حدود ۵ماه پیش اولین بار خودم بهش گفتم تو شرایطشو داری برو ، بعد شروع کردم به کمک کردن بهش ، یهو دیدم که جدی جدی کاراش داره یکی یکی تموم میشه و داره میره حس بدی بود نمیدونستم خوشحال باشم از اینکه راهش هموار میشه اونجا یا ناراحت از رفتنش
دیشب چند بار تو حرفاش بهم گفت من اگه برم