به این بچه گفتم رفتی هیئت برام دعا کن بگو عمم به هرچی میخواد برسه، گفت باشه؛
آخر مراسم ازش پرسیدم دعا کردی گفت یادم رفت الان دعا میکنم،
داد زد وسط کوچه؛ خدایا عمم بچه دار بشه من پسرعمه دار بشم باهاش بازی کنم :| گفتم عع این چه دعاییه آخه بعد گفت خدایا عمم شوهردار بشه :|||