![Farhad Ghoddoussi Profile](https://pbs.twimg.com/profile_images/1376066205577064450/Il2IzfdR_x96.jpg)
Farhad Ghoddoussi
@FGhoddoussi
Followers
5K
Following
98K
Statuses
49K
RT @BanafshKeynoush: I am very honored to announce the launch of the Catholic-Shia Dialogue Series at the Ansari Institute for Global Engag…
0
1
0
RT @FGhoddoussi: آرنو برتران: برخی افراد تلاشهای فعلی ماسک با DOGE را با مبارزه ضد فساد شی (Xi Jinping)در چین که در سال ۲۰۱۲ آغاز شد، مقای…
0
3
0
RT @RnaudBertrand: Some people are comparing Musk's current efforts with DOGE to Xi's anti-corruption drive in China that started in 2012.…
0
169
0
آرنو برتران: برخی افراد تلاشهای فعلی ماسک با DOGE را با مبارزه ضد فساد شی (Xi Jinping)در چین که در سال ۲۰۱۲ آغاز شد، مقایسه میکنند. به نظر من این مقایسه جالبی است، اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که اقدامات ماسک در ایالات متحده ممکن است برعکس تلاشهای شی باشد. در ابتدا، اهداف و زمینهها کاملاً متفاوت هستند. مشکل چین در آن زمان، نبود کارآیی یا هزینههای اضافی دولت نبود. در واقع، چین از بسیاری جهات بیش از حد کارآمد بود و با نرخ دو رقمی رشد میکرد. شبکههای غیررسمی مقامات دولتی و رهبران تجاری سیستمی را ایجاد کرده بودند که، هرچند فاسد، در پیشبرد رشد اقتصادی سریع چین نقش اساسی داشتند و تعادل بین کارآیی و پاسخگویی را برجسته میکردند. مقامات محلی میتوانستند از طریق روابط خود با کسبوکارها، موانع بوروکراتیک را دور بزنند، و کسبوکارها میتوانستند از طریق ارتباطات خود با مقامات، تأییدیهها را تسریع کنند. در واقع، فساد "چرخهای" بوروکراسی را روغنکاری میکرد تا آن را کارآمدتر کند، البته با پیامدهای منفی بسیار از نظر آسیبهای زیستمحیطی، ساختوساز ناایمن، ایمنی مواد غذایی، یا نابرابری فزاینده (این سیستم طبیعتاً به نفع کسانی بود که توانایی مشارکت در این شبکهها را داشتند و یک میدان بازی نابرابر ایجاد میکرد). ابتکار DOGE ماسک به نظر میرسد در جهت مخالف حرکت میکند. در نام آن مشخص است: DOGE بر "کارآیی" تأکید میکند و در حالی که شی سعی کرد شبکههای غیررسمی را از بین ببرد، DOGE در حال ایجاد آنهاست - با آوردن کارمندان سابق شرکتهای ماسک و دیگر شرکتهای فناوری، تأکید بر روابط شخصی به جای رویههای رسمی، و تلاش برای دور زدن نظارت دولتی یا حذف کامل آن (مانند تعطیلی دفتر حمایت مالی از مصرفکنندگان). در اصل، در حالی که کمپین شی دولت چین را قانونمندتر و پاسخگوتر کرد (حتی اگر کمتر کارآمد)، DOGE هدفش این است که دولت ایالات متحده را انعطافپذیرتر و غیررسمیتر کند (حتی اگر کمتر پاسخگو باشد). در حالی که شی تلاش کرد کسبوکار و دولت را از هم جدا کند، DOGE در تلاش است خطوط بین آنها را مبهم کند. البته، من اینجا استدلال نمیکنم که کارآیی بیشتر دولت در ایالات متحده مورد نیاز نیست یا اینکه برخی هزینههای دولت ایالات متحده اتلاف نبود. به عنوان مثال، نگاهی به آنچه USAID پولش را خرج میکرد (فراتر از توجیه عمدتاً بیمعنی "DEI") نشان میدهد که این سازمان یک عملیات تبلیغاتی جهانی عظیم را اداره میکرد و صدها میلیون دلار برای تأمین مالی رسانههای سراسر جهان هزینه میکرد. تنها در اوکراین، USAID ۹ از ۱۰ رسانه را تأمین مالی میکرد. در واقع، تا حد زیادی مشخص شده که دولت ایالات متحده به نوعی برای بخش قابل توجهی از اخباری که بسیاری از جمعیت جهان میخواندند، پول پرداخت میکرد. اما حتی در اینجا هم مشخص نیست که ماسک در تلاش برای تغییر این واقعیتها باشد. او، به هر حال، به عنوان مالک این پلتفرم، یکی از اصلیترین غولهای رسانهای جهان است و به عنوان چنین شخصی، احتمالاً میتواند از خلأ ایجاد شده توسط خروج USAID از تأمین مالی رسانههای جهانی بهرهمند شود. این ممکن است بیشتر موردی از انتقال کنترل دستگاه تبلیغاتی از بوروکراتها به کارآفرینان فناوری باشد، تا برچیدن آن. در مجموع، شاید روشنگرترین مقایسه نه با مبارزه ضد فساد شی، بلکه با تلاش ناموفق جک ما برای تبدیل قدرت تجاریاش به نفوذ سیاسی در چین باشد. هم ما و هم ماسک میلیاردرهای فناوری هستند که تلاش کردند سیستمهای دولتی را به چالش بکشند و بازسازی کنند، که سخنرانی معروف ما در سال ۲۰۲۰ در انتقاد از بخش بانکداری چین نشانه سقوط او بود، در حالی که انتقاد ماسک از ناکارآمدی دولت ایالات متحده منجر به نفوذ بیسابقه او از طریق DOGE شد. تفاوت کلیدی در نتیجه است: در حالی که سیستم چین علیرغم ثروت و ارتباطات ما به نفوذ او پایان داد، سیستم ایالات متحده ماسک را پذیرفت. زمان نشان خواهد داد که آیا دیدگاه ماسک درباره کارآیی منجر به اصلاحات معنادار میشود یا برخی از همان مسائلی را که او ادعا میکند به آنها میپردازد، مانند فساد یا نابرابری، را بیشتر تثبیت میکند. اگر تاریخ راهنمایی باشد، مبهم کردن خطوط بین کسبوکار و دولت به ندرت به خوبی پایان مییابد - چه در دربارهای امپراتوری، چین مدرن، یا حتی در تاریخ خود آمریکا. ماسک ممکن است در نهایت نشان دهد که چرا چین تصمیم گرفت علیه جک ما اقدام کند...
Some people are comparing Musk's current efforts with DOGE to Xi's anti-corruption drive in China that started in 2012. I think it's an interesting comparison but closer examination suggests that Musk’s actions in the U.S. may represent the inverse of Xi’s efforts. To start with, the objectives and contexts are quite a bit different. The issue China had at the time wasn't lack of efficiency or excess government spending. In fact China was in many ways TOO efficient, growing at double-digit rates. The informal networks of government officials and business leaders had created a system that, though corrupt, were instrumental in driving China's rapid economic growth, highlighting the trade-off between efficiency and accountability. Local officials could bypass bureaucratic hurdles through their relationships with businesses, and businesses could fast-track approvals through their connections with officials. In effect, corruption was "greasing the wheels" of bureaucracy to make it more efficient with, it must be said, a lot of negative consequences in terms of environmental damage, unsafe construction, food safety, or growing inequality (the system naturally favored those with the means to participate in these networks, creating an uneven playing field). Musk's DOGE initiative appears to be moving in the opposite direction. It's in the name: DOGE emphasizes "efficiency" and, where Xi tried to eliminate informal networks, DOGE is creating them - bringing in former employees of Musk's companies and other tech firms, emphasizing personal connections over formal procedures, and trying to bypass government oversight or eliminate it altogether (like the shutdown of the Consumer Financial Protection Bureau). In essence, where Xi's campaign made China's government more rules-based and accountable (even if less efficient), DOGE aims to make the U.S. government more flexible and informal (even if less accountable). Where Xi tried to separate business and government, DOGE is trying to blur the lines between them. To be clear, I'm not making the case here that more government efficiency isn't needed in the U.S. or that some U.S. government spending wasn't wasteful. For instance looking at what USAID was spending its money on (beyond the largely bullshit "DEI" justification) shows that the agency was running a massive global propaganda operation, spending hundreds of millions of dollars to fund media outlets worldwide. In Ukraine alone, USAID was funding 9 out of 10 media outlets (. In effect, to a large extent, it has been revealed that the U.S. government was paying in some shape or form for a very significant proportion of the news much of the world's population was reading. But even here, it's not clear that Musk is trying to change this state of facts. He is, after all, as the owner of this platform, one of the world's primary media moguls and as such, potentially stands to benefit from the vacuum created by USAID's withdrawal from global media funding. This might more be a case of transferring control of the propaganda apparatus from bureaucrats to tech entrepreneurs, rather than dismantling it. All in all, perhaps the most illuminating parallel isn't with Xi's anti-corruption drive but with Jack Ma's failed attempt to convert his business power into political influence in China. Both Ma and Musk are tech billionaires who tried to challenge and reshape government systems, with Ma's famous 2020 speech criticizing China's banking sector marking his downfall, while Musk's critique of U.S. government inefficiency led to his unprecedented influence through DOGE. The key difference is in the outcome: where China's system effectively put an end to Ma's influence despite his wealth and connections, the U.S. system accommodates Musk's. Time will tell whether Musk's vision of efficiency leads to meaningful reform or further entrenches some of the very issues he claims to address, like corruption or inequality. If history serves as any guide, the blurring of lines between business and government rarely ends well—whether in imperial courts, modern China, or even in America's own history. Musk might in-fine end up demonstrating why China chose to crack down on Jack Ma...
0
3
7
RT @threadreaderapp: @FGhoddoussi @MehdiKharratya @FGhoddoussi Hello, the unroll you asked for: Enjoy :) 🤖
0
1
0
RT @Uncommonsince76: “I’ve read all 80,000 pages of Joseph Goebbels diaries, and there is not one mention of gas chambers or what we call t…
0
4K
0
RT @MehdiKharratya: همانطور که پیشبینی میشد، ترامپ درحال ایجاد دوگانه «جنگ-مذاکره» بر سر موضوعات هستهای، موشکی و نفوذ منطقهای ایران است و…
0
52
0
RT @NickJFuentes: This week, Trump met with Netanyahu. He sanctions the ICC for its case against Israel and announces his plan to expel Pal…
0
452
0
RT @NickJFuentes: This is another example of how White Identity is being intentionally exploited to generate popular support for pro-Israel…
0
718
0
RT @yarbatman: Trump has repeatedly and emphatically said he wants a deal with Iran. He sat next to Netanyahu and called Iran “very stron…
0
21
0
RT @kooroosh: قسمت دوم Nezha در ۱۱ روز ۱ میلیارد دلار فقط در چین فروخته. قسمت اولش که خیلی خیلی خوب بود!
0
1
0
RT @FGhoddoussi: ۲/۲ 🔹آیا مدینه همیشه به عنوان "شهر مقدس" در اسلام مورد احترام بوده است؟ 🔻سیف الدین کارا 🔸یکشنبه ۹ فوریه ۲۰۲۵ ۲/۲ مانت هم…
0
1
0
RT @FGhoddoussi: ۱/۲ 🔹آیا مدینه همیشه به عنوان "شهر مقدس" در اسلام مورد احترام بوده است؟ 🔻سیف الدین کارا 🔸یکشنبه ۹ فوریه ۲۰۲۵ در مقاله آ…
0
1
0
۲/۲ 🔹آیا مدینه همیشه به عنوان "شهر مقدس" در اسلام مورد احترام بوده است؟ 🔻سیف الدین کارا 🔸یکشنبه ۹ فوریه ۲۰۲۵ ۲/۲ مانت همچنین دیدگاههای حاشیهای برخی از مفسران مسلمان را نقل میکند که پیشنهاد میکنند خداوند از قرار دادن قوم موسی به عنوان قوم کاملاً برگزیده خودداری کرد: "طبق برخی مفسران قرآن، یکی از دلایل امت��اع خداوند از اعطای درخواست موسی که قومش را قوم برگزیده قرار دهد این بود که بنیاسرائیل تمام زمین را محل نماز (مساجد) قرار نمیدادند، بلکه فقط در کنیسه (کنیسه) نماز میخواندند." (مانت، ۶) من توجه میکنم که قرآن به یهودیان به عنوان قوم برگزیده خدا اشاره میکند، اگرچه نه به همان شیوه بیقید و شرط که در کتاب مقدس عبری یافت میشود، که در آن برگزیدگی آنها از عهد ابراهیم با خدا نشأت میگیرد، بدون هیچ شرط یا صلاحیتی. قرآن به طور مشابه به یهودیان به عنوان قوم برگزیده خدا اشاره میکند: "ای بنیاسرائیل، به یاد آورید چگونه شما را برکت دادم و بر تمام مردم برتری دادم" (قرآن ۲:۴۷). با این حال، آیات دیگر روشن میکنند که این برگزیدگی مربوط به این واقعیت است که خداوند پیامبران زیادی را برای هدایت و نجات آنها فرستاد (قرآن ۶۲:۶) که با روایت گستردهتر قرآنی مطابقت دارد، که در آن لطف نشان داده شده به بنیاسرائیل یا مسیحیان و مسلمانان مشروط به پیروی آنها از هدایت الهی است و هیچ ارتباطی با هویت قبیلهای، قومی یا مذهبی ندارد (قرآن ۴۹:۱۳). مانت تقدس در حال تکامل مدینه را با زیارتگاههایی مانند احمد یسوی، که با گذشت زمان جایگاه مقدس پیدا کردند، مقایسه میکند. من استدلال میکنم که پیوندهای منحصر به فرد مدینه با پیامبر و الهیات اسلامی این قیاس را بسیار سست میکند. اگرچه مانت به طور کلی نسبت به سنتهای مسلمانان مشکوک است، او مانند بسیاری از دانشمندان دیگر، واقعیت تاریخی منشور مدینه را با تردید کمی میپذیرد. سپس او تلاش میکند تا یکی از چالشهای کلیدی نظریه خود را رد کند، یعنی اینکه این سند احتمالاً تاریخی به یک "حرم" (پناهگاه) مدینه اشاره میکند. مانت استدلال میکند که انگیزه پیامبر در ایجاد چنین پناهگاهی صرفاً سیاسی بود (مانت، ۶۱) به عبارت دیگر، او ادعا میکند که تقدیس مدینه هیچ ارتباطی با مأموریت مذهبی پیامبر نداشت (مانت، ۶۲). با این حال، استدلال مانت سست و حتی متناقض به نظر میرسد. او در ابتدا سنتهای مسلمانان درباره تقدس مدینه را رد میکند، با این حال همان شواهد معاصر که او نقل میکند در واقع از این ایده که پیامبر مدینه را به عنوان یک عمل مذهبی تقدیس کرد، حمایت میکند. مانت همچنین تغییرات در وضعیت مدینه را تا حدی به شک و تردید امویان و حنفیها نسبت میدهد و پیشنهاد میکند که سیاست دولتی و نظرات حقوقی بر تقدس درک شده شهر تأثیر گذاشته است. منتقدان پاسخ میدهند که احکام حقوقی لزوماً واقعیت تاریخی گستردهتر را منعکس نمیکنند. به طور کلی، مطالعه مانت سؤالات مهمی را درباره فرآیندهایی که از طریق آن تقدس مدینه شکل گرفت مطرح میکند. با این حال، مانت به اندازه کافی پیامدهای الهیاتی و نمادین پذیرش احتمالی یک عمل پیش از اسلام توسط پیامبر در تعیین فضای مقدس را بررسی نمیکند - به ویژه با توجه به ادعای اصلی او مبنی بر احیای سنت یکتاپرستی ابراهیم. رسم گسترده خاورمیانه در مورد تقدس هر مکانی که الوهیت در آن تجلی مییافت، سؤال دیگری را مطرح میکند: چرا تقدیس مدینه را صرفاً به عنوان یک استراتژی سیاسی از جانب پیامبر تفسیر کنیم اگر چنین عملی با روح مذهبی دیرینه در منطقه هماهنگ است؟
0
1
3
RT @KaraSeyfeddin: 1/11 Thread: Has Madina always been revered as the ‘Holy City’ in Islam? In my forthcoming article, “Debating the Origin…
0
6
0
RT @Mostafa_Najafii: اینکه پایگاه انتخاب هر هفته قسمت های حساسیت زای تریبون های نماز جمعه را گزینشی تیتر می کند و در اینجا، حرف اصلی ترامپ…
0
30
0