dadati
@tahtetaghibam
Followers
6,344
Following
3,716
Media
1,180
Statuses
62,189
ماجرا هاي من و خودم
Islamic Republic of Iran
Joined May 2020
Don't wanna be here?
Send us removal request.
Explore trending content on Musk Viewer
Vance
• 2396724 Tweets
Vance
• 2396724 Tweets
#VPDebate2024
• 332546 Tweets
Pence
• 136253 Tweets
Minnesota
• 134115 Tweets
Tampon Tim
• 96367 Tweets
Tiananmen Square
• 65895 Tweets
महात्मा गांधी
• 64225 Tweets
LINGLING MYCHERIE AMOUR EP4
• 62996 Tweets
からくりサーカス
• 61958 Tweets
गांधी जयंती
• 59758 Tweets
#原神KFCコラボ
• 57910 Tweets
लाल बहादुर शास्त्री
• 56557 Tweets
#GandhiJayanti
• 55539 Tweets
ケンタッキー
• 51354 Tweets
Obamacare
• 32481 Tweets
ニンテンドーミュージアム
• 28322 Tweets
リネット
• 26305 Tweets
Timmy
• 23926 Tweets
Vladimir
• 23703 Tweets
宮崎空港
• 17545 Tweets
ネットオーダー
• 17181 Tweets
原神コラボ
• 13907 Tweets
#LalBahadurShastri
• 11043 Tweets
سعی کردم داستان خصوصی بیمارا رو هیچوقت تو مجازی ننویسم اما اینبار فقط اومدم با قلب فشرده داستان یکی از بیمارا رو فریاد بزنم ،
میدونین پدر بازنشسته مراجعه میکنه روانپزشک ازش میخواد کمکش کنه بمیره چون اخر هفته ها بچه ها و نوه ها میخوان بیان خونه شون و هر بار خرج یه وعده غذای /۱
153
110
4K
به عنوان یک چشم پزشک وقتی بیمار کاملا نابینای مادرزاد میاد مطبم معذب میشم که کاری از دستم بر نمیاد کاش بهزیستی میفهمید فعلا معجزه ای در علم رخ نداده و هی این عزیزان رو برای تمدید پوشش بهزیستی مجبور نمیکرد بیان گواهی بگیرن
35
33
3K
این مهمونی ۳ میلیون تومنه! تو رو خدا این روزا بیشتر هوای پدر و مادر های بازنشسته تون و داشته باشین سر بزنید ولی به صرف چایی مثلا نمی دونم اگه جوری که بهشون بر نمیخوره هر بار یکی تون غذا درست کنه ببرید خونه اونا بخورید چمیدونم پولی به کارتشون واریز کنین بدون اینکه همسراتون بدونن/
34
17
3K
هف سال پیش یه شب که بابام اومد خونه و فهمید نه شام داریم و نه هیچ کدوم دل و دماغ غذا خوردن نداریم با اینکه حالش خوب نبود رف از بیرون غذا گرف سفره پهن کرد بعد اومد تو اتاقا یک یک مونو بوسید و برد سر سفره شام ،ابجی بزرگه که بیشتر مقاومت کرد بهش گف بابا اینقد حالم بده که اگه /۱
122
28
2K
چقد دلم میخواد بعضی پدر و مادر ها رو از مطب پرت کنم بیرون
-دختر بچه ۶ ساله ارجاع شده واسه بینایی سنجی باباهه میگه اگه عینکی باشه نمیبرمش خونه !بنظر خودش با مزه س بچه ۳.۷۵ چشماش ضعیفه اصرار مجبورم کرده بدون عینک از بچه دید بگیرم دعواش میکنه چرا علامت ها رو جواب نمیدی!🤬/۱
55
20
2K
یعنی هر روز باید تو طرح دونی اتفاقی بیوفته که انگشت به دهن بمونم،بچه ۶ساله رو اوردن مطب باباش خیلی عادی میگه بچه چاقو اورده که اگه امپول نوشتین با چاقو بزندتون!!!!واقعی واقعی کار اشپزخونه دستش بود و خیلی هم حرفه ای و محکم تو دستش گرفته بود !
72
7
2K
حوصله سرچ ندارم ولی طی این سال ها بودن تو حیطه پزشکی خیلی دیدم افراد بدنبال تروماهای روحی دچار بیماری های خود ایمن و حتی سرطان شدن نمیدونم این فرضیه چقد درسته ولی خواهش میکنم مراقب خودتون باشید اجازه ندید هر کی از راه رسید به لگد به روح روان شما وارد کنه
59
55
2K
@aliboskabady
داشتم از جلوی درمانگاه رد میشدم تو بیمارستان ،مامان بچه اشاره کرد به من و گفت اکه اذیت کنی خانوم دکتر امپولت میزنه 😑
رفتم به بچه گفتم تو این بیمارستان امپول نداریم هر قد دلت میخواد اذيت کن😬
به مامان بچه ام گفتم دفعه اخرت باشه بچه رو از دكتر ميترسوني😌
13
14
1K
تو مدرسه دخترک یکی از بچه ها شایعه پراکنی کرده ازونجا که همیشه بابای دخترک میاد دنبالش حتما مامان و باباش طلاق گرفتن دخترک هم تو نقش فرزند طلاق فرورفته زده زیر گریه ،اخه لامصب همکلاسیت نمی دونه تو که میدونی ننه ت رفته طرح دونی!🤣
30
4
1K
برم رو منبر یه نصیحتتون بکنم؟ بنظرم به جای این که از اول زندگی خودتون پیر و وقف یه هدف خیلی دور و بزرگ کنین هدف های کوچیک تر تعیین کنین و از رسیدن بهشون لذت ببرین،باورم نمیشه از ۷سالگی تا ۳۴سالگی فقط برا همین مطب که فردا افتتاحشه دویدم! ارزشش و داشت؟ جرات ندارم جوابش و بدم
59
19
1K
پدرم میومد نمی رفتم غذا بگیرم ولی مگه فقط من مرده باشم که شما یک شب گرسنه بخوابین 😭نشونده مون سر سفره و ساکت نگاهمون کرد( خودش شام نمی خورد اخه حالش بد بود )😭بعد رف پایین تو اتاق خودش، کی می دونس این اخرین تصویر ما از همدیگه میشه و اون بوس و بغل های پدرانه خداحافظی ما بود😭/٢
3
2
1K
یک بار دیگه ازتون میخوام اگه گلوله ساچمه ای یا پلاستیکی به سمت چشمتون پرتاب شد به هیچ وجه چشم رو نه بشورید نه حتی دست بزنید ، لزومی هم نداره بگید چی شده بگین داشتین چکش کاری می کردین چیزی پریده تو چشم تون
#مهسا_امینی
24
434
1K
از بانک ملت زنگ زدن تراکنش مطبت کمه اگه همین طور باشه کارتخوان مونو پس میگیریم🤣🤣🤣
*حالا هی گیر بدین پزشکا کارتخوان ندارن(من فقط همین یک کارت خوان و دارم)
43
13
1K
فردا صبحش ساعت ۶ در حالی که بی خبر ترین بدبخت عالم بودیم ولی خواب بودیم زنگ زدن گفتن بابا که مثل همیشه واسه پیاده روی با دوستاش رفته تو مسیر حالش بد شده بریم بیمارستان فک کردیم بیماری سرگیجه بابا عود کرده مامان دنبال دفتر بیمه بابا بود و نمی دیدش که ابجی بزرگه گف اگه بابا /٣
1
0
1K
میتونست حرف بزنه نمیگذاشت ما دل نگرون بشیم بابا نمی تونه حرف بزنه دفتر بیمه نمیخواد فقط بریم اژانس گرفتیم به سمت بیمارستان اموزشی دوران عمومی من و ابجی بزرگه به محض ورود ابجی بزرگه و مامان رفتن سمت بخش اورژانس و من رفتم سمت اتاق پزشک و سی پی ار ، اون موقع صبح مریضی نبود و/٤
1
0
1K
دقیق تر صورتشو دیدم 😭😭😭عزیز دل من روی تخت بود😭😭😭اول از همه چشماش و چک کردم مردمک هاش دیلاته و فیکس بودن نبض نداشت و از همه بدتر مردی که طاقت دیدن یک قطره اشک منو نداشت در جواب ضجه ها و گریه های من تکون نمیخورد حتی😭😭😭ابجی بزرگه و مامان که با فریاد من اومدن با دیدن صحنه/٦
3
0
998
برگه بهزیستی و میگذاره رومیز میگه این بچه چشماش تنبلی داره میگم کو عینکش میگه نمیزنه منم قایم کردم خراب نشه! دارم معاینه میکنم باز میپرسه نامه بهزیستی شو پر نمیکنی؟میگم اول معاینه، هر کدوم از چشمای بچه ۱۰نمره شماره دارن واسه دید همکاری نمیکنه، گرمه، مادر باز میپرسه برگه بهزیستی
17
3
994
پزشک تو اتاقش نبود اتاق بعدی اتاق سی پی ار بود همین جور که رد شدم دیدم که مردی فوت شده با چهره کبود و سیانوتیک روی تخته تو دلم گفتم طفلک زن و بچه بی خبرش😭و راهم و ادامه دادم دو قدم رفتم که با خودم کفتم چه لباس ورزشی های این اقا به لباس ورزشی های بابای من شبیه بودن!و برگشتم و /٥
2
0
953
رفتن میخواستن منو هم ازون اتاق ببرن ولی قبول نمی کردم من خودم پزشک اورژانس بودیم هفته ای چن بار سی پی ار میکردم حقش نبود پدر من به سی پی ار هم نرسه 😭😭😭پاهای پرستاری که اومده بود گرفتم التماسش کردم بیا امتحان کنیم 😭😭😭من خودم سی پی ار بلدم باز می رفتم بابا رو بغل میکردم/٧
1
0
896
پزشکی هم عجیبه ها مریض اومده با شکایت سردرد و سوزش چشم معاینه میکنم هر دو عصب بینایی ورم دارن که نشون دهنده فشار مغزی بالاس که علل متفاوتی داره و فکرم هزار راه میره براش که یهو میپرسه عینکی نمیشم؟نه که میگم ذوق میکنه و خداروشکری میگه و نامه بدست میره اورژانس بستری شه
15
1
904
-مادر پسر ۱۰ ساله شو با تنبلی شدید و اختلاف نمره دو چشم ۱۵ نمره و دید چشم تنبل در حد شمارش انگشت تو فاصله ۴۰ سانتی اورده مطب با ناراحتی میگه دکتر جلو بچه گفته هیچ وقت چشمش به دید نمیاد! و بالا�� ۶ بار جلو بچه ازم پرسید چشمش خوب میشه؟ راه حل های الکی سختی و گفتم و به بچه گفتم /۲
3
0
879
خیلی ادمای40 ساله میان مطب میگن واسه عوارض واکسن استرازنکا دید نزدیکمون تار شده یک دونه شون هم شک نکرده این روند طبیعی پیرچشمی مربوط به سن شون هست! و جای تعجبی براشون نداشته که چرا جوون تر های فامیل شون که استرازنکا زدن پیرچشمی نگرفتن! تو فیلد تخصصی شما استرازنکا چه عوارضی داشته؟
به نظرتون بشر ایرانی تا چند سال در مورد پدیده واکسن مقاومت به خرج خواهد داد ؟
البته ایشون با فکت از پیج shahrekord_insta صحبت میکنن.
9
2
34
92
8
888
التماس میکردم نفس بکشه بهش میگفتم مگه از دکتر و بیمارستان نمی ترسیدی؟ فقط نفس بکش همین الان می برمت ازینجا 😭😭😭😭ولی اون مرد سنگدل با بابای مهربون من خیلی فرق داشت 😭😭😭نمی دونم چقد طول کشید ۲۰دقیقه ۴۹دقیقه 😭😭😭بیشترین توجهم به چشماش بود چرا اینقد سرد؟ /٨
1
0
837
کاش میشد از ادم بودن انصراف داد،امبولانس خصوصی ۱۵میلیون میگیره مریض ۲۱ساله باردار سوختگی نیازمند icu رو شب تو ناکجا اباد شهر غریب پیاده میکنه میگه اخرشه؟بعد اون طفلی مجبور میشه رو اون پاهای ورم کرده راه بره؟که ۲روز بعد رو تخت icu بره و داغش و به دل دنیا بگذاره؟
36
16
829
اون یکی چشمت دیدش کامله این یکی هم میتونه به دید بیاد ولی خیلی اذیت میشی چه کاریه خب فعلا با همون ببین تا بعدا که بزرگ تر شدی راه حل های اسون تری واسه به دید اومدن چشمت کشف شه وقتی می رفتن بیرون به مامانش گفتم برا خودت هم نوبت بگیر با مریض بعدی بیا تو و تقریبا جر ش ادم🤬
8
0
822
این خاطره شد PTSD من وقتایی که مرد میانسال فوت شده با مردمک های فیکس و دیلاته روی تخت می دیدم .../٩
1
0
813
یکی از بیمارا که آشنای یکی از دوستام بود با کلی تخفیف که بهش دادم باید ۱۴۰۰ کارت میکشید گف میرم خونه کارت به کارت میکنم یک ماهی میشه که واریز نکرده چن شب پیشا پیام داد فلانی ام شماره کارتتون و گم کردم منم جواب دادم قابل نداره که قاعدتا فک میکردم هر جوابی بهم بده جز مرسی!
61
1
804
پزشکی و طرح خیلی چیزا رو از من گرفت ولی بیشترین چیزی که دلم و سوزوند غریبه کردن من با خونه مون بود اون اوایل که اومدم طرح هر بار وسایلی که ازم تو خونه بود کم میشد جوری که الان فقط یکی دو دست لباس مونده!هر بار که می رفتم من با همون احساساتی که اخرین دفعه ازشون خداحافظی کرده بودم/۱
43
7
786
امسال سال دومیه که مطب زدم هر روز انگار کتکم زدن و بزور دارن می فرستنم‌مطب طبیعیه؟
این پزشکی هم حس عجیبیه از طرفی از ۱۸سالگی تا ۳۵سالگی همش دویدی ولی فقط یک سال هست شغل داری!یک سال سابقه کار داری! نباید حس خستگی داشته باشی!نباید بعد از ۱۷سال تلاش دلت خونه و ماشین بخواد!
39
14
795
@thecatloverrr
اینترن که بودیم یه دختر ۱۴ساله بد که باید زایمان طبیعی می کرد از امپول و دکتر می ترسید می رفت زیر تخت یا پشت در قایم میشد می دیدمش گریه م میگرف
14
4
760
داشتم یه ضایعه رو از پلک مریض برمیداشتم که میخواستم کپسولش باز نشه واسه همین داشتم خیلی یواش یواش از بافتای اطراف جداش میکردم تو تمام این مدت با بچه ش که داشت با تمام وجودش جیغ میزد و گریه میکرد پشت در وایساده بود و هی در و باز میکرد کارم تموم شد مامان و منشی و با هم دعوا کردم
10
1
745
یکی از وظایف رزیدنت سال دو این بود که برای عمل های اهدا عضو جهت از حدقه در اوردن چشم اهدا کننده به بیمارستان سانتر اهدا عضو بره ، سال بالا ها بچه ها رو دو قسمت کرده بودن کسایی که باید بیشتر اموزش ببینن کمتر شیفت بدن و کسایی که تا میشه اذیتشون کرد برای کاور دسته اول ازشون/١٠
1
0
733
مامانم هميشه شاگرد اول بود حتي تو دانشگاه نفر اول كلاس بود و به ذهن هيچکدوممون نمیرسید كه مامانم كلاس اول خيلي تنبل بوده و هميشه دو تا دست و يه پاش و جلو تخته بايد بالا مي برده«😁💔الهی بگردم» تا اینکه یه روز /۱
6
3
719
دیروز تو مطبم روز دعا بود سنگ پرت شده بود به چشم پسرش گفتم بشینه پشت دستگاه ببینمش هنوز ننشسته مامانش میگه دعا کن هیچی نباشه!جا خوردم كاش دنيا به ساز دعا هاي ما ميچرخيد وسط معاينه بودم منشي اومد تو گف يه داماد اوردن امشب عرو��يشه رفته هيزم جمع كنه واسه عروسيش چوب خورده تو چشمش/
8
2
664
استفاده کرد و قطعا یادگیری هم نباید داشته باشن این بود که اخرای سال یک نور چشمی ها رو با خودشون سر این عمل می بردن و بهشون اموزش میدادن و سهم ما میشد کلاس گذاشتن و با اب و تاب تعریف کردن خاطره های بچه های دسته اول ، تا اینجای کار اشکالی نداشت اما
برای روتیشن بندی ها نه تنها /١١
1
0
656
۱۰/۵شب زنگ زدن ترقه خورده به چشم بچه ۶ماهه چشمش اشک ریزش داره با اینکه اورژانس دستگاه معاینه نداره و تا فردا دیر نمیشد گفتم گناه داره زنگ زدم منشی مو از رستوران کشیدم مطب که بچه رو ببینم تا رسیدم مامانش گف میخواستیم ببریم شهر کناری ! گفتیم تو ببینش بعد ببریم!/۱
29
6
645
۱۰سال پیش همچین شبی یک یک مون بوسیدی نشوندی سر سفره شام خودت فقط نگاهمون کردی و فردا برای همیشه ترکمون کردی باورم نمیشه ۱۰سال بدون تو گذروندیم روحت شاد بابا 💔
88
3
647
میدونین فاتحه این سیستم و من کی خوندم همون موقع که طرح عمومی پزشک اورژانس بودم هر وقت از وزارت خونه میخواستن سرزده!بیان بازدید بیمارستان قبلش خبر میدادن اولین کاری که مسئولین مربوطه میکردن این بود که بگن تمام بیماران اورژانس حتی اونا که ناپایدارن و بفرستن بخشا به ۱۱۵ خبر میدادن/۱
12
5
638
دخترک نه ساله رو اوردن مطب دید بدون عینکش یه چشم یک دهم اون یکی دو دهم با عینک یه چشم پنج دهم یه چشم شش دهم مشخصا تنبلی داره بهش میگم دخترجون تو مگه تخته کلاس می دیدی؟چرا هیچی نگفتی؟ میگه خانوم اجازه قبلا چن بار گفتن باید عینک بزنم پول نداشتیم ...
19
7
643
#مرثیه‌ای‌برای‌نرگس
۲۰سالش بود نوعروسی که هی واسه چیدن خونش نقشه میکشید و ذوق میکرد یه روز نحس رفت به دیگ سر بزنه که دیگ ترکید و نرگس ما رو ۷۰ درصد سوزوند ۹ صب اوردنش بیمارستان تو سوختگی به علت از دست رفتن لایه سطحی پوست بدن اب زیادی از دست میده و بشدت کم اب میشه باید خیلی /۱
29
18
625
دلم نمیخواد برم مطب!اصلا دلم نمیخواد ادم ببینم، بعد از سه سال کار کردن تو این شهر مریض ازم شکایت مالی کرده !۱۰درصد بهم کسورات زدن! مریض تو پذیرش از کارتخوان بیمارستان قبض ازاد ۳۹هزار تومنی گرفته من ولی داروهاش و تو بیمه ش نوشتم ! و اینجا ۱۶هزار تومن گرون فروشی شده !
45
7
637
چقد از واژه منطقه محروم بدم میاد ،تقریبا همه اینجور مادرا بی سوادن پیر هم نیستنا بیشتر از سلامت بچه گرفتن پول بهزیستیش براشون مهمه اعصابم خورد تر میشه
*اره امروز مطب ما بین مریض خیلی بیکارم هی می نویسم
5
0
623
کسایی که اثرات کارهاشون هنوز رو زندگیم تاثیر گذاره تازه کنکور پزشکی قبول شده بودم یه کارنامه دوم میدادن که طبق اون دندان پزشکی شهر خودمون هم قبول میشدم با بابام کارنامه رو بردیم پیش رییس دانشکده دندان پزشکی بهمون گف یونیت های دندان پزشکی ما به تعداد قبول شده هاس دختر شما که /۱
13
6
603
@aliboskabady
به عنوان پزشک هیچ وقت نمی تونم راجع به طول عمر بیماری نظر قطعی بدم واقعیت اینه که شاید بشه گفت اینقد درصد با این شرایط حد اکثر اینقد عمر میکنن ولی نمیشه قطعی برای هیچ بیماری زمان مرگ تعیین کرد و دست خدا بالاتر از همه ماست ❤️/
10
0
603
بدترین روتیشن ها برای ما بچه های گروه دوم چیشده شد بلکه برای عمل های اهدا عضو به هر نفر یک ماه انکال اولی و یک ماه انکال دومی می رسید یعنی انکال اول باید برای عمل می رف اما اگر اتاق عمل بود باید انکال دوم می رف برای رعایت عدالت! دو نفر دو نفر تقسیم شده بودیم و انکال ١و٢ ی هم /١٢
1
0
589
استرس دارم اگه مطب درامدي نداشته باشه چجوری میتونم اقساط و اجاره و حقوق منشی و بدم؟😰
55
1
591
*اگه میخواید با پول یک ویزیت چن نفری توسط پزشک تو مطب ویزیت شین نگید یه لحظه ما رو ببین!این جمله واسه دکتر دردناکه این یک لحظه که میگید حداقل ۱۱سال تحصیله شبانه روزی هست
*اگه رفتین شهر دیگه ای ۲۰میلیون دادین به جراح دیگه ای عمل شدین واسه معاینه بعد از عمل اومدین شهرستان/
14
8
591
ده ماهی میشه که کارانه ندادن خیلی از همکارا مطب ندارن و با حقوق ۱۲ تومنی زندگی میکنن!این در حالیه که اکثرا ماهی یه بار رفت و برگشت با هواپیما باید برن شهرشون و از طرف دیگه بیمارستان هی پروژه های میلیاردی کلید می زنه
*یه لنگ دمپایی گذاشتم واسه هر کی بگه خودتون خواستین دکتر شین
36
12
559
تقریبا ۲ساله که فارغ التحصیل شدیم یکی از دوستام روزی نیس که تو فیلد تخصصی مون مطلب جدیدی نخونه یا وبیناری نبینه! واقعا به این حد علاقه ش به شغلش غبطه میخورم
*یه کانال تلگرامی داره که هر روز نکات جدیدی که یاد گفته توش مینویسه هر روز!
10
2
554
میگه یه استرس که تازگیا به زندگیم اضافه شده اینه که حین سونوگرافی جنسیت جنین و لو ندم جدیدا مامانا ازم میخوان به یک شماره دیگه پیامک بزنم یا بعدا یواشکی در گوشی به همراه بگم 💔😄
*دغدغه های جدید رادیولوژیست ها...
22
1
546
قبلا ارزو داشتم مهاجرت کنم چون درامدم با شغلم متناسب نیست و ازون بدتر با تورم وحشی این روزا هماهنگ نیس ولی الان دلم میخواد مهاجرت کنم چون ترسیدم ازینکه چن سال بعد که وارد دوره میانسالی و کهنسالی میشم پزشک درمانی پیدا نکنم اخه تنها فوق روماتولوژی شهر کناری دنبال کلاس ژل و فیلره!
14
9
546
رسما ۹-۱۰ساله که پزشکم خیلی بیماری ها رو از نزدیک دیدم علایم و سیر و پیش اگهی خیلی بیماری ها رو خوندم بین همه اینا فاجعه بار تر از مرض عشق نا به جا ندیدم امشب از قدرت منهدم کننده ش وحشت کردم
24
5
530
معلم کلاس اولشون با خودش یه بسته شکلات میاره سر کلاس میگه بخونین زنگ بعد دیکته میگیرم هر کی ۲۰بگیره یه شکلات جایزه میگیره اینجور میشه که مامانم اولین ۲۰رندگی شو میگیره و کلا همون یه شکلات مسیر زندگیش و تغییر میده ،روز معلم کلاس اول مامان مبارک😍/۲
6
1
539
عمل تموم شد در حالي كه بي اغراق به حالت خميده راه مي رفتم گفتم ددتي ديدي تموم شد ؟ ديدي تونستي😭داشتم لباسامو عوض ميكردم كه ديدم ٢٠تا ميسكال از دوستم دارم بهش زنگ زدم با حالت عصباني گف معلومه كجايي؟چرا اينقد طولش دادي استاد از دستت خيلي عصبانيه ميخواد تعليقت كنه!گفتم اخه دو تا/٢٣
35
0
529
شده بودیم هم گروه من و جوری انتخاب کرده بودن که صمیمی ترین دوستم باشه و نتونم اعتراضی کنم انکال اولی اون روتیش اورژانس بود و هر روز اتاق عمل و من بخشی بودم که فقط دو روز اتاق عمل داشتم و تو همون دو روز هم بهم عمل نمی دادن پس هر بار اهدا عضوی بود من رفتم دفعه اول چه من و مریض /١٣
1
0
528
از من به شما نصيحت تا امتحان دارين ازدواج كنين اگه به مرحله اي برسيد كه ديگه امتحاني نداشته باشين ديگه قصد ازدواجي هم نخواهيد داشت😬
17
5
507
قهوه ای با مردم فیکس و دیلاته منو بر میگردوند به اون اتاق سی پی ار و پیکر سرد بابا 😭😭😭من تمام مدت اونجا بودم با اینکه اینبار باید اون چشما رو از حدقه در میاوردم 😭بلد نبودم فقط می دونستم قیچی از هر جا که رد می کنم نباید تخم چشم اسیب ببینه وگرنه این از خودگذشتگی بازماندگان/١٦
1
0
510
#چون‌غم‌دارم
عمه کوچیکه بچه دار نمیشد اخرین بار که بابا رف زیارت یه لباس نوزادی به نیت عمه خرید ولی بهش نداد که دلش نگیره بابا رفت و عمه هم بچه دار نشد سپرده بودم لباس بمونه واسه بچه من ده سالی هم برای من صبر کردن ولی چن شب پیشا لباس بخشیده شد به نوزادی که قراره بزودی دنیا بیاد
11
1
523
میگما من خیلی وقته عروسی نرفتم خدا بخواد قرض گرفتن لباس مجلسی از دوست صمیمی جا افتاده دیگه با این قیمتا؟
41
1
520
فك كن يكي از متخصص ها طرحش تموم شده گفته ميخوام تمديد كنم بهش گفتن به پانسيونت بيشتر از خودت نياز داريم!😂😂😂دهنتون سرويس چجور جلو دوربين كه ميريد از كمبود پزشك مي نالين و وا مصيبتا سر ميدين؟يعني شيطون از دست اين پوپوليستا تسبيح گرفته دستش و به خدا پناه ميبره
3
29
495
منشيم بارداره ميخوام برا بچه ش سوغاتي بخرم 😬 ازش پرسيدم هنوز هيچي برا بچه نخريدن بنظرتون چي بخرم؟ تا يك تومن
136
2
497
بی پناه بودیم با اینسترومنت هایی که بلد نبودم ازشون استفاده کنم و کند ترین قیچی ها رو داشتن با عملی که فقط راجع بهش شنیده بودم و تا بحال ندیده بودم چه برسه به اینکه یادم داده باشن همرا با یک اد فرستادنم به اون بیمارستان تو راه التماس خدا میکردم بچه باشه جوون ۲۰ساله باشه زن باشه١٤
1
0
496
میکردم 😭😭😭 تمام مدت دلداریش میدادم تمام مدت تو اتاق سی پی ار بودم و به اون ادم محبت داشتم 😭😭😭من داشتم به عزیز دل خودم اسیب می زدم بالاخره اون عمل تموم شد و تمام دفعات بعد هم بیمارا مرد میانسال بودن خدا هم صدای منو نمی شنید و من هر بار با کمر شکسته بر میگشتم بیمارستانمون/١٩
1
0
495
مرد میانسال نباشه 😭😭😭تو عمل های اهدا عضو چشم اخرین عضوی هست که برداشته میشه زمانی هس که همه دستگاه ها رو از مریض جدا کردن و کاملا جز مردگان حساب میشه 😭😭😭من رفتم و مریض یه مرد میانسال بود مثل بابام یه خورده هم چاق بود و دستاش هم رنگ دستای بابام بودن و از همه بدتر اون چشمای١٥
1
0
496
جدیدا ها بچه های کلاس اولی زیادی واسه سنجش میان مطبم امروز یکی شون حس میکرد وسط کلاسه علامت هارو که ازش می پرسیدم همه رو با صدای بلند و به صورت دو بخشی میگف مثلا باااا، لااااا حس كردم چقد معلم كلاس اول بودن كيف ميده 😍😁
19
0
483
از یه سنی به بعد درس خوندن خیلی سخت میشه نه اجبار داری نه انگیزه ی کافی داری چجوری خودتون و گول میزنین درس بخونین؟
26
9
481
این ۹ماه هر بار مريضايي كه از راه دور اومده بودن میگفتن بی پولیمو با اينكه نوبت ها پر شده بودن ميديدمشون تا اينكه متوجه شدم هر كدوم ازين مريضا «حداقل»٤٠٠هزار تومن پول راننده تاکسی میدن! و من ِ پزشک برا رفتن به خونه مون پول تاکسی دربست(۸۰۰)ندارم و با اتوبوس میرم! دیگه نمیبینمشون
18
9
480
که نه چشم ِ عزيز ِِ دلشون كه قلب خودشون و داده بودن تيكه پاره كنم از بین نره منم قیچی رو خیلی عمقی رد میکردم که از سلامت تخم چشم مطمئن باشم و سپتومی که چربی های حفره چشم که مثل بالشتک برای محافظت از تخم چشم هستن و زده بودم از طرفی قیچی کند بود و نمی بریدالبته که من نمی دونستم/١٧
1
0
484
امروز مريض اورژانسم خانومي بود كه خونه ش يه خيابون اونور تر از پانسيون منه امروز ظهر ٤تا مرد مسلح دم در خونه ش بهش حمله كرده بودن طلاهاش و دزديده بودن ، بعد من ١٢ شب شاد و خوشحال پياده ميرم بيمارستان چون نزديكه!🥶
28
0
481
اینجا بشدت منطقه محرومی هست امار خودکشی بشدت بالا رفته و تنها فکری که مسئولین کردن فرستادن روان پزشک طرحی بدون امکانات از جمله تخت بستری به این شهر هست
لامصبا حال مردم خوب نیس فشار اقتصادی اعصاب برای مردم نگذاشته کشور داری تونو درست کنین دیگه داروی اعصاب روان هم جواب نیست
9
12
470
این شده بود که یه تخم چشم سفید نا بین کلی چربی قل قل میزد ولی جدا نمی شد حال اد بد شد و رف دیدم نمیشه عملا از ناحیه عصب بینایی تخم چشم و کندم (نبریدم چون قیچی نمی برید بعد ها فهمیدم فقط یه قسمت از قیچی بوده که می بریده ولی کسی به من نگفته بود) من تمام مدت از اون اقا عذرخواهی/١٨
1
0
478
١١صب رفتم اورژانس مشاوره پرستار بي نمك به شوخي ميگه اومدين دنبال بچه!ميگم كدوم بچه؟ ديدم پرستار ترياژ يه دختر بچه سه ساله گريون و بغل گرفته ميگه جلو اورژانس پيداش كرديم ! گفتم دوربينا رو چك كردين گفتن اون قسمت كه بچه پيدا شده دوربين نيس! /١
5
2
475
باز التماس خدا ميكردم مرد ميانسال نباشه😭😭😭شانس من اون روز دو تا اهدا كننده بود هر دو هم مرد ميانسال 😭😭😭تمام مدت سعي كردم به خودمو خودش دلداري بدم بهش گفتم ببين اين چشم تو ديد يه دختر جوون و بهش بر ميگردونه اون يكي چشمت حتما مي رسه به يه سرپرست خانواده و ...بالاخره دو تا/٢٢
4
0
475
چون امشب بحثش بود، بنظرم فرزند اوری تو دنیای امروز ظلم بزرگیه ولی پلن تک فرزندی دوبار ظلم بزرگیه
35
11
476
ماه دوم که من انکال اول بودم من و هم گروهیم تو یک روتیشن بودیم این به این معنا بود که هر زمان من اتاق عملم اونم بود و قطعا باز من باید می رفتم😭😭😭شانس مون تو روتيش اون استاد مذهبي نما بودم كه از من بخاطر حجابم متنفر بود و دنبال اين بود كه ازم اتو بگيره يه روز كه طبق معمول/٢٠
1
0
468
و اما اصل ماجرا:
همراهی بیمار (آقای خاطی) بدون نوبت قبلی در ساعت 16 در مطب اینجانب حضور پیدا کردند. به علت تعطیلی های شب های قدر در مطب اینجانب بار درمانی مظاعف داشت. از آنجا که بیمار در بیمارستان امام رضا در سرویس اینجانب مورد درمان قرار گرفته بود /١
24
52
464
دير ميومد درمانگاه زنگ زدن بايد براي اهدا عضو برم اگه به موقع نرسم و بقيه اعضا رو در بيارن منتظر من نمي مونن و اهدا كننده رو براي تشييع جنازه مي دن خانوادهش مي ترسيدم به اون استاد بد اخلاق زنگ بزنم پس رفتم و از فلوشيپ اجازه گرفتم و باز با اون يخدون راه افتادم سمت اون بيمارستان/٢١
2
0
461
تو این چن وقتا که توییتر بودم متوجه شدم اکثر«نه همه»کسایی که اینجان تنهان در واقع یه نقطه امن برای رهایی از تنهایی شون پیدا کردن چی میشه که بعضیا همین یک نقطه امن رو هم نمی گذارن برا این ادما بمونه؟اگه من میخوام ناشناس باشم چرا میای دایرکت اسم و فامیل و شهر محل کار و غیره میخوای؟
16
6
439
خیلی وقته که مامانم تو تماس هاش ازم داماد نمیخواد مستقیما نوه میخواد!بنظرتون براش توضیح بدم تنهایی نمیشه یا بگذارم تو معصومیت خودش بمونه؟
38
1
448
@aliboskabady
پزشک اورژانس بودم ساعت دو صبح یه مریض اند استیج کنسر ریه رو که میدریاز دوبل بود و اوردن به اتاق cpr طبق نظر استاد انکولوژیمون میدونستم این بیماران و نباید احیا کرد ولی تو اورژانس شهرستان با همراه بیمار های عصبانی نمیشه احیا نکرد احیا رو بصورت نمادین ولی واقعی انجام دادیم /۱
7
1
444
@darvishbidel
@MOZHGAN1375
شهدا هيچ وقت فكر نميكردن بزور دختراي ايران و سوار ون كنين امثال شما بهشون سيلي بزنن بشينن روشون و امنيت نداشته باشن از دست همين شماها
6
3
417
براي روز اول خوب بود (نه اينكه خيلي شلوغ و اينا باشه ها ) ولي راضيم😬😍
66
0
435
تا حالا شد از خودتون بپرسین «من اینجا چه غلطی میکنم؟ »انگار تو یه مکان اشتباهی در شرایط اشتباهی با ادمای اشتباهی قرار گرفته باشین
25
10
412
منم بعد ازینکه معاینه ش کردم مطمئن شدم چشمش سالمه گفتم وسایل ما کامل نیستن بهتره ببرید شهر کناری حتما ببیننش و چون مطمئن بودم چشم پزشک شهر کناری به خل و چلی ددتی نیس و نمیاد ببیندشون گفتم اگه ندیدن بچه رو برید مرکز استان /😌
17
0
419
@tishtrya
سوم دبیرستان بودیم معلم زیست مون داشت توضیح میداد که موقع زایمان ۱۰سانت باز میشه همه بچه ها دست کردن تو کیفاشون و خط کش هاشونو اوردن بیرون 😁😁😁بعدم پنجاه درصد بچه ها تصمیم گرفتن به محض مستقل شدن کل دم و دستگاه عمل کنن بندازن دور
4
1
410
باز فضاي مطب ملكوتي شد زير لب دعا ميكردم وضعيت چشمش جوري نباشه مجبور شم اعزامش كنم عروسي بدون داماد برگزار شه😁
*چشم بچه خونريزي داخلي كرده بود ولي با دارو خوب ميشه
*قرنيه چشم داماد خراش برداشته بود تونست بره عروسي ولي احتمالا كل شب دامادي و اشك ريخته
7
0
418
بطور تصادفی مکالمات صاحب کافی شاپ محله شونو شنید که ناراحت هزینه زیر میزی عمل کیسه صفرای مادرشون بودن بهشون پیشنهاد میدن با قیمت دولتی بیان بیمارستانشون عمل کنن این وسط یه شماره موبایلم دادن که اگه مشکلی داشتن تماس بگیرن، طرف بعد از چن روز زنگ زده بهش اقای دکتر مادرمون کرجه/۱
8
1
414
میگما مگه قرار نبود همینجور که سن مون بالاتر میره پشیمون بشیم از عروس نشدن و تنها موندن چرا من هر روز راضی ترم؟😄💔
49
3
408
@aliboskabady
برای مراسم اماده کنن منم ته قلبم مطمئن بوذم این بیمار بمون نیست گفتم برید خونه تونو اماده کنین نشون به اون نشون که چند روز بعد همکار اورژانس مون که با هم احیا رو انجام دادیم اومد اتاقم و گف فلانی رو یادته؟الان تو بخش دیدمش داشت سیگار می کشید!!!اون موقع واقعا حس کردم /۳
2
0
415
كاش مهد كودكم زود تر تموم ميشد مي رفتم مدرسه،خدايا يعني ميشه اول مهر برسه و من فرم مدارس تنم نباشه؟کاش زود تر دانشگاهم تموم شه برم سر کار،کی طرح عمومی تموم میشه؟خدایا این رزیدنتی زودتموم شه دستت درد نکنه دیگه بقیه شو خودم میرم
واقعا برا رسیدن به این تنهایی مطلق اینقد عجله داشتم؟
25
9
401
@aliboskabady
در کمال ناباوری من بیمار برگشت ولی به هیچ عنوان شریط استیبلی نداشت rate های بیمار تا ۲۸۰تا می رفت و من هر لحظه منتظر بودم v tach کنه اینتوبه هم بود نزدیکای اذان صبح یکی از همراهان بیمار خودش رو دختر خاله بیمار معرفی کرد و خواهش کرد اگه فک میکنم زنده نمی مونه برن خونه شون رو /۲
2
0
410
اول دندون پزشکی و انتخاب نکرده یکی دیگه انتخاب کرده و قبول شده!خواهر زاده خودمم شرایط مشابه داره نتونستم کاری براش بکنم!
*همون زمان به یکی از دوستام که رتبه ش از من بدتر بود و دندون شهر بدتری قبول شده بود و مامان باباش دندان پزشک بودن انتقالی داد
*درست حدس زدین اصلا خواهر نداشت
1
0
406
پهن می کردن!یادمه یه بار داشتن چارچوب در و رنگ می کردن خبر رسید بازرس امروز نمیاد به همین برکت تا نصفه که رنگ زده بود همونجور ولش کرد رف! /:
*اره بازرس اومد فقط به سن من گیر داد!
5
1
397
باباش و اورده بود اروم بهش گفتم بنظر دچار یه جور فلجی شدن باباتون نامه میدم ببرید متخصص مغز و اعصاب ببینه در جوابم گفت خب پس هیچی نیست ؟قطره میدین؟بلند تر و با تاکید بیشتر گفتم یکی از اعصاب مغزیشون فلج شده باز گفت خب قطره بدین !باز بلندتر گفتم! یهو متوجه صورت نگران پیرمرد شدم💔
19
0
398
مریض اورژانس امشبم مجرمی بود که تو تعقیب و گریز با پلیس تصادف کرده بود همینجور که بخیه ش میزدم ناراحت و شاکی غر میزد دزدی میکنی میگیرنت قاچاق میکنی میگیرنت پس ما چجوری نون بخوریم ؟
مسئولین رسیدگی کنن لطفا😬
18
4
392
طلایی ترین جمله زندگی مو از بابا دارم «کافیه کمی بهتر از اونچه که تحویل گرفتی تحویل بدی»همین جمله باعث میشد بابام خیلی راحت از ما راضی بشه!و بنظرم یکی از علل مهم پیشرفت هامون همین بود کافی بود دوران ابتدایی معدل بالای ۱۹دوران راهنمایی بالای ۱۸و دوران دبیرستان بالای ۱۷ میداشتیم/۱
13
8
398
ولی جدی بیاین پس دادن یک سری‌اقلام خرید و برا کمتر شدن فاکتور توی سوپرمارکت و عادی سازی‌کنیم
28
4
382
نه حقوق میدین نه پروانه مطب نه پانسیون درست نه با حقوق ۸تومنی تون میتونم این ماه ۳۷تومن چک و قسط و پاس کنم !نه کنار خانواده مونیم، بعد براتون سواله چرا متخصصا شب میخوابن فردا بیدار نمیشن؟
*من ابدا قصد خودکشی ندارم، اگه مُردم سکته کردم از دست اینا
15
1
387
این هفته درمانگاه ها رو خودم کنسل کردم که بعد از مدت زیادی برم خونه یکی از منشی ها نگران زنگ زده که از شما خواستن دیگه نیاید؟میگم چرا میگه این مریض رییس دانشگاه (که یکی از متخصص های طرح دونی هست) رو دیده و رییس هم ازش خواسته مکتوب از شما شکایت کنه و به ما گفته پروانه مطبت رو/۱
۹ ماهه که کارانه ندادن طبق قانونی که اخیرا تصویب کردن از ابتدای ۱۴۰۲ هر قد که بیمار ببینم با نرخ دولتی فقط ۴۰ درصد کارکردم و بهم میدن و حق انکالی که به ازای هر ۲۴ ساعت حضور تو شهر محروم و در خدمت بیمارستان بودن ۶۰۰ هزار تومنه دیگه بهم تعلق نمیگیره با این حال حداقل موظفیم رو که
11
8
317
29
6
390
یعنی فقط خدا رحم کرده که ارایشگر های ایرانی هندی بلد نیستن! وگرنه با یوتیوب لاپاراسکوپی هم اموزش میدیدن انجام میدادن فک کن اموزش فارسی تزریق ژل گذاشته میگه سه تا دایره می کشیم اگه گونه پر بود دایره سوم و تزریق نمی کنیم! لامصب زیر اون دایره ها کلی عصب و رگ خونیه! سه تا دایرهههههه
21
3
382