دوست دارم با کلماتی حرف بزنم که تو حرف میزنی. دستم را طوری تکان بدهم که تو تکان میدهی. لباسم را طوری انتخاب کنم که تو انتخاب میکنی. کلاهم را طوری کج بگذارم که تو میگذاری. من میخواهم با این چیزهای کوچک یاد تو را در قلبم زنده نگه دارم. میخواهم نگذارم آن آتش کوچک خاکستر شود.
مدتهاست دارم تلاش میکنم تو رو از خودم متنفر کنم، تا فقط بخشی از احساسی که بهت دارم رو درک کنی. ازت متنفر و عصبانی و خشمگینم و دوست ندارم دیگه دوستم داشته باشی یا برات بیاهمیت باشم، دوست دارم تو هم مثل من از دستم عصبانی و متنفر باشی. دوست ندارم یک طرفه به تو احساسی داشته باشم.