با یه مهندس سازه ی ایرانی کار میکنیم، همین الان بهم زنگ زد، جواب دادم دیدم یه خانومیه، به انگلیسی گفت: سلام، شما کی هستید با شوهر من تماس گرفتید یک ساعت پیش؟! گفتم رویام! بعد به فارسی پرسید کجا کار میکنی؟ با شوهرم چیکار داشتی و اینا!
#پشمانم
از اینجا تا جمکران :)))))))))
آقا! رفتم ماساژ، وسطای ماساژ خانومه یه چیزی گفت، من نشنیدم! گفتم چی؟! دوباره گفت! در همون حال دمر، یه آوایی شنیدم فقط!ولی دیگه نگفتم چی؟! و گفتم یس! هیچی دیگه حوله رو زد کنار و قسمتی که با حوله کاور کرده بود رو ماساژ داد!
خلاصه اگه وسط ماساژ ازتون سوالی پرسیدن درجا بگید یس!:))
چند روز پیش توییت زدم که یکی از همشهری های منم دستگیر شده و کشته شده، اما چون شبهاتی وجود داشت پاکش کردم، حالا فهمیدم هر کسی حرفی بزنه، اونم دستگیر میکنن!
بدونید که «مقداد عزیزی» از خرم دره هم یکی از کشته شده هاست!
کمک کنید که نام او هم در کنار قهرمانانمون ثبت بشه.#مهسا_امینی
رونوشت به دختر داییِ فضولِ بابام:
پتیاره خانوم، تو که میای اینجا فضولی میکنی و عکسا و حرفای منو تو گروهِ لوزرای فامیل میفرستی، این اپ اسمش توییتره، نه “یوتیوپ”! تو “یوتیوپ” ویدیو آپلود میکنن! 🤣 #لعنتبهاولوآخرِخاندانوفامیلمونومخصوصاخودتو #بیاییدفحشمنشنکنیدبراش
مثه اینکه دکتر هلاکویی ت��ند این روزاست، جا داره بگم که یه سال و ۷-۸ ماه بود همدیگه رو دیت میکردیم که move-in کردیم، اونوقتا با یه خانوم معمار ایرانی و همسر مهندس سازه اش تو یه آفیس کوچیک تو خونه ی لب آبشون کار میکردم/۱
@kawaiitruecrime
رفته بودم ایران، یه شال عجیب غریبی دیدم، داشتم سعی میکردم که رو سرم امتحانش کنم ،اما سر و تهشو پیدا نمیکردم. فروشنده گفت: از دهات اومدی!؟ لازم بذکره که مغازهه در بام لند بود!
برای تمام زنان سرزمینم که هیچ وقت هیچ خونه ای نداشتن! نه خانه ی پدر خانه شان بوده، نه خانه ی شوهر، نه خانه ی فرزند و نه حتی وطن! #مهسا_امینی
#Mahsa_Amini
#mahsaamini
#OpIran
دیگه بخش اول برنامه ی چند شنبه با سینا رو نه تنها نمیشه با خانواده دید، بلکه رومون هم نمیشه درموردش با خانواده حتی پشت تلفن حرف بزنیم!!!!
@sinavaliollah
رذل تر از جمهوری اسلامی و خامنه ای اون خارج نشینیه که وقتی یه خارجی ازش میپرسه چه خبره در ایران، میگه:
not a big problem, just some chaos and anarchy !
مرگ بر تو
#مهسا_امینی
#MahsaAmini
#Mahsa_Amini
#OpIran
دیگه زد و جای دیگه کار پیدا کردم و از یوغ اسارت این زن و شوهر اومدم بیرون و کم کم اثرات حرفای این دیوس از بین رفت و تونستم از رابطه حس خوب بگیرم و لذت ببرم!
@mahshaadiii
مادر دوستم کوبیده رو دو سال برا بقیه ممنوع کرده بود چون فرید تو آمریکا هوس کوبیده کرده بود و به خوبی ایران نبوده! من که رفتم ایران بعد دو سال گفت دیگه چون رویا اومده کوبیده بخورید🤣🤣عروسیشون بود اونروز
بخاطر ویزای کار و اینا یه جورایی هر چی میگفتن نه نمیتونسم بگم و ساعتی هم کمتر از هرجای دیگه پول میدادن، بگذریم، صبح ها روز من به اجبار با رادیو همراه شروع میشد، چون استفاده از هدفونو ممنوع /۲
انقد که رستورانای ایرانی منوهاشونو ضعیف کار میکنن(هم آنلاین هم داخل مغازه) که این چندمین باره فود تیسترای خارجی نمیدونن چیو با چی بخورن! بابا یه عکس از اون خورش کوفتی با برنج بذار که این بدبختم بفهمه خورشو با نون و پنیر و خیار نخوره !
بعد از دو سه ماه بخودم اومد دیدم علاوه بر فشار ویزای کار، به صورت ناخواسته این هلاکویی و حرفاش داره رو من و رابطه ام تاثیر میذاره، حالا من همیشه اینو مسخره میکردم و میگفتم یارو خودش سایکوست و اینا/۴
کرده بودن، هر چی اونا پخش میکردن من مجبور بودم گوش بدم و روتین هر روز همین بود، هلاکویی، خاطرات ثریا، هلاکویی، تبلیغای تخمی و دعوای این زن و مرد با صدای بلند آمیخته به کلی فحش و تحقیر و … /۳
امروز تو میتینگ اول هفته ی شرکتمون همه با هم تولد مبارک خوندن و من زدم زیر گریه! الان اصلا دلم با تولد و اینا نیس! من که انقد عشق تولدم و از شش ماه پیش برنامه ریخته بودم برم سفر، همه چی رو کنسل کردم و میخوام که روز تولدمو فردای آزادی جشن بگیرم. #مهسا_امینی
#mahsa_amini
@NuitBlancheMoi
شاید باورتون نشه ولی دو سه بار اول بعد از ازدواجمون که بابام با مردی حرف میزد میگفت : با زحمتای رویا؟! انگاری زنگ زده مدرسه!؟ دیگه شستم پهنشون کردم درست شدن :))))
@m_mhdmm
دبیرستانی که بودم روی یه پسره خیلی کراش داشتم ولی خب اعتماد بنفسشو نداشتم که کاری کنم! رفته بودیم سر قبر مادربزرگم دیدم یکم اونورتر بالای یه قبری نشسته، رفتم جلو سلام دادم با تته پته گفتم: فوت شدن؟!!
نه پس، تفریحی رفته تو قبر کسخل خانوم!
@lavand46534985
من یه بار ساعت ۱-۲ نصفه شب داشتم با دوستام میرفتم بیرون، یه لنگه کفش به پا یکی به دست، شلوار و مانتو نصفه نیمه و شال تو دهن پریدم بیرون رفتم اونور خیابون نشستم عقب ۲۰۶ دوستم گفتم بریم! یهو یه آقایی گفت چشششششم کجا بریم حالا؟یهو دیدم اونور خیابون دوستام تو ماشین بال بال میرنن!؛)
@KhalilOghab
یکی از فامیلای ما که امریکا ب دنیا اومده و بزرگ شده ، از رفت و آمدای دایی و مادربزرگش فارسی یاد گرفته که در واقع گنابادی بوده! رو همین حساب رفته تو دانشگاه کلاس فارسی ورداشته و افتاده؛))))
یادم رفت روز معلم یادی کنم از معلم جنده ی اول دبستانم که چقدر منو تحقیر کرد جلوی همه بخاطر کادوی کوفتی روز معلم! عن خانوم چون دو تا بغل دستیام بابای طلافروش داشتن و طلا آوردن برات، قرار نبود منم طلا بیارم! همون کاسه بشقابم از سرت زیادی بود!
از داغون بودن بعضی از هموطنان سن دیگویی اینو بهتون بگم که، از دیشب دارن تو گروه تلگرامی سر این دعوا میکنن که بعد از انقلاب مرقد خمینی کازینو بشه یا توالت عمومی؟! #مهسا_امینی
#MahsaAmini
معلم زبان دوران دبیرستانم چهار سال پیش که ایران بودم منو دید گفت شنیدم از ایران رفتی! ازدواج کردی رفتی؟ گفتم نه، تنهایی! با یه فخری گقت منم به دخترام گفتم ازدواج کنید هر جا که میخواید برید، ازدواج کردن با شوهراشون رفتن بی دغدغه، خیلی هم الان خوشبختن! آخه من گدایی میکردم تو خارج!
یکی یه شکلات ماریجوانا داشته تو یخچال خونه اش، مادر شوهرش که از ایران اومده ورش داشته با چای خورده! در دو روز گذشته اونا فک میکردن که مادر فشارش رفته بالا! خلاصه که در دو روز گذشته مادر شوهر با از خنده ریسه میرفته یا سرگیجه داشته و تشنه و گشنه بوده ، که علتش الان مشخص شده :)
خدایی میرید پول میدید از کسی که در پنج سال گذشته، پنج تا شغل عوض کرده و از سه تاش اخراج شده مشاوره برای آینده میگیرید!؟ چرا؟! چون خارجه و چشاش رنگیه؟! حالا الان میان میگن به تو چه حسود خانوم؟! حسود که هستم، در ضمن دلم میسوزه پول بی زبونو میدید برا کس شر!
من اپلای کردم یه جا برای کار، یارو ایرانی بود. یه میتینگ طور گذاشت، جلو همه منو بولی کرد! گفت تو نمیتونی اینجا دووم بیاری، هیچ وقت کار گیرت نمیاد، برگرد ایران، اینجا جایی برای پیش رفت نداری و..هیچی نگفتم، فقط اشک!
پ.ن: پارسال یه کارفرمایی اونو اخراج کرد پروژه اش رو داد به من :)
درسته اینجا یه سریا مخالف این حرفن، ولی دکترم به من گفت سایز رحم تو الان با یه زن حامله ی ۵ ماهه یکیه!
هر کی بم میرسه میگه : تو لاغریا ولی شکم داری! منم میگم: بله!😒
#فیبرویید
مسئول سوشال مدیامون ایمیل داده که میخوایم با چند تا از کارمندای زن شرکت مصاحبه کنیم راجع به سختی های رنان در معماری و این مزخرفات، تو هم انتخاب شدی، گفتم قبول میکنم ولی میخوام در حرفام به انقلاب مهسا و زن زندگی آزادی اشاره کنم! نیم ساعت بعد ایمیل داد که متاسفم، /۱
آخر جلسه ی تراپی امروزم که بیشتر در مورد خودسرزنش گری صحبت کردیم، به تراپیستم گفتم: ببخشید خیلی حرف زدم، سرتونو درد آوردم!
پشماش ریخت :)))
#تیر_خلاصو_زدم
CFO شرکتمون یه خانوم ایرانیه که نه شکل ایرانیاست، نه اسم فامیلش ایرانیه، اما فارسیش عالیه! امروز منو خفت کرد و گفت چند وقت یه بار میری ایران؟ گفتم حدود چهارسال پیش ایران بودم، حالا حالا ها هم نمیرم، شما چی؟ گفت ۴۳ سال پیش اومدم دیگه نرفتم!
گفت: اوضاع ایران الان چجوریه؟!/۱
@majhouliat
طبق چیزی که من میدونم حرف زدن برای این نیس که آدمها به نتیجه ی خاصی برسن برای اینه که بشنون افکار همو و با پوینت آو ویوی هم آشنا بشن و همینطور بتونن باد بگیرن چجوری با هم ارتباط کلامی به روش صحیح و مسالمت آمیز داشته باشن.
حالا ما عروسی اینجوری گرفتیم، یکم ناراحت کننده است برای خودمون و بقیه، مثلا اگه مامان باباهای جفتمون بودن صد در صد عالی بود
آما
اگه قرار بود ایران عروسی بگیریم، فک و فامیل دعوت کنیم، به ساز بقیه هم برقصیم، احتمالا دو تا طایفه از هم میپاشیدن :)) ازدواجی هم سر نمیگرفت :)))
یه کلاینت خر پول چینی داریم که کلی پروژه داره تو سن دیگو! امروز پیغام فرستاده که من در چین زوم ندارم، شما وی چت نصب کنید! همه ی همکارام کلی تحت تاثیر که وای! چرا؟! متاسفیم و اینا! گفتم دیوسا من بیست روزه که میگم اینترنت ایرانو قطع کردن تخمتونم نبود! خاک بر سرتون! #مهسا_امینی
یه دیزی سرا تو شهری که دانشجو بودم هست، من با همه “دوستام” میرفتم اونجا، سال آخر مادر پدرم اومده بودن پیشم، حسن ختام بردمشون همون جا، یهو یارو برگشت گفت: آقای فلانی این دخترتون خیلی دختر خوبیه، هر هفته میاد اینجا با پسرای یکی از یکی آقاتر!
کلا خیلی علاقه به حرف زدن داشت :)
شاید اگه زن نبودم، مریض نمیشدم و لازم نبود الان دو ماه کار نکنم و پروژه ایی که بارها بسختی براش جنگیدم رو دو دستی تقدیم کنم به یکی که هیچ ازش خوشم نمیاد :((
حس میکنم این پروژه میتونست نقطه ی عطفی در زندگی کاریم باشه، نمیدونم، شایدم اشتباه میکنم!
ظهر با مادرم حرف زدم، میگه من این ویدیوی آخرتو دوس نداشتم، اما همون اول قبل اینکه بدونم دوس ندارم لایک کردم! گفتم خب به دلت نیس برو لایکتو پس بگیر! گفت خب باشه! ناراحت نمیشی؟ گفتم نه!رفت پس گرفت!
#ماهیچمانگاه
وضعیتم الان مثه مهران مدیری تو سریال پاورچینه، پسر founder شرکتمون به عنوان اینترن قراره با من کار کنه و خب خدارو شکر هیچوقت نیس، تلفن جواب نمیده، ایمیلم چک نمیکنه! منم هی میگم: ای جوووونم، ای جووونم پسرِ رییس!
نگران نباش من خودم کاراتو انجام میدم گوزو!
#شانستو
گفتم نسبت به اون موقع که شما ایران بودید خب خیلی چیزا عوض شده! در کل خوب نیس!
یهو گفت: انشالله شهربانو داره میره ایران، همه چیو عوض میکنه! ولیعهد هم در این چهل سال دموکراسی یاد گرفته، همه چیو خوب میکنه! یه لحظه یکه خوردم! جلو خنده ام رو گرفتم! گفتم امیدوارم! #پسجاویدشاهطوری
درخواستت رو رد کردن! منم بهش گفتم حدس میزدم چون شما ویدیوی من رو تو پیج اینستاتون گذاشتین، اما هم توضیحاتی که داده بودم رو حذف کردین هم موزیکشو عوض کردین!
فقط زر مفت و ژست میگیرن که ما حمایت میکنیم و اینا! این مصاحبه هم فقط واسه شوآف تو سوشال مدیاست! کثافت موج میزنه!
#مهسا_امینی