کلمهایی که خیلی عذابم میده جوانمرگ رو مزار باباس،هربارمیبینمش یادم میاد که بزرگ شدن منو ندید
که اولین روز دانشگاه نبود باهام بیاد
که بابام اونقدی که باید زندگی نکرد
و چقد زود از دستش دادم.
یه اخلاق بدی که دارم اینه،هرچقدم یه آدمی برام تموم شده باشه و دیگه هیچ حسی بهش نداشته باشم، یهو وسط خوشیام،شادیام قشنگترین
خاطره ایی که باهاش داشتم یادم میاد و دلتنگی خفم میکنه :)))
وقتی که میخواستم دماغم و عمل کنم یه بندهخدایی که یادم نیست کی بود،بهم گفت دماغت و عمل کنی بقیه صورتتم دستکاری میکنی خواستم از همینجا ازش تشکر کنم بابت پیشگویی که داشت🦦
هیچ وقت تاکید میکنم هیچ وقت تو محل کار یا دانشگاه با همکار و همکلاسیتون وارد رابطه نشین
اون رابطه به هر دلیلی تموم بشه شما باید هر روز اون آدم و تحمل کنین.
یکی اومده میگ خانوم ببخشید میشه بهم سیمکارت بدین،گفتم کارت ملی و بدین
میگ ندارم میشه رفاقتی،فامیلی،پارتی بازی،آشنایی،یجوری اوکیش کنین برام
خیلی جلو خودمو گرفتم نگم دِ اخه کصکش چه آشنایی من با تو دارممممم
پسرا و مردایی که سر این توییت گارد گرفتن
همونایی هستن که خواهرشون به بهونه کلاس و سرکار هزار راه دیگ میره پیش دوس پسرش و شما هیچ وقت باخبر نمیشین.
غیرت و بد واستون معنی کردن.
دیروز وقتی از دور دیدمش داشت میومد سمتم
دختر کوچولوی درونم بال بال میزد و میگفت بدو برو بغلش کن ببین این پسره خوشتیپ مال توعه ها ولی اون بانوی درونم بهش غلبه کرد و سر جام واسادم.
زنیکه تا ازم خون گرفت انقد نق زد
وای تو چرا خون نداری
رگات چرا یهو محو میشن
حالا این همه خون و چطوری ازت بگیرم
لحظه اخر که پاشدم خیلی جلو خودمو گرفتم نزنم تو دهنش.
امروز بابام از چهار صب رفت سرکار سر مرز تا هشت شب وقتی اومد من مستقیم رفتم بیرون خرید داشتم برگشتم خونه دیدم همه ی خونه رو تمیز کرده ظرفارو شسته اتاقمم مرتب کرده اینم گذاشته در یخچال و خوابیده:)