شما فک کن من که ازین اکتیویستهای چپول انقد متنفرم بعد یه استاد کیری گیرمون اومده که کل پروژه رو گذاشته براساس sustainability! دست از سرم بردار زنیکه 😭
پریشب داشتم درس میخوندم، دیدم شرکت روبروی خونه برخلاف همیشه تا ساعت ۹:۳۰ دارن کار میکنن. براشون چایی ایرانی با زعفرون و هل دم کردم بردم. بعد امروز قوریمو اینجوری برگردوندن🥹♥️ خانومه گفت چایی که اورده بودی چه طعمی بود که خریدی؟ خیلی خوشمزه بود. گفتم عزیزم چای مخصوص ایرانه😎
فردا تولد مامانمه و من پیشش نیستم. سه چهار روزه هربار که یادش میفتم نمیتونم گریهمو کنترل کنم، سه شبه که با گریه میخوابم. دلم براش یه ذره شده، برای بغل کردنش، برای بوی موهاش، برای وقتایی که درو باز میکرد و با صدای بلند میپرسید نونوشی خونهای؟ خدا لعنتت کنه اخوند، تیکه تیکه بشی
واقعا درک ادما برام سخته! انقد پشت سر هم حرف میزنید و از هم ناراحتین ولی جرات نمیکنید تو روی هم اون حرفارو بزنین؟ شایدم منافعتون به خطر میفته! نمیدونم ولی ازینکه مجبورم تحملتون کنم سخت غمگینم