنه رای دادگاه محاربه و اعدام باشه، یا وقتی علی یونسی و امیرحسین مرادی هنوز زندانن و میایم میگیم "آخرین" دانشجوی شریف "آزااااد" شد داریم به سرکوب کمک میکنیم.
باید بهتون تنها راه درست جاج کردن دیگران رو بگم.
ببینید وقتی به لگاریتم فکر میکنن (و مخصوصا وقتی مینویسن log) توی مبنای ده فکر میکنن یا e. اگه ده بود سریعا کنسلش کنید طرفو.
اندرو وایلز روی یکی از تختههای توی لابی اینجا داشته ایدهی اثبات قضیهی آخر فرما رو به یکی توضیح میداده.
بعدش جلوی تخته شیشه میکشن که دیگه کسی پاکش نکنه.
واقعا خوشحالام اومدیم اروپا.
با حقوق دکترام داریم دو نفری زندگی میکنیم (یکی سوییس یکی آلمان). همین پارسال به پنجتا کشور مختلف و کلی شهر مختلف سفر کردم. محیط کاریم اصلا سمّی نیست. به خاطر بیمهی خوب خیالم از مریضی و ... راحته . . .
یه کانال فیزیک به زبان سادهی خوب پیدا کردم که تقریبا تازه فعالیتش رو شروع کرده.
سازندههاش دکترای فیزیک دارن و کارشون رو خوب بلدن (چند نفرشون رو از نزدیک میشناسم) و از دانشگاه هومبولت برلین هم برای کارشون حمایت مالی میشن.
سه روزه فرمون زندگیم رو دادم دست ایپک. همهی تصمیمام رو اون برام میگیره.
کیفیت زندگیم قشنگ ده برابر شده :)) بازدهم رفته بالا، هم تا هشت شب کار میکنم، هم ورزش میکنم، هم تغذیه و خواب خوب دارم ...
هیچ جنجالی در کار نیست و ایدهی وجود نداشتن ماده تاریک هم اصلا جدید نیست!
نکته اینه که ماده تاریک بهترین روش برای توصیف پدیدهایه که توی آسمون مشاهده شده و کماکان با اختلاف زیاد بهترینه!
کلی ایدههای مختلف برای جایگزینی ماده تاریک هست که توی همهاش باید به قوانین گرانش دست بزنی.
١. نظریهای رایج در دنیای علم میگوید حدود ٨۵ درصد از جرم عالم را ماده تاریک تشکیل داده است، اما دانشمندان نتوانستهاند بهطور مستقیم این ماده را رصد کنند. حالا طرفداران نظریهای جدید درزمینه گرانش مدعی شدهاند که نیازی به وجود ماده تاریک نیست و این ماده احتمالاً وجود ندارد.
این که کسی فیزیک بلد نباشه ولی بره تحقیق کنه و بخواد به دیگران توضیحاتی بده به خودی خود بد نیست.
ولی این که بلافاصله بعد از تفسیر کپنهاگن (حتی قبلش توی عنوان) بیای از جهانهای موازی و ماتریکس به عنوان نظریات اصلی توجیه آزمایش دوشکافی حرف بزنی یعنی صرفا یه احمق عشق لایک و فالوئری.
آزمایش دو شکاف ، ماتریکس یا جهانهای موازی
آزمایش ساده دو شکاف، یکی از جنجالیترین مشاهداته که تئوریهای مختلفی هم برای توضیح اون ارایه شده.
بطور خلاصه بخوام بگم، اگه یه مانع با دو تا شکاف جلوی یه منبع نور (یا هر موجی) قرار بدیم، به خاطر تداخل امواجی که از شکافها بیرون میان، روی
یه فرصت شغلیای خارج آکادمیا ممکنه برام جور شه که حقوق دوران کارآموزیش بیشتر از ده برابر حقوق الانمه.
حالا که فکرشو میکنم فیزیک اونقدرا هم جذاب نیست. :)))
ریاکاریای فضای آکادمیک ایران حال به هم زنه.
دکتردکتر چسبوندن به همدیگه و قربون صدقه رفتنای احمقانه. وقتی نظرات چرت و پرت میدن به جای این که کسی مستقیما بهشون بگه باز واسه هم نوشابه باز میکنن.
خوشحالم که از اون جامعه دورم و میتونم با خیال راحت به محکمترین شکل نقد بشم و نقد کنم.
این چرا انقدر وایرال شده؟ :)))
هر سال دارن شونصد نفر از شریف اپلای میکنن میرن دیگه. همه هم میدونن. بعد یهو دارن تعجب میکنن؟ :))
(بماند که بعضی از اینا صرفا رفتن بدرقه)
فکر کن طرف داره توی خیابون راه میره، یهو یه الدنگ دوربین به دست میاد میگه درباره فلان چیز نظر بده. طرف هم ایگنور میکنه میره.
بعد از این که وحشیانه به قتل رسیده اون الدنگ دوربین به دست میاد مثلا افشا میکنه.
گیر چه جونورایی افتادیم ما.
سال اول پیاچدی داشت پدرم درمیومد از بس گم شده بودم و نمیدونستم چی کار کنم.
الان داره پدرم درمیاد از بس ایده دارم و وقت کم دارم واسه نوشتن همهاشون :)))
من واقعا دوست دارم برم اپرا ببینم و چون دانشجوئم قیمت بلیت برام فقط ده یوروئه.
ولی انقدررر جو تماشاچیا اداییه که تنها باری که رفتم حالم به هم خورد از مردم.
اینجا بدبختانه اپرا برای یه سری آدم به شدّت پولدار وحشتناک اداییه.