داشتم از پارتنرم به مامان بابام میگفتم بعد بابام گفت سنا چطور دختریه و خانوادش خوبن و فلان... قاعدتا منم خوب گفتم ازش بعد بابام با خنده گفت شماره باباشو ازش بگیر میخوام دوست بشم باهاش گفتم چرا؟ گفت نمیخواد بدونی، حالا من یادم افتاد که یه بار بهم گفت سنا رو برای داداشت اوکی کن:)))