#رشتو #نقاشی هایی که بسیاری از کارگردانان در فیلم خود از آنها الهام گرفتهاند.
فیلم "جزیره شاتر" ساخته مارتین اسکورسیزی (2010) و تابلو "بوسه" (1908) اثر گوستاو کلیمت
#رشتو
لحظه تاریخی در #نقاشی "ایوان مخوف" اثر ایلیا رپین
سال ۱۵۸۱ ایوان چهارم (ایوان مخوف)، در جریان مشاجرهای با پسرش تزارویچ، به علت خشونت ایوان علیه عروس خود که منجر به سقط جنین شده بود، با ضربه عصا پسر خردمند خود را کشته و با پشیمانی او را در حال احتضار به آغوش کشیده است.
#رشتو #نقاشی ها و برشی از زندگی سه نقاش بزرگ در بخشی از زندگی که دچار اختلالات روانی بودند.
ارسطو میگوید نخبهای بزرگ بدون معجونی از جنون وجود ندارد.
ونسان ونگوگ نابغهای که در زندگی درگیر فقر، سرخوردگی، جنون و ناامیدی بود، در نامهای به برادرش تئو نوشت:
مرگ تزارویچ عواقب سنگینی برای روسیه داشت. پسر دوم ایوان بنام فدور که دچار بیماری و ناتوانی ذهنی بود، پس از مرگ ایوان پادشاه شد. تختی که واژگون شده یادآور از بین رفتن تاج و تخت بعد از ایوان مخوف است چون بعد از مرگ او روسیه درگیر جنگهای داخلی شد و مسکو توسط لهستان اشغال شد.
پادشاه لهستان، زیگیزموند سوم، شروع به تصرف شهرهای روسیه کرد و فرمانداران روسی مجبور به جنگهای مداوم با لهستانیها بودند، تاتارها نیز به سرزمینهای روسیه حمله میکردند، هر چیزی را که در راه مسکو بود خراب میکردند، مردان و پیرها را میکشتند و زنان و کودکان را به ترکیه میفروختند.
همسر تزارویچ با لباس زیر روی نیمکت دراز کشیده بود. او باردار بود و انتظار نداشت کسی به او سر بزند. ایوان مخوف در بازدید غیرمنتظره از این حالت او عصبانی میشود و مشت محکمی به او میزند که شب بعد فرزندش را از دست میدهد.
پسرش ایوان پیش پدرش میرود
"همسر اول و دومم را بی دلیل زندانی کردی و حالا سومی را زدی و بچهام را در شکم او کشتی"
ایوان عصبانی میشود و با عصای خود به سر او ضربه میزند.
"وای، من پسرم را کشتم!"
آدم نمیتواند بفهمد چه چيزی او را به بند میكشد و به دفنش منجر میشود. میتوانم قفس پيرامون خودم و ديوارهايش را درك كنم و نردههای آهنیاش را در اطراف خودم ببينم. این خيال بافيست؟ اين طور فكر نميكنم. آدم از خود میپرسد آیا اين زندان ابديست و در اين زندان خواهد پوسيد؟
تعدادی از آثار مهم ونگوگ مانند «شب پر ستاره» در آسایشگاه روانی خلق شد. ونگوگ با الهام از منظرهای که از پنجره آسایشگاه سینت پائول میدید این اثر را خلق کرد.
در نقاشیهای او کوهها میلرزند، ابرها با سرعت میچرخند، ستارهها مانند جرقهها حرکت میکنند، درختها به هم میچسبند…
مونک تابلوی جیغ خود را اینگونه توصیف میکند: آسمان به رنگ سرخابی درآمد. من ایستادم، به نردهها تکیه دادم. ابرهای شعلهور که به رنگ خون درآمده و شهر را فراگرفته بودند، نگاه کردم. دوستانم رفتند، اما من آنجا ایستادم و از ترس میلرزیدم. من فریاد ابدی و عظیم طبیعت را احساس میکردم.
ادوارد مونک که او را با نقاشی جیغ میشناسیم بیشتر عمر خود را در ترس از بیمار شدن گذراند. مونک در پنج سالگی شاهد مرگ مادر سپس مرگ خواهر و برادرش بود. آثار مونک مانند «کودک بیمار» و «مرگ در اتاق بیمار» امروزه مورد مطالعه روانپزشکان قرار دارد.
در کتاب «شور زندگی» نوشته اروینگ استون از زبان ونگوگ میخوانیم
«فرض کنیم توانایی من از نو برگرده و بخوام دوباره نقاشی کنم ولی چطور میتونم از تئو پول قبول کنم وقتی میدونم خودش واسه یوهانا و بچه به اون پول نیاز داره. تئو ده سال بار من رو به دوش کشیده. این همه وقت کافی نیست؟
پس از شکستهای عاطفی که همراه با فقر بود، ونگوگ رفتاری بیمنطق و پرتنش داشت. برخورد او باعث آزردگی و دشمنی اطرافیان با او میشد. حالات خودآزاری و دیگرآزاری در او دیده میشد. خودش فکر میکرد بین نبوغ و جنون در نوسان است. برای فرار از شرایط بد روحی شروع به کشیدن نقاشی کرد.
آیا من نباید میدان رو برای ونسان کوچولو خالی کنم؟ من حرف خودم رو زدم، حالا دیگه نوبت اون کوچولوست.»
رویش را به سوی خورشید گرفت، تپانچه را به طرف خود نشانه رفت و ماشه را کشید. نقش بر زمین شد، چهرهاش در خاک پربار و بوی تند کشتزار مدفون گشت و راه بطنِ مادرِ خاک را در پیش گرفت.
گوگن و ونگوگ چند هفته در خانهی ونگوگ درشهر آرل در کنار هم بودند. یک پرتره از ونگوگ که در حال کار روی اثر آفتابگردان خود است از مشهورترین کارهای گوگن در پرتره است.
ترس از دچار شدن به سرنوشت خویشاوندان نزدیک باعث آنتروفوبیا (ترس از مردم و جامعه)، حملات شدید اضطرابی، نوشیدن زیاد الکل و پارانوئید و بستری شدن وی شد.
مونک میگوید «فقط یک دیوانه میتواند نقاشی کند.»
پل گوگن داستان تکراری زندگی فقیرانه و شهرت پس از مرگ است. در طول زندگی از حملات شدید اختلال شخصیت و افسردگی رنج میبرد. ناکامیهایی از جمله تغییر شغل پردرآمد به شغل کساد نقاشی و مرگ دخترش را تجربه کرد.
جنبههای افسردگی گوگن را در بسیاری از نقاشیهای او میبینیم.
اما این دو مدام در حال مشاجره بودند و گوکن در طی یک مشاجره گوش ونگوگ را برید.
گوگن در همین سال اثر رنگروغن مشهور خود، «بصیرت پس از موعظه» را کشید. گوکن میگوید تمدن یک بیماری است و آرزوی او زندگی ساده و طبیعی بود. او قصد خودکشی با آرسینیک را داشت ولی موفق نشد.
عدهای از منتقدان وضعیت آشفته فرد در تابلو را به زندگی خود مونک نسبت دادهاند و آن را نتیجه وضعیت عاطفی او دانستهاند. و عده دیگر این تابلو را انسان مدرنی میدانند که اضطراب خود را فریاد میزند.
#رشتو آخرین لحظات زندگی یک انسان متعالی در #نقاشی "مرگ سقراط" اثر فرانس ژاک لوئی داوید
مردم آتن، سقراط را به مرگ محکوم کردهاند و او آمادهٔ نوشیدن جام زهر است و دوستان اندوهگینش گِرد او جمع شدهاند. در سال ۳۹۹ پیش از میلاد، سه شهروند آتنی علیه این فیلسوف اقامهٔ دعوی کردند.
گوگن بعد از درگذشت دخترش و مشکلات مالی Nevermore را با الهام از شعر اجلا آلن پو به نام کلاغ کشید. در این شعر یک کلاغ با تکرار کلمه "Nevermore" باعث جنون عاشق میشود. گوگن در این نقاشی یک دختر تاهیتی را با ابراز اندوه نشان میدهد.
رشتو cyberbullying - قلدری مجازی
۱- سایبر بولی گری نوعی استفاده سلطه جویانه از فناوریهای دیجیتال در رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای باز است. هدف آن لذت بردن و احساس قدرت از طریق ترساندن، عصبانی یا شرمسار کردن کسانی است که هدف قرار گرفتهاند.
#رشتو
اتو دیکس با انتقال زنی به بوم #نقاشی که جامعه عادت به دیدن آن ندارد، جایگاهی منحصر به فرد به یک «نگرش جدید» میبخشد.
سیلویا فون هاردن از اتو دیکس پرسید: میخواهی چشم کسلکننده، گوش بزرگ، بینی بلند، لب نازک، دستها و پاهای دراز من را نقاشی کنی؟ که همه از آن مشمئز شوند؟
#رشتو
پیکاسو هنرمندی که به رویدادهای زمان خود بیتفاوت نبود، #نقاشی #گرونیکا را براساس کشتار وحشیانه مردم گرونیکا کشید. در سال ۱۹۳۷ بمبافکنهای لژیون کندورِ آلمان نازی و رژیم فاشیست ایتالیا، برای آزمایش تجهیزات نظامی خود شهر گرنیکا در اسپانیا را به مدت دو ساعت بمباران کردند.
همه #نقاشی ها روایت کننده مفهوم فلسفی یا رویداد تاریخی نیستند. بعضی نقاشیها غذای روح ما هستند. مثل اینها که با نگاه کردن بهشون انگار هوای تازه تنفس میکنیم.
August Wilhelm Leu
تابلو زنان آمفیسا
اثر لورنس آلما تادما
این نقاشی صبح روز بعد جشن دیونیسیا را به تصویر میکشد که توسط پلوتارک (از تاریخنگاران یونان باستان) ثبت شده است. این جشن باعث شد گروهی از زنان از فوکیس وارد شهر آمفیسا شوند. دو شهر در حال جنگ بودند، زنان آمفیسا به زنان فوکیس اجازه دادند …
#نقاشی جهش اثر اریک ویرینگا
اریک: برای من این نقاشی نشان دهنده تمایل من برای تجربه یک تحول، فرار از تاریکی و زندگی فراتر از روزمرگی است. این تصویر بیانگر باور من است. برای کسانی که جرات پریدن به سمت روشنایی در میان ترس، شک و عدم اطمینان دارند فرصتهای بزرگی فراهم خواهد شد.
ما حرف میزنیم و میبوسیم.
کاهی با بوسیدن حرف میزنیم یا با حرف زدن میبوسیم. گاهی میبوسیم چون نمیتوانیم حرف بزنیم یا حرف میزنیم چون نمیتوانیم ببوسیم.
Andre Kohen - The Kiss
آرتمیسیا جنتیلسکی، در نقاشیهای خود با کشیدن مردانی که به قتل رسیدهاند سعی میکند آثار تجاوزی را که در 17 سالگی متحمل شده بود، از بین ببرد. این نقاشیها سنگ بنای نقاشیهای فمینیستی در جهان است. وقتی آرتمیزیا 17سال داشت پدر او از آگوستینو تاسی میخواهد به دخترش نقاشی یاد دهد.
#رشتو رازهای نقاشی ازدواج نابرابر
واسیلی پوکیرف با این اثر توانست عنوان استاد نقاشی صحنههای عامیانه را دریافت کند. تصویر ازدواجهایی که رنج بیپایان برای قربانیان خود به همراه داشت و نمادی از بوروکراسی فاسد در روسیه قرن نوزدهم را نشان میدهد. مراسم در کلیسای تاریک برگزار می شود.
گیلو در نگاره «وداع» جدایی حزنانگیزی در بوم خود نقش میکند که آخرین بوسه و آغوش را در طوفانی سهمگین به تصویر میکشد. معشوقه از دست میرود و یادگار یک بوسه گران نجات میابد.
Alfred Guillou - 1892
بايد امشب بروم
من كه از بازترين پنجره با مردم اين ناحيه صحبت كردم
حرفي از جنس زمان نشنيدم
هيچ چشمی عاشقانه به زمين خيره نبود
كسی از ديدن يك باغچه مجذوب نشد
هيچ كسی زاغچهیی را سر يك مزرعه جدی نگرفت
من آدم عافیت طلبی هستم.
من نمیتونم اونطور که باید با هموطنان همدردی کنم ولی میتونم دو روز خفه شم و با لودگی و مسخره بازی احساست آدمها رو جریحه دار نکنم.
در بازار شهر بخوابند و تمام شب نگهبانی دادند تا مردان شهر به آنها آسیبی نرسانند. نقاشی صبح روز بعد زنان آمفیسا را در حال غذا دادن به میزبانان خود نشان میدهد.
در وسط نقاشی، زنی نگاه معنیدار به ما میکند که از همسر هنرمند لورا ترز آلما تادما، که خود یک نقاش است الگوبرداری شده است.
وقتی زنان بریتانیایی و آمریکایی خواستار داشتن حق رای برابر در مورد نحوه اداره کشورشان شدند، افراد متحجر این حقطلبی را به معنی رفتن مردان زیر یوغ زنان تعبیر میکردند.
هزاران پوستر برای ترساندن و تحریک مردم برای پایان دادن به مطالبه حق رای زنان طراحی شد.
#زن_زندگی_آزادی
#نقاشی بانو گودایوا
گودایوا از همسرش لئوفریک خواست مالیات مردم کاونتریان را کاهش دهد. لئوفریک گفت به شرطی این کار را میکند که او برهنه سوار بر اسب از بازار شهر بگذرد.
گودایوا برخلاف انتظار پادشاه شرط را قبول میکند. مردم پنجرهها و مغازههای خود را میبندند.
Jules Joseph 1891
سیگارِ بعد از چایی..، سیگارِ قبل از خواب…سیگارِ حوصلهام سر رفته… سیگارِ همه چیز درست میشه… سیگارِ یعنی چی میشه… سیگارِ یکم استراحت کنم…
چیزی نمونده نیکوتین سرریز بشه از رگهام
سی سال داشتم که فهمیدم موضوع عشق نیست، موضوع اعتماد، دوستی، صمیمیت و حال خوبی هست که در کنارش پیدا میکنم.
پس برای کسی که نمیخواد تو قلبم بمونه نباید باج بدم اونی که باید بمونه مراقب جای خودش هست.
#رشتو
در #نقاشی «سوم مه ۱۸۰۸» فرانسیسکو گویا برگی از تاریخ را به تصویر کشیده است که میتوان اولین نگاره انقلابی نامید.
در سوم ماه مه خونِ بیش از پنج هزار نفر از آزادی خواهان اسپانیا که در مقابل اشغالگران فرانسوی به پا خواسته بودند در خیابانهای مادرید جاری شد.
۲۵۰ نفر که اینتراکشن نداشتم ب آ کردم، احساس میکنم ۲ لیتر خون اهدا کردم. حالا برای خونسازی توی مغز استخوان ۲۵۰ نفر دوست جدید که اینترکشن داشته باشم باید فالو کنم.
#رشتو
آنتوان لاوازیه، دانشمندی که در انقلاب فرانسه تسلیم گیوتین شد. پس از کشته شدنش لاگرانژ گفت:
«تنها یک لحظه صرف بریدن سر لاوازیه شد اما شاید صد سال طول بکشد تا کسی مانند او زاده شود.»
لاوازیه: «هیچ چیز از میان نمیرود، هیچ چیز پدید نمیآید، بلکه همه چیز استحاله مییابد»…
وقتی جملهای رو از شخصی نقد میکنیم جان بر کفان اون شخص میگن نه منظور اون اینه هست که …
دوتا سوال مطرح میشه
۱/ این نویسنده یا گوینده شخصا با شما تماس گرفت و منظورش رو گفت؟
۲/ چرا بجای منظورش یه چیز دیگه نوشته؟
بعضی جملهها از اولش معلوم میشه که ارزش نداره بقیهاش رو گوش بدی
کرم از خود درخته وگرنه …
آزادی بیان این نیست که …
ما حق نداریم گوشت بخوریم چون …
کرم از خود درخته وگرنه …
درباره فلانی میگن …
اگه مثال دارید منشن کنید.
برای اشخاصی که از چراغ راهنمای خودرو استفاده نمیکند.
استفاده از این وسیله رایگان است.
مصرف سوخت را افزایش نمیدهد.
استفاده نکردن نشان دهنده حرفهای بودن شما نیست.
فقط مخصوصی گردش به چپ نیست.
باعث کاهش بکار بردن الفاظ رکیک و حفظ اخلاق در جامعه میشود.