بستگان برخی کشتگان #پرواز۷۵۲ گفتهاند از شمارههای ناشناس به آنان زنگ میزنند تهدیدشان میکنند اگر با رسانههای خارج مصاحبه کنند در تحویل جنازه تاخیر میشود.
برای امضای بیانیه در حمایت از نظام که توسط سپاه تهیه شده زیرفشارند.
ماموران امنیتی تردد و تماسهایشان را زیرنظر گرفتهاند.
مصاحبه با مرحوم یارشاطر در ۹۰ سالگی:
-استاد لرزش دست اذیتتون میکنه؟
+��له، بزرگترین تفریحم که اسکی بود رو ازم گرفته.
-عحب، اسکی بلدید شما؟
+بله، در سن ۶۰ سالگی یاد گرفتم.
یک نوع جملهبندی در دوره وبلاگبازی خیلی زیاد شده بود که هنوز یادش میافتم کهیر میزنم. اول یک توصیف گنگ میکردند بعد مینوشتند «--- را میگویم.»
مثلاً: با چشمهای درشتش و سیاهش به آسمان خسته بعدازظهر خیره شده. جوجه کلاغ را میگویم.
کوفت.
یک بندهی خوب خدا گفت آقا درود به شرفت! بعد گفت حیفه این فردوسیخوانیها را مجانی میذاری. هر ده قسمتش را بکن یه بسته، بفروش.
آریایی اصیل وقتی کار مفت میبینه غصه میخوره. دست خودش نیست.
تنها خاطرهی بنده از آ اس پ:
ایام شباب یک نفر به من آدرس داد برای کاری برم ساختمانی نزدیک به آ اس پ. پشت تلفن که آدرس داد درست نشنیدم، فکر کردم گفته «ساختمان آهسته». من هم در مقام یک شهرستانی اصیل، رفتم میدان انقلاب تاکسی بگیرم به ماشینها میگفتم: آهسته! آهسته!
سعدی تو نظامیه درس خونده.
نظامیه تو بغداده.
بغداد تو عراقه.
عراق تا دیروز دست داعش بود.
داعش با کردها دشمن بود.
کردها با ترکیه دشمن بودند.
ترکیه عضو ناتو شد.
ناتو هم تو بروکسله.
بروکسل هم مکان سریال ارتش سری بود.
ناصر طهماسب هم تو ارتش سری بود.
پس سعدی همون ناصر طهماسبه.
«آمدیم تلویزان را از دیوار آویزان کنیم، میزان نبود، افتاد، اشک ما ریزان شد و فریاد از جگرها خیزان. بیت:
ای که تلویزان به تو زد صد زیان
چارزانو شو به پیش رادیان»
گلستان، باب دوازدهم: در آداب فنگشویی
اون شکسپیر که در قرنطینه شاه لیر نوشت، قبلش هم خیلی چیزا نوشته بود. مثل ما نبود که تا حالا داشتیم گلگشت میزدیم و یهو یادمون اومد باید شاه لیرامونو الان بنویسم.
اینها را که میبینم یاد ظلمی مخفی میافتم که در تمام این سالها اسامی متعارف قشنگ شاهنامهای (هوشنگ، اسفندیار، جمشید، گودرز) را گذاشتند روی اشخاص منفی سبیل کلفت و به همین سادگی برای چند نسل این اسامی را برانداختند.
چند دهه باید بگذره تا کسی حاضر بشه روی بچه اسم هوشنگ بگذاره.
شاهزاده #رضا_پهلوی: «ما فرزندان این سرزمین کهن، از مترسک ضحاک هیچ باکی نداریم، از کرج و مشهد و شیراز تا تبریز و سنندج و اهواز، از اسلامشهر و شهریار و تهران تا خرمآباد و ماهشهر و اصفهان، از گوشه گوشه ایران تا اروپا و آمریکا، میایستیم؛ پایداری میکنیم و پیروز میشویم.»
اصلاً اسم همایون را باباش به پیشنهاد ابتهاج گذاشت روش. حالا هم چرخه کامل شد و ایشون اسم ابتهاج را گذاشت رو این مهملات.
وقتی میگیم جهان بر دور باطل میچرخه یعنی همین. تا شما باشی آقای سایه که دیگه رو بچه مردم اسم نذاری.
حالا اگه بدونید کل این قضیه یه اشتباه در ترجمه بوده چی؟ از قدیم اصطلاح عبری «یام سوف» را دریای سرخ ترجمه کردند ولی احتمالا درستش نیزار بوده. یعنی موسی برای قومش از میان نیزار راهی باز کرد و فرعون در همان نیزار گیر افتاد.
در سال ۲۰۲۰ میلادی پادکست فردوسیخوانی تقریباً ۲,۳۷۵,۰۰۰ دانلود داشته که مساوی با متوسط ۱۵,۲۲۴ دانلود برای هر قسمت بوده. این آمار نسبت به سال ۲۰۱۹ حدوداً ۹۲% افزایش نشان میدهد. یعنی در این سال آمار این پادکست تقریباً دوبرابر شده.
شاهنامه دوتا داستان مهم مادر عزادار داره که به یکیش دو هفته دیگه میرسیم و دیگری هفته بعدش. عجب تقدیری بوده که این داستانها را عدل همین اوقات بخونم. اگر اعصاب و حالش را نداشتید بذارید بعداً گوش کنید.
عزیزان میفرمایند چرا همه گیر دادین به همایون؟ چون دوستش داریم. دلمون میسوزه.
شما فرض کن جناب زیدان یه روز از خواب پا بشه، بعد دو تا روپایی نتونه بزنه. میشه یه کچل مثل باقی کچلها.
الان هم همایون داره هم کچل میشه (فیالمثل عرض میکنم) هم روپایی زدن یادش میره.
توضیح واضحات:
کلماتی که طی صدها سال از عربی وارد فارسی شدند فارسی هستند. چرا؟ چون ذات زبان همینه. لطفاً، خواهشاً، جان پدرتان، سر همچین چیزهایی با منِ کمترین بحث نکنید. اصلاً شما صراط المستقیم و بنده الضالین.
سالهاست به شوخی میگیم نسلهای بعد قصههای عجیب این روزها رو باور نمیکنند. میترسم هیچوقت به اون نقطهی امن نرسیم که اینها همه خاطرات باورنکردنی بشه.
#IranProtests
خداوکیلی اگر اینقدر به هخامنشیان ارادت داریم باید یه روزی بذاریم برای اردشیر درازدست. هم تو متون تاریخ ایران بیشتر از کورش حضور داشته، هم اسمش قشنگه، هم میشه در روز بزرگداشتش هزارجور دلقکبازی در آورد که بالطبع با روحیه اصیل ایرانی هم سازگارتره.
هیچ شاعری به اندازه فردوسی از فن موقوفالمعانی (ساختن جمله در بیش از یک بیت) استفاده نکرده. گاهی اوقات طوری در ۴ بیت یک جمله میگه انگار سادهترین کار دنیاست. انگار داره رمان مینویسه نه شعر. الله الله از حکیم.
من یک بار رفتم ورزشگاه حافظیه، با سنگ زدند تو سرم. بازی فوتبال هم نبود. جشن تقدیر از دانشآموزان برتر استان بود.
اونجا بود که فهمیدم در ورزشگاه شعر حافظ نمیخوانند.
این تازه اولشه. روزی که اون عزیز بزرگمرد از دنیا بره همین جماعت دیوانه میرن زیر تابوتش و به زور اعضای خانواده رو میزنن کنار و عربده میکشن و گند میزنن به مراسم. کاری که برای تشییع تک تک مشاهیر کردند و خواهند کرد و آدم نخواهند شد.
حالا خوبه در فرهنگ ما مرده حرمت داره.
سوال از اهل فن:
ما مصاحبه خوب با شجریان داریم؟ یعنی مصاحبهای که واقعاً مصاحبه باشه.
هرچی من دیدم و خوندم اینجوریه که ازش میپرسند: «استاد شما بسیار محبوب هستید، مگر نه؟» یا «آیا موسیقی ایرانی مهم است؟» یعنی یه دونه پرسش و پاسخ آدمیزادی نداریم با ایشون؟
این شاهنامه چقدر عمق داره، چقدر عجیبه. یک داستانی را ده بار خوندم. باز میرم میخونم میفهمم اصلاً کلاً نفهمیده بودمش. نه این که مثلاً فلان بیتش را نفهمیدم، کل معنای داستان حالیم نبود.
اگه هوا سرد نبود الان باید میرفتم تو خیابون عربده میکشیدم.
مرد ۳۷ ساله از نروژ میاد فلوریدا تا پدرزنش رو در روز تولدش سورپرایز کنه. شب میرسه در خونه پدرزنش، در میزنه و قایم میشه. تا پدر زن در رو باز میکنه میپره جلو که بترسوندش.پدر زن هم هول میشه و با شلیک یه گلوله دامادش رو جابجا میکشه!
آقای فردسیخوان لطفاً بگین نظرتون راجع به این خزعبلی که درباره ایران باستان پسرخالم تو تلگرام فرستاده و قاعدتاً باید درست باشه و اگه نه پس صدتا مدرک علیهش همین الان برای من بیارین وگرنه شما هم دشمن این مرزوبوم هستین چیه؟ با تشکر.
در ضمن کاش هفتهای چهار قسمت بدین.
من حقیقتاً لذت میبرم وقتی خوانش معاصر دوستان از شاهنامه را میشنوم. مثلاً همینکه در ده نبرد یک ایرانی هم محض تنوع نباخت که ضایع نباشه.
(عکس: من در حال لذت بردن+ریش)
سالهاست دعوایی وجود دارد که تلفظ «داش آکل» با ضمه روی کاف درست است یا فتحه. بعد جناب منصور فرهنگ اومد و گفت قطبزاده مثل داش آکِل بود.
به قول غربیها: Some people like to watch the world burn.
الان یک کم فکر کردم دیدم بد نیست بعد از این که پادکست تمام شد (انشالله، بی فکر پیش) یک تور شاهنامهای هم خودم راه بندازم. از سمنگان شروع کنیم، بریم بلخ، بخارا، سمرقند، پنجکنت، چاج (همان تاشکند امروزی) و آخرش هم سپیجاب.
دلها را میبریم پیش سیاوش، آن شاه شهید.
چند وقت پیش رمانی خواندم به اسم «بلادونا» Belladonna از خانم داشا درندیچ، نویسنده فقید اهل کرواسی. دغدغه اصلی ایشون معضل فراموش کردن جنایتها در طول تاریخه. بخش زیادی از کتاب ساختار روایی سرراست نداره و درباره جنایتهای حزب فاشیست یوگسلاوی است که کارهاش در قیاس با نازیهای (۱/۶)
باز رسیدیم به اون وقت از سال که بعضی بزرگواران میخواهند یادآوری کنند که شجریان اونقدرها هم خفن نیست و زیادی بزرگش کردند.
برو یک فایدهای برسان به خلق، اخوی. برو مفید باش.
کسی از خانواده نمیدونست من پادکست دارم. دیشب داییم بهم زنگ زد وکلی تبریک گفت ! بعدش فهمیدم خودش و زن دایی مشتری پروپاقرص چنلبی هستند و از اون طریق مترونوم رو کشف کردند. :)
@channelBpodcast
شیخ را گفتند ۹۷ را چگونه دیدی؟
گفت غریبسالی بود که در آخرین هفتهاش مشاور رییسجمهور متلک به فروغ فرخزاد پراند و اندیشمند واشینگتن خود را با حسنک وزیر یکی گرفت.
شوخی شوخی دارند منقرض میشوند. وقتی میگوییم طبیعت و فرهنگ ایران به هم پیوستهاند یعنی همینها. روزی برسد شما شاهنامه بخوانی ولی حیوانهایی که در آن ذکر شده دیگر نباشند و شما مجبور شوی فقط تخیلشان کنی. غم کمی نیست. از دست رفتنشان به اندازه نابودی یک بنای باستانی دردناک است.
هر کاری کردم نتونستم به رومن گاری علاقه پیدا کنم. بهویژه خداحافظ گاری کوپر؛ به نظرم کیچه.
حتی عقاید یک دلقک هم نظرم رو نگرفت ولی باز اصیلتر بود.
به نظرم تو این دسته، ناتور دشت اصالت بیشتری. داشت.
یه جوری نوشته فردوسی این راز را نامکشوف گذاشته انگار بقیه خلل و فرج کتاب را حل کرده گذاشته کنار، فقط همین پر سیمرغ مونده بود. حاجی تکلیف خود زال معلوم نیست، اون جام کیخسرو هم همینطور، ضحاک هم هنوز تو دماونده، گودرز هم که اصلاً هیچی.
اگر برایتان سوال بوده که چرا شاهنامه به کشتی میگوید کستی (kosti) دلیلش ارجاع به همین کمربند زرتشتی است که در تصویر زیر بافتن آن را میبیند. در پهلوی به آن کوستیگ میگفتند که بعد شده کستی و بعد هم کشتی.
دو پهلوان کمربند هم را میگرفتند و گلاویز میشدند. برای همین: کستی گرفتن.
یک آدم شیرناپاکخورده چند ماه پیش رفته و یک کانال تلگرام همنام کار بنده راه انداخته، لوگو را هم برداشته و قسمتهای پادکست را هم با نظم و ترتیب یکجا نشانده توی کانالش. حالا تا اینجاش مهم نیست. ایشان متاسفانه هم دستکج بوده و هم تنبل. تا قسمت هفتاد را گذاشته بعد ول کرده. (1/5)