توی بلوار کشاورز داشتم میرفتم و کتاب صوتی توی گوشم بود که حس کردم یه عده دارن داد میزنن خانوم شالت، شالتو سرت کن. به روی خودم نیاوردم و وانمود کردم که نمیشنوم و چند دقیقهای ادامه داشت که دیدم ماشین پلیس زد بغل، نگاه کردم دیدم ۴ تا آدم گنده از تو ماشین، دو تا موتور، یه ون همه/