وارد کوچه شدم دیدم صدای جیغ و گریهی یه بچه میاد که مامان تو رو خدا رو بازکن. رفتم پیشش گفتم چی شده جواب داد مامانم در رو باز نمیکنه، گفتم شاید نیست شاید برق رفته بیا با موبایل من بهش زنگ بزنیم. گفت به بابام زنگ بزن، شمارهی باباش رو گرفت و با همون گریه و عجز گفت به مامان بگو در