ایمان
@imanansarifar
Followers
13,336
Following
248
Media
705
Statuses
4,895
در این صفحه از تجربه‌های یک برنامه نویس و پروداکت دیزاینر در می‌خونید برای همکاری با من میتونید در وب سایت پیام بزارید
Tehran
Joined April 2011
Don't wanna be here?
Send us removal request.
Explore trending content on Musk Viewer
WE LOVE YOU YOONGI
• 715313 Tweets
WE LOVE YOU AGUST D
• 609486 Tweets
#MyLoveMixUpTHFinalEP
• 597468 Tweets
MLMU LAST EPISODE
• 373193 Tweets
sabrina
• 364503 Tweets
#พรชีวันEP12
• 190644 Tweets
jenna
• 108503 Tweets
camila
• 79618 Tweets
ラストマイル
• 78789 Tweets
Saka
• 73173 Tweets
shawn
• 70413 Tweets
ジェンティルドンナ
• 67004 Tweets
Powell
• 60359 Tweets
Rodrygo
• 47095 Tweets
André
• 43201 Tweets
#ساعه_استجابه
• 38042 Tweets
#4MINUTES_EP5
• 25867 Tweets
Davo
• 25799 Tweets
バブルガムフェロー
• 25320 Tweets
#末澤誠也誕生祭2024
• 23643 Tweets
シングレアニメ化
• 21535 Tweets
Scraps
• 18602 Tweets
Ferdi Kadıoğlu
• 18040 Tweets
ネコバス
• 18016 Tweets
NO LONG BEANS FOREVER
• 14563 Tweets
メイちゃん
• 14296 Tweets
ラピュタ
• 13942 Tweets
Danilo
• 11431 Tweets
چند سالی بود یه سایتی با موضوع فیلم و سریال داشتیم
یه روز صبح دور هم نشسته بودیم
یکی از بچه‌ها گفت ما ارشیو خوبی داریم دقت کردی ۴۰ درصد ترافیک سایت دایرکت میان ۶۰ درصد از گوگل
229
336
5K
آقا ما یه روز متوجه شدیم وسط یه اکیپ پولداریم.
نمی‌دونم چرا ولی اینا با اینکه خیلی از ما بزرگتر بودن با ما حال کرده بودن.
هر جا مهمونی یا سفری بود، مارو هم با خودشون می‌بردن.
64
56
5K
آقا چند سال پیش ما تو شرکتمون یک بخش کوچیک تولید محتوا اضافه کردیم
یکی از مشتری‌های قدیمی گفت اگر بتونی مشکلمو حل کنی
باهات قرارداد تولید محتوا میبندم
72
72
4K
آقا ما ۱۰ یا ۱۱ سالمون بود یه روز مامانمون اومد خونه گفت بدبخت شدیم دیگه پول نداریم، اصلا این داستان بدبخت شدنای ما ارثیه ،
مردم ارث می‌رسه بهشون، ماهم برامون ارث گذاشتن!
خلاصه، بریم سر اصل داستان!
اقا اوضاع مالی خراااااب!
110
123
3K
آقا یه روز صبح از خواب بیدار شدیم فهمیدم کمتر از یه ماه دیگه ورشکست می‌شیم و نهایت پرسنل رو تا آخر ماه داریم گفتیم چیکار کنیم، چیکار نکنیم بدبخت شدیم دوباره!
97
96
3K
آقا ما یه سایتی داشتیم روش سابسکریپشن میفروختیم درآمدش خوب بود، چند سال پیش ما یه روز تصمیم گرفتیم یه مدت بریم یه شهر دیگه زندگی کنیم
فاز دور بودن از هوای بد تهران گرفته بودم و رفتم یه جا بدتر از تهران! شهر یزد، هر روز طوفان شن داشتیم😭
104
47
2K
من از وقتی یادم میاد همیشه خونه تنها بودم
مامانم سر کار بود و من بودمو ماشین بازی دوره حاشیه فرش
بازی محبوب همه دهه شصتی‌ها
تا یه بعدظهر مامانم با یه چیز عجیب اومد
22
12
2K
آقا ما یه روز داشتیم تو تیوان کارهامونو میکردیم
امیر یکی از دوستامون زنگ زد که کجایین میخوام ببینمتون
ما گفتیم تیوانیم بیا
امیر اومد و گفت آقا ما چند ماه پیش تو تاکسی یه روز داشتیم میرفتیم سرکار یهو تو تاکسی کل بدنم خشک شد
فک‌ام هم قفل شده بود نمیتونستم به راننده بگم حالم بده
69
303
1K
آدم ها رو گفتن توی سفر بشناسین
ولی من میگم از روی واکنششون به ناراحتیت
18
107
1K
گرگ واقعی اونیه که بتونه تو جردن و میرداماد، تو ساعات کاری جا پارک پیدا کنه
20
18
1K
آقا تا یادم نرفته یچیزی بگم
این رشتو هارو کوت میکنید خیلی ذوق می‌کنم
میدونم شاید به چپتون باشه
ولی گفتم به هر حال در جریان باشید
اگه دوست داشتین کوتم کنید
بوس بوس
تا رشتو بعدی خدافظ 💋
14
1
1K
حاصل یک سال زحمتمون نتیجش شد
ما تو سرویس ابری کارو، سرور مجازی با پرداخت به ازای مصرف به‌صورت ساعتی و همین‌طور سرور اختصاصی میدیم
ممنون میشم حمایت کنید با ریتوییت‌هاتون از کسب و کاری که بدون حمایت تیکه به تیکه‌اش رو ساختیم
132
149
1K
آقا ما خیلی عاشق دیت کردنیم؛ نه از اون دیت عاشقانه‌ها، دیدن آدم‌های جدید که نگاهشون نسبت به ما و زندگی فرق داره.
تایپ سفر کردن آدم پولدارا با ما آدم معمولیا فرق داره.
همیشه خیلی شارپ و هپی هستن، مثل این فیلم خارجیا همه چی خوشگله.
4
1
1K
آقا ما دانشجو شدیم تو رشته‌ای که دوست نداشتیم
دانشگاه هم افتادیم لاهیجان
زوری درس می‌خوندیم که فقط نمره بگیریم
ترم یک ارشد بودم شهریه رو برام ریختن واریز کنم
ولی بهم فشار اومد، پول رو برای رشته‌ای بدم که ازش متنفرم
35
21
1K
تا یه روز با سحر آشنا شدم.
سحر یه دختر خودساخته بود که زیاد سفر می‌رفت.
بهم گفت: "سفر اینجوری فایده نداره. یه خارجی میاد اینجا کجا می‌بریمش؟
میریم جاهای لوکس رو نشون میدیم ولی اگه خودش تنها بیاد، ناخودآگاه می‌ره تو دل جامعه. قشنگی‌ها تو دل جامعه هست، نه وسط لوکس‌نشینا."
1
2
1K
از این تجربه اینو یادگرفتم یه نسخه رو نمیشه برای دو کسب‌وکار دقیقا مشابه پیچید
برای هر کدوم تحلیل رفتار کاربر همون سایت رو نیاز داریم تا بتونیم نسخه مناسب ارائه بدیم
10
3
1K
این ۶ عادت رو اگر بتونید برای خودتون بسازید باعث حفظ تمرکز میشه
۱ وقتی خیلی کار عقب مونده داری و باعث شده حس نا امیدی بگیری، دست از فکر کردن در مورد کارها بردار و فقط انجامشون بده
8
91
988
راستی جدای بحث کپی رایت ممکن فکر کنید این کار ما کلاه‌برداری بوده
صرفا واسه اینکه ذهنتون مشغولش نشه، این یه مدل مارکتینگ مرسوم هست!
البته که ما علمشو نداشتیم با جاش تجربه کردیم
30
5
955
آقا ما رو می‌گی، مبهوت این حرف سحر شدیم.
گفتیم: "من دقیقا همینو میخوام ولی بلد نیستم."
سحر منو با علی آشنا کرد.
علی یه تور لیدر متفاوت بود.
اون هر چند وقت یک‌بار یک اکیپ ۱۰ الی ۱۵ نفر جمع می‌کرد و برنامه‌ریزی سفرهای ۱ الی ۱۰ روزه می‌چید؛ از اون سفرا که سحر میگفت.
1
1
984
کلی ابزار تحلیل کاربر رو سایت‌ها نصب کردیم
بعد از یک ماه جمع کردن اطلاعات متوجه شدیم!
سایتی که سریال‌هاش تو دیزاین جذاب‌تر بود کاربرهاش تصور می‌کردن اینجا تو سریال خیلی بروز هست
و سایتی که بخش زیرنویسشو خوشگل‌تر کرده بودیم تصور می‌کردن اینجا دیگه آخرته زیرنویساس
1
3
938
خلاصه ما تو اولین برنامه علی شرکت کردیم.
ما رو برد سیستان بلوچستان. تو ذهن من از بچگی کاشتن که اونجا جای ترسناکیه.
استرس زیادی داشتم ولی آقا باید این تجربه رو تو زندگیم می‌کردم.
یه سفر ۵ روزه به سیستان بلوچستان.
1
1
970
بعدها فهمیدم این کار من اسمش بیزنس بود
اینم برای اونایی که براشون سوال شد که از کی شروع به کار کردم.
1
2
931
و ما این وسط میگفتیم وات د فاک خب اینا یکین رو چه استدلالی میگید این سریع تر بروز می‌کنه اون دیر!!!
عجیبتر داستان این بود ما انتظار درامد ۳ برابری داشتیم ولی حدود ۱۱ برابر افزایش درامد داشتیم!!
1
1
920
پولهامم چسب میزدم میزدم زیر کشو میزم
جاسازی داشتیماااا
آقا اون زمان رهن خونمون ۸۰۰ هزار تومن بود
من ۲۰۰ هزار تومن جاساز داشتم
بد سگه پولداری بودیم
2
0
892
روز اول سفر، علی تک تک با همه مسافرا صحبت کرد.
آدم خیلی خوش‌صحبت و باحالی بود.
یه جور عجیبی دیدیم منی که خیلی سخت با آدم‌ها ارتباط می‌گیرم، با همه اون ۱۵ نفر رفیق شدم انگاری بیشتر از ۱۰ سال بود می‌شناسمشون ولی در واقعیت یک ساعت هم نبود.
1
0
923
وقتی رسیدیم اونجا، رفتیم به یک روستا. بچه‌های روستا دورمون جمع شدن، همه علی رو می‌شناختن.
اون روستا وسط دل طبیعت بود، دور از هر تکنولوژی.
هیچی شبیه به چیزی که تو رسانه‌ها دیده بودم نبود.
خیلی خونگرم بودن. با مردمشون که حرف میزدیم، انگار وسط دل یه دانشگاه بودم.
2
0
912
گفتم خب منظور؟
گفت این ریزالت سرچ گوگل‌رو ببین ۱۰ سایت صفحه اول نمایش میده
اگه ما با همین دیتابیس ۱۰ تا سایت جدید بزنیم با ظاهر متفاوت میتونیم کل مارکت رو انحصار کنیم
1
2
875
مامان ما هر دو سه هفته یه بار یه ۲۰۰ تک تومان به ما میداد
خرج میکردیم دوباره درخواست میدادیم میگفت توله چه گوهی خوردی پولت تموم شد!
2
0
867
آقا زمان انتخاب رشته دبیرستان ما رسید
ما هم عشق کامپیوتر
ولی خانواده مخالفت می‌کردن و فکر می‌کردن فقط میخوایم بازی کنیم
مامان ما گفت بیا منطقی صحبت کنیم
شانس ما همون سال پسر دوست مامانم که تازه لیسانس کامپیوتر گرفته بود و شغلی هم پیدا نکرد!
رفت کافی‌نت زد
29
7
872
نشستیم کاربر‌های یکسان رو تحلیل کردیم
اتفاقی که افتاد متوجه شدیم حدود ۵۰ درصد کاربرهامون حداقل بصورت همزمان تو ۶ سایت اشتراک تمدید می‌کنن
2
1
873
پلنمونم این بود روز چهارشنبه سوری ترقه نمیفروشم!
نه که فک کنید دیگه کار بسه این یه روز عشق‌وحال!
نه آقا ما از بچگی آدمه قالتاقی بودیم
پلنم این بود وقتیکه ترقه همه تموم شد دوبرابر قیمت بفروشم
2
0
859
از بین نمیرفت!
فقط کاربرها رو هر سایت جای نارضایتیشون عوض میشد!
خلاصه، بعد از سه ماه بررسی به این نتیجه رسیدیم کاری نمیتونیم بکنیم!
باید تصمیم بگیریم قرار تو هر سایت با چی بهتر دیده بشیم!
1
2
860
تهش خسته شد پولمونو برداشت و رفت
اره آقا درست فهمیدین، دوباره بدبخت شدیم
از این داستان ۲۵ سال میگذره ولی مامان ما هنوزم باور نمی‌کنه پول خودمون بود!
1
0
854
ما می‌دونستیم این روش تو همه همه مارکت‌ها جواب نمیده
اگر بفهمیم چطور درصد رضایت رو یکسان کنیم
تو هر مارکتی وارد بشیم میتونیم سهم بازار بیشتری از مارکت بدست بیاریم!
1
3
840
آقا دیگه پرو شدیم میرفتیم باکسی می‌خریدیم
ولی نه اون باکس ۱۲ تایی‌ها
میرفتیم باکسه باکسا که توش ۲۴ تا باکس بود رو میخردیم
شدیم ساقی ترقه تو محل
این ادامه داشت تا یه روز قبل چهارشنبه سوری
ما زیر تختمون از این سر تا اون سر تخت
اون باکسا رو چیده بودیم
1
0
835
سایت‌هایی که جز ظاهر هیچ تفاوتی تو محتوا با همدیگه ندارن!
خب ما فهمیده بودیم چجوری پولو بگیریم
ولی یه سوال عمیق تر ایجاد شده بود برامون
1
1
836
یکی ۵۰۰ تومنی داد گفت ۵ تا بده
آقا دیگه، ما هم خوشمون اومد خیلی چسبید
خلاصه کار هر روز ما این شد بعد مدرسه بریم ترقه بگیریم، بیایم تو محل بکنیم تو پاچه بچه محلا
خوبم میفروختیم
1
0
828
پس گفتیم باید سایت‌ها رو بهینه کنیم پس اول از همه تمرکزمون رو گذاشتیم برای تغییر بخش‌هایی که کاربرا روش ناراضی بودن
نتیجه نهایی این شد که امار نارضایتی تغییر کرد ولی
1
1
824
آقا ما هم بچه بودیم!
مشکلی نداشتیم خرج نکنیم ولی خب دوست داشتیم تو جیبمون پول باشه، یه دو باری هم پول گرفتیم
نگفتیم خرج نکردیم قبلیو!
1
0
816
۱۴ قانون که زندگی من رو تغییر داد شاید زندگی شما رو هم تغییر بده
14
89
838
کمی بیشتر تحقیق کردیم دیدیم آقا ماجرا
عجیبتر از این حرفاس
یکی توییت زد یه سایت دانلود فیلم بهم معرفی کنید
خب در جواب یکی هم یکی از سایت ها رو معرفی کرده بود
عجیبش اونجا بود که کلی کامنت دیگه خورد که میگفتن این سایت دیر آپدیت میشه و جایگزین هر کدوم ...
1
1
819
هر کدوم یه مشکل متفاوت داشتن
تو یکیش میگفتن چرا سریال دیر بروز میکنید
یکی دیگه میگفتن فیلم دیر اپدیت میشه
این در حالی بود که هر ۱۰ تا سایت همزمان با یک دیتابیس اپدیت میشد
1
2
815
یکی دیگه از سایت‌ها رو معرفی کرده بودن
و کلی بحث شده بود زیرش بین این سایت‌ها که کی زودتر آپدیت می‌کنه داشتن سرو کله میشکستن
2
1
806
یه نگاهی کردم به مامانم دیدم مگس‌کش و انداخت و گفت اعتراف نمی‌کنی؟
گفتم پول خودمه!!!
گفت باشه و رفت
یه نفسی کشیدیم
گفتیم راحت شدیم این چه وضعیه
که ...
آقااااا یهو دیدم با سیخ کباب داره از اشپزخونه میاد
آقا تا می‌تونست کتکمون زد
1
0
791
درامدمون ۳ برابر افزایش بدیم
گفتم ۱۰ تا سایت چجو��ی حساب کردی ۳ برابر میشه؟
گفت ۵۰ درصد کلیک برای لینک یک گوگل هست، ۳۰ درصد کلیک برای لینک دو و سه باقیشم برای ۸ تا لینک باقیش
3
1
793
بگذریم، اسفند ماه بود
از خونه تا مدرسه راهی نبود ما
هر روز پیاده میرفتیم، میومدیم
آقا یه روز یکی از دوستام گفت
یکی رو میشناسم ترقه اورده
1
0
779
اگر با گرون شدن دلار زندگی توام بهم ریخت، رشتو امروز برای توعه
آقا سال ۸۶ به واسطه یه دوستی وارد دنیای برنامه نویسی شدیم و اون زمان شروع تحت سرور شدن اپ‌های دسکتاپ بود
قدیما مثله الان یوتیوب نبود
داکیومنت خاصی هم‌نبود که بری بخونی
همچیو باید با ور رفتن یاد می‌گرفتی
16
31
777
ما شادو خندون اومدیم خونه دیدیم از اتاقمون صدا میاد
در اتاقو باز کردیم
فهمیدیم ای دل غافل، مامانمون اومده خونه تکونی کنه جاسازمون لو رفته پولا رو میزه
ترقه ها هم کف اتاق
چشم تو چشم شدیم
1
0
767
مامانم گفت چه غلطی کردی ایمان
دست کردی تو جیب من پول دزدیدی!؟
گفتم نه بخدا پول خودمه
آقا مگس‌کش برداشت، افتاد به جون ما
میزد میگفت اعتراف کن
منم زیر بار نمیرفتم
یهو مگس‌کش شکست
2
0
766
پس نشستیم ۱۰ تا سایت زدیم
۱۰ تا سایتی که همزمان با یک دیتابیس اپدیت میشدن
کلی روشون کار کردیم و همشونو اوردیم صفحه اول گوگل
2
1
766
یه حساب سر انگشتی کردم ۳ برابر افزایش درامد داریم! بنظرت میصرفه اینکارو کنیم؟
باهم کلی بهش فک کردیم و دیدیم اگر صرف یبار وقت گذاشتن باشه میصرفه
1
1
760
بعد از یه مدت ایمیل‌های نارضایتی شروع شد!
نکته قابل انتظار این بود که عدم رضایت باید یکسان باشه
ولی...
1
1
759
این داستان مربوط به یک کسب‌وکار بود که کار TravelTech انجام می‌دادن.
خیلی سال پیش، قبل اینکه شرایط اینقدر سخت بشه، گردشگری یکی از شغل‌های پردرآمد بود.
یه روزی یک شغل پ��رونق بود با صاحبین کسب‌وکاری که بشدت این بازار رو بخاطر حجم پولی که در گردش داشتن، گرون کرده بودن.
1
0
778
اون موقع ترقه مثه الان نبود تهش یه ترقه تفنگی بود
شب چهار شنبه سوری هم دور هم جمع میشدیم یه لاستیک تراکتوری اتیش میزدیم
توش حشره کش میترکوندیم
منم گفتم خب ترقه رو میریم از خونش میگیریم؟ سوپری داره دیگه!
کفت نه ایماااان این از این جدیدا اورده
1
0
738
رفتیم وسط مجتمع یه دونه زدیم ترکوندیم
همه بچه محل‌ها دورم کردن
که آقا یدونه بده
ما هم بچه تخص، گفتم نخیر! نمیدم مال خودمه
یکی از بچه‌ها دست کرد جیبش، ۲۰۰ تومن داد گفت دو تا بده
آقا ما هم دادیم بهش ۲۰۰ رو گرفتیم زدیم به جیب،
داشتم فک می‌کردم خوبه ۱۰۰ بیشتر ضرر نکردم
که ...
1
0
736
آقا ما کلاس سوم ابتدایی بودیم
یه روز حین درس خوندن برامون سوال شد
که چی؟
آقا ما گفتیم درس نمی‌خونیم،
دوست نداریم دیگه اصلا چرا باید بخونم!
کلی مارو مشاوره بردن
ولی ما تصمیممون رو گرفته بودیم قانع نشدیم
20
10
741
گفتم باشه بریم بگیریم!
آقا ما رفتیم خونه این پسره
یه بسته داد دستمون ۳۰۰ تومن گرفت
در بسته رو باز کردیم
یه چیزی بود شبیه کبریت، ولی کلفت‌تر، کلفتاااا، بد کوفتی بود اون زمان
بعدها اسمش شد کبریتی(سیگارت)
اون زمان ما تو مجتمع زندگی میکردیم
1
0
727
آقا تو ایران هیچ مسئولی حاضر به حمایت از ما نشد
واسه کوچیک‌ترین مجوزم از ما پول زیر میزی می‌خواستن
خلاصه که ما یه تیم جوونیم بدون رانت
ریتوییتون باعث میشه شاید برسه به دست کسی که بتونه بهمون کمک کنه
24
80
735
۲روز بی‌پول بمونی دیگه چیزی به نام یوگا و مدیتیشن و … واست بی‌معنی میشن
6
10
670
آقا ما باز دوباره یه ایده زد به سرمون
رفتم سر کوچه یه روزنامه همشهری خریدم و دادم دست بازاریابامون، گفتم برنامه اینه بیزینس‌های سنتی که هنوز وارد بازار آنلاین نشدن زنگ بزنید بهشون پیشنهاد طراحی سایت و تبلیغات بدید!
1
0
672
دسترسی گوگل آنالیتیکس داد، فهمیدم واقعا سئو کار خوبی دارن
اونا ورودی زیادی از گوگل داشتن و نرخ تبدیلش به کاربر واقعی خیلی پایین بود
آقا فلسفه زندگی ما هم همیشه این بود تو می‌تونی
شاید واسه همین دلیل، تجربه شکست‌هام شبیه بقیه نیست
1
2
674
راستی از صداسیما هم باهامون مصاحبه کردن ولی هیچوقت پخش نشد!
گفتن اینا دارن فرهنگ مصرف‌گرای رو ترویج می‌کنن 😂🤣
19
1
664
خلاصه که سرتونو درد نیارم سر ماه ورشکست شدیم شرکت جمع کردیم تحویل دادیم رفت
ما موندیم ۲۴ تا پروژه، آقا ما رفتیم با صاحب این کسب و کارها رفیق شدیم، چون می‌دونستم بچه‌ها خرشون کردن، اینا دارن سایت میزنن وگرنه اینا سایت می‌خوان چیکار!
1
0
651
تو یک هفته حدود ۸۰۰ تا تماس با کسب و کارای مختلف گرفتیم! خروجیش ۲۴ تا پروژه تو حوزه‌های خیلی غریب با کسب و کار آنلاین تو اون سالها بود
قالی شویی، تشریفات مجالس، سالن زیبایی...
1
0
647
مشتری خوش حسابی بود
سریع هم یه پیش پرداخت زد که کارو شروع کنیم
اونا روزی حدود ۲ میلیون کاربر داشتن
اولش برای خودم باورش سخت بود
با خودم می‌گفتم یه سایت به این زشتی چطوری اینقدر کاربر داره
تا اینکه
1
0
666
آقا یه مشتری فروشگاه اینترنتی داشتیم اونا طی سالها فعالیتشون کاربر ثبت نامی زیادی داشتن
گفت بیا ببین از این دارایی چطوری استفاده بهتری کنیم، موافق ایمیل مارکتینگ و sms نیستم
18
23
645
اون زمان من مشاور یکی از این شرکت‌ها بودم که وظیفم این بود بتونم راه حلی پیدا کنم که با کمترین هزینه، بالاترین نرخ فروش رو بسازیم.
اونم تو جایی که کسب‌وکارها مدل تبلیغ دادنشون اینجوری بود که هر جا فیدبک تبلیغاتی مثبت کوچیکی داشت، کلشو یکجا می‌خریدن که رقیب رو حذف کنن.
1
0
618
خر شدنم که الکی نیست باید پول تو جیبت باشه!
پولم که ارث نرسیده بهشون یکاری دارن می‌کنن دیگه
من باید میفهمیدم اینا پول از کجا میارن
آقا خلاصه ادم باید بلااااسه
1
1
595
(گذرتون به پزشکا برای کار امیدوارم نخوره عجیب خسیس و تنگ نظر هستن! بلانسبت شما خانوم دکتر🫶)
خلاصه شکست خورد کل پول پس انداز ما هم تموم شد
8
1
594
مردم اونجوری که تو فکر می‌کنی فکر نمی‌کنن
سال ۸۶ چند ماهی روی یک ایده کار می‌کردم روزی که سایت رو لانچ کردم ۱
15
22
595
این پروژه‌ها رو تحویل دادیم ولی یکیشون برام جذاب شد! اونم تشریفات مجالس بود
اون سال (سال ۹۵) حساب کردیم تشریفات مجالس فقط تو شمال تهران و فقط تو باغ و فقط رنج عروسی از قیمت ۱۰۰ میلیون ماهانه ۸ برابر کل تراکنش یک‌سال دیجیکالا رو درآمد داره
2
0
589
بعدها فهمیدیم اون شخص دکتر جوانمردی بود، خلاصه که دمش‌گرم، دل دادیم به کار یه پلتفرم اوردیم بالا، زدیم تو کارش همین وسط مسطا یه دوستی تو رهنما گفت آقای وهوشی مدیر رهنما اومده ایران، یه جلسه سرمایه گذاری ست می‌کنم
1
0
584
ولی نه هر کافه‌ای میرفتیم جایی که دو تا ادم ببینیم مشورت بگیریم شاید فرجی شد!
خلاصه اون سال رفتیم کافه ای تی فناپ
اتفاقی یکی از اساتید فناپ رو دیدیم
ایده و طرح گفتیم، تو جواب زد تو پرمون گفت بیزینسی که زیر ۱۰ میلیون مخاطب ماهانه داره ارزش وقت گذاشتن نداره!
3
1
580
خب اینو اگه آنلاین کنیم ۱ درصد سهم بازار هم داشته باشیم خوبه دیگه؟ بله که خوبه
آها راستی گفتم ورشکست شدیم
جیب خالی روزمرگی با پول اون ۲۴ تا پروژه می‌گشتیم
پول اجاره دفترم نداشتیم که
میرفتیم تو کافه کار میکردیم
1
0
579
ولی خب مریضم
هر چیزی که اذیتم می‌کنه سعی می‌کنم بجای فرار باهاش مقابله کنم
الانم با خودم گفتم بیام در مورد نحوه استفاده از تجربه هر شکست تو کار‌های دیگه بنویسیم
شاید براتون جذاب باشه
13
1
589
کمتر کار کنید بیشتر پول در بیارید
دو تا انتخاب دارید بقیه عمرتون رو کار کنید و حقوقتون تا اخر ماه کفاف نده
یا الان تصمیم بگیرید بقیه عمرتون رو خوب زندگی کنید
18
25
557
آقا خلاصه ما سرمایه گذار پیدا کردیم
فهمیدیم این سرمایه‌گذارمون خیلی سفت پولداره!
۷ ۸ تا تولیدی تو پلاسکو
دو تا مجتمع ویلایی درحال ساخت تو شمال
یه ساختمون ۵ طبقه دفتر کار
31
11
561
آقا ما بعد چند ماه از جهنم برگشتیم تهران (جهنمی که برای خودم ساختم)
صبح از خواب بیدار شدیم گفتیم چیکار کنیم، چیکار نکنیم، یهو همین که داشت یه ایده‌ای میومد
آقا ما یه سایتی داشتیم روش سابسکریپشن میفروختیم درآمدش خوب بود، چند سال پیش ما یه روز تصمیم گرفتیم یه مدت بریم یه شهر دیگه زندگی کنیم
فاز دور بودن از هوای بد تهران گرفته بودم و رفتم یه جا بدتر از تهران! شهر یزد، هر روز طوفان شن داشتیم😭
104
47
2K
35
7
572
ماهم نا امید شدیم سر انداختیم پایین
یه آقایی اونجا بود گفت بیا اینجا، این بیزینس پول توشه چیزی که من شنیدم راه گرفتن پولشو پیدا کنی برد کردی همه بیزینس‌ها قرار نیست ۱۰ میلیون یوزر داشته باشن که
این بیزینس یک یوزرش اندازه ۱ میلیون یوزر اون بیزینس پول درمیاره
1
1
559
خب فهمیدم درامد ماهانم قطع شده
بله درست فهمیدین دوباره بدبخت شدیم!
یه ساعتی تو شوک بودم!
یهو به خودم اومدم
گفتم خب حالا که چی؟
ببین چه غلطی می‌خوای بکنی!
1
0
543
گوشی رو برداشتم گفتم چی شده
گفت
اقااااا کجایی که سایت بالا نمیاد!
با بدبختی رسیدیم یه‌جا اینترنت جور کردیم دیدیم ای دل غافل پول سرور پرداخت نکرده دیتاسنتر بی انصافم یکجا کل سرور رو با ۴۰ ترابایت فایل پاک کرده
1
0
539
آقا ما به مقالات رفتار شناسی خیلی علاقه داریم
اون زمانم یه مقاله خونده بودیم در مورد دوپامین
یه تحقیقی بود میگفت دوپامین باعث حس هیجان میشه
هیجان هم باعث میشه احساسات به منطق غلبه کنه
2
3
559
بنده خدا صاحب خونم خیلی ادم کار درستی بود، دمش‌گرم با اینکه زودتر از موعد داشتم تخلیه می‌کردم پولمو کامل پس داد
برگشتم تهران رفتم خونه مامانم وسیله‌هامم تو پارکینگ انبار کردم!
خلاصه که هر چقدر تلاش کنی بعضی وقت‌ها زندگی بر وقف مراد نیست!
ادامش تو رشتو بعدی فردا 💋
4
1
541
ما هم رفتیم تو جلسه گفتیم طرح اینه
کل جلسه آقای وهوشی صحبت نکرد و تیم سرمایه گذاری هم حسابی 💩 زدن به طرحمون
یهو گفتن خب وقت تمومه برید پی کارتون
آقای وهوشی گفت: این ایمیل منه اینا سرمایه گذاری نکردن، به من ایمیل بدید من شخصی سرمایه گذاری می‌کنم
1
0
541
برای اینکه جذاب‌تر بشه
ما رفتار هر کاربر رو سایت بررسی میکردیم
و اون ۱۰ روز اشتراک رایگان هر بار یک جایی از سایت ظاهر میشد
می‌خواستیم این حس رو به کاربر بدیم
که تو این آفر رو کشف کردی و الان از اون استفاده نکنی از دستش میدی
1
1
551
یکم که گذاشت دیدم ماشین کم میاریم
و اجاره روزانه عدد سودش برای ما خیلی پایین هست
خدا مارو ببخش
هر کی زنگ زد گفتیم زیر یه هفته اجاره نمیدیم، خواهشا جاج نکنید خودم دارم تایید می‌کنم این فرهنگ زشت رو ما تو رنت کارها اون زمان جا انداختیم😭
خلاصه ببخشید
2
0
535
خونمون رو تحویل دادیم قبل راهی شدن به یزد پول سرورهارو زدیم به دوستمون گفتم من درگیر اساس کشی هستم تو پرداخت کن
دو سه روزی درگیر اساس کشی بودم رسیدیم یزد
صبح پاشدم دیدم تپ و تپ گوشیم زنگ می‌خوره
5
0
524
خونه که قرار بود بگیرم کنسل کردم یه خونه کوچیک‌تر گرفتم محله صفاییه یزد اگه اشتباه نکنم ۲ الی ۳ میلیون پیش ماهی ۱۰۰ اجاره
یکی از مشتری‌های قدیمیم و البته الان بهترین دوستم
گفت بیا دفتر من جا خالی داریم تنها نمون!
2
0
521
یکم فکر کردم گفتم پیش اومده دیگه دوباره از صفر می‌سازیم، زنگ زدم دوستم، گفتم کجایی؟ گفت دفتر!
گفتم دفتر؟ گفت اره دیر اومدی با یکی از بچه‌ها شریک شدم؟(قرار بود باهم کار کنیم به امید این ادم رفتم یزد😂)
1
0
522
یه دو سالی روش کار کردیم
تا اینکه یه روز صبح از خواب بیدار شدیم
یکی از این رنت کارا زنگ زد گفت آقا ما سایتو با جاش میخوایم چند!
از اونجایی که می‌دونستیم ادم این بیزینس نیستیم سایتو با جاش فروختیم
و پولش شد سرمایه برای یه کار دیگه!
5
0
529
خلاصه شب و روزمون یکی شد
کلی بررسی کردیم و بعد از اصلاح ظاهر سایت
نوبت رسید به کار بر روی افزایش نرخ تبدیل کاربر به مشتری سابسکریپشن
1
0
542
آقا میگفتیم، اونا ۲ میلیون کاربر روزانه داشتن
یا بهتر بگم تقریبا حدود ۲۰ میلیون در ماه
تو این مقدار ترافیک ۱۵ درصد بار بیشتر رو سرور می‌تونست یه فاجعه به بار بیاره
پس تو ایده پردازی باید خیلی دقیق به بخش تکنیکال فکر میکردیم
1
0
542
رفتم درو باز کردم مامور پست بود
یه نامه دادم دستم که داخلش نوشته بود مجوز شما باطل شده!
چون دولت داره رو نرم افزار مشابه کار می‌کنه!
2
0
520
این صحبت باعث شد پروسه سرمایه گذاری تو یک هفته اماده شه
اماااا....
ما تو این یه هفته فهمیدیم ای دل غافل این بیزینس پولش از جیب ما نمیگذره
چون پروسه هر عروسی سه چهار ماه رزروش زمان میبره
این تشریفات مجالسیا دورمون میزنن پول دستمون نمیدن
1
0
519
گفتم وات د فاک من بخاطر تو اومدم شهر غریب
دوزاریم افتاد گند زدم به ادم اشتباه اعتماد کردم
خب تهرانم نمیتونستم برگردم مامانم پارم می‌کرد(رشتو بعدی داستانشو میگم)
1
0
515
پس باید یه نوآوری اضافه میکردیم که مسافر ما رو انتخاب کنه.
اونا با کلی تور لیدر در ارتباط بودن.
ما در یک ایونت خصوصی همشونو دعوت کردیم تا از چالش‌هاشون یاد بگیریم.
صحبت‌ها که تموم شد، یک ساعت پایانی ایونت به خوش‌وبش کردن و خاطره گفتن از سفرهای بامزه گذشت.
1
0
529
آقا ما هم رفتیم، لپ‌تاپ باز کردیم یه چند روزی سرچ کردیم به نتیجه نرسیدیم!
دیدیم نه، اینبار انگار نه انگار تو سرمون از ایده خبری نیست!
2
0
503
تو این فکر بودم که از دوران اوج ایده پردازی خارج شدم
یهو این دوستمون فاز وطن پرستی گرفت، گفت میدونستی بهترین پزشکای ایران تو یزدن و اینجا قطب پزشکیه!
این همیجوری داشت تعریف می‌کرد از یزد
احتمالا باید براتون تکراری شده باشه آقا ما باز ایده زد تو سرمون!
1
0
503
گفتیم عب نداره بریم با دکترا ببندیم
خب رو تجربه‌های قبلی (رشته توییت‌های آینده میگم) گفتیم اول خودمون بریم بازاریابی میدانی کنیم تا بدونیم اگر بازاریاب گرفتیم، چجوری باید صحبت کنه!
اولی رفتیم صحبت کردیم
گفتیم یه پنل داریم رایگان برای مدیریت مطب داریم!
1
0
504