آبی غم‌رنگ
@delaeism
Followers
35K
Following
55K
Media
353
Statuses
20K
بسیاری از چیزهایی که نمی‌توانم به طور خصوصی به کسی بگویم را این‌جا به همگان می‌گویم.
توی رویا خونه ساختم
Joined June 2017
ذکر هرروز هفته، روزی صد مرتبه: به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل، و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم، به قدر وسع بکوشم، به قدر وسع بکوشم. .
52
431
5K
ببین اینا چقدر مادرشون خرابه که دیگه استاد شفیعی کدکنی رسما فحاشی رو آزاد کردن. #مهسا_امینی
361
8K
26K
بابا این حرومزاده‌ها دارن ما رو می‌کشن، به تیر می‌بندنمون، دخترهامون رو می‌برن، پسرهامون رو می‌زنن، جنگه، جنگ! بهشون گل ندین!!! کار از این حرف‌ها گذشته، سال‌هاست که گذشته!!.#مهسا_امینی.
298
7K
15K
مهمان‌دار هواپیمایی ماهان به مسافری که ازش خواسته بود به من بابت حجابم تذکر بده گفت حق همچین اعتراضی نداره و می‌تونه روبروی خودش رو نگاه کنه، بعد هم کنارم ایستاد و وقتی طرف اومد به خودم گفت شالت رو بکش جلو بخاطر ایجاد مزاحمت جابجاش کرد. واقعا ۱۰/۱۰.
138
280
14K
یکی از مشکلاتم برای برقراری و شروع روابط اینه که من دیگه انرژی شناسوندن خودم به آدم‌های جدید رو ندارم.
95
450
7K
آدم‌هایی که مکالمه رو زنده نگه می‌دارن؛ واقعا دوست‌داشتنی و بوسیدنی‌ان.
34
231
6K
من پارتنر آینده‌‌م رو بابت نبودنش توی تمام این ماه‌ها کتک خواهم زد.
53
171
5K
رابطه‌ی نرمال و سالم رابطه‌ایه که توش هر دو طرف پرایوسی داشته باشن،بتونن ساعت‌هایی رو در روز تنها بمونن و با آدم‌های دیگه همچنان معاشرت کنن بدون این‌که فضای رابطه‌شون متشنج شه و من واقعا نمی‌فهمم چرا بعضی‌ها انقدر خوشحالن که پارتنرشون همیشه حتی پشت در دستشویی هم منتظرشون ایستاده!.
55
308
5K
بزرگ‌ترین ترس جزئی من در تمام روابط و معاشرت‌هام؛ مزاحم بودنه.
46
262
5K
دو سال می‌گذره و تو واقعا بزرگ‌ترین دلیل لبخندمی.
قرار شام منتهی شد به جاده چالوس، سه ساعت بعد با یه نصف پیتزا کنار دریا نشسته بودیم و می‌خندیدیم و صبح در حالی که جیب چپ پیراهنم از صدف‌ها سنگین شده بود، بعد از مدت‌ها پله‌های خونه رو با لبخند بالا اومدم.
72
13
5K
آدم‌ها کتاب نیستن که واسشون نشونه بذاری، بعد بری و وقتی برگشتی هنوز سر همون صفحه باشن. آدم‌ها می‌رن و هیچ تعهدی درقبال بلاتکلیفی شما ندارن.
22
314
4K
به موقع رها کردن به اندازه‌ی بی‌وقفه تلاش کردن مهم و ارزشمنده.
13
194
4K
اشرف مخلوقات فقط اون اسکینی‌هایی که هرچقدر می‌خورن چاق نمی‌شن.
81
91
4K
اجازه بده یک‌جاهایی بهت بر بخوره، یک جاهایی «باید» بهت بر بخوره، بعد به خودت بگی گور بابای دلم، شخصیت من خیلی مهم‌تر از تمام این عواطف قابل کنترله.
17
256
4K
آذر؛ ماهی که اولین خونه‌ی دوتایی‌مون رو گرفتیم ولی روز اسباب‌کشی ویزامون اومد و چمدون‌ها رو باز نکرده، پاشدیم اومدیم این سر دنیا.
86
23
4K
حتی برای خودم هم خیلی عجیبه ولی من ۴ سال خبرنگار این برنامه بودم =))))))).
68
9
3K
یک‌جا باید بپذیری که قرار نیست همه همون‌قدر که تو دوست‌شون داری، همون‌قدر زیاد و از همون جنس دوستت داشته باشن. تقصیر تو هم نیست.
23
282
3K
نزدیک عروسیمه و بازم نصف شبی نشستم به این فکر می‌کنم که اگه کسی با لباس خیلی روشن نزدیک به سفید اومد عروسی دقیقا چطور بیرونش کنم.
317
10
4K
بعضی وقت‌ها اون‌قدر اجتماعی و آدم‌دوست می‌شم که به همه پیام می‌دم، اما وقتی اون‌ها جواب می‌دن، من دیگه اون آدم اجتماعی سابق نیستم و نمی‌دونم با پیام‌هاشون باید چیکار کنم.
30
341
3K
اردیبهشت؛ تولدم توی شهر مورد علاقه‌م، آفتابی که به لندن برگشت و درخت محبوبم از بچگی تا حالا که دیگه هرروز گوشه‌ی خونه می‌بینمش🍊🤍
59
10
3K
من قشنگ در یک آن، یک صدم ثانیه به پوچی می‌رسم. یهو همه‌چیز به نظرم بی‌معنی میاد، فقط می‌خوام از همه‌چیز دور بشم و لعنت بهش. واقعا زجرآوره.
15
283
3K
دلم یه دیت باکیفیت می‌خواد، از اونا که فرداش موقع کار کردن هی یادم بیفته و تمرکز نداشته باشم.
10
131
3K
آبان؛ تماما دلتنگی و کار و ریشه کردن و بازم دلتنگی و کار و ریشه کردن بود. ریشه کردن توی باغچه‌‌ی جدیدم.
71
4
3K
بهمن واسم ماه دل کندن از همه‌چیز بود. سخت، خیلی سخت، اما شیرین.
46
13
3K
دوست پسرم لابد حواسش نیست وگرنه منم انقد قشنگم که اون واقعا nmt.
47
109
3K
به نظرم یکی از زیباترین بخش‌های هر رابطه‌ای اونجاییه که کارهای روزمره‌تون رو باهم انجام می‌دید. کلاس می‌رید، کتاب می‌خرید، از هم نظر می‌خواید، یا صرفا کنار هم می‌مونید و هرکدوم کارهای خودتون رو پیش می‌برید.
6
178
3K
ولی واقعا حس خوبیه که یهو ببینی یک‌نفر دقیقا همون کارهایی که همیشه خودت برای بقیه می‌کردی رو داره برای تو انجام می‌ده.
17
127
3K
اگه نمی‌تونی سراغ پلی‌لیست موزیک‌هات بری، اگه تپش قلب و سردرد و بدن‌درد داری، اگه روزمرگی‌ت مختل شده و عذاب وجدان اجازه نمی‌ده عادی‌ترین کارها رو انجام بدی و به‌جاش فقط خبر می‌‌خونی؛ تو تنها نیستی و این‌ها برای آدمی که لابلای این‌همه مصیبت و جنایت زندگی می‌کنه عادیه. #مهسا_امینی.
69
790
3K
اگر با بغل می‌خوابیدم و با بغل بیدار می‌شدم، زندگیم واقعا چندین درجه روشن‌تر بود.
17
153
3K
مرداد؛ اینتریور دیزاینر شدم و باقی‌ش هم تماما به خرید و عکاسی و بدو بدوهای قبل از عروسی گذشت.
39
7
3K
اون نگاه قبل از بوسه‌ی اول که به هم می‌کنید؛ آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد.
13
62
3K
ای کاش حداقل جسارت این‌که بتونم بگم دلم تنگ شده رو ازم نگرفته بودی.
21
98
3K
اون اولین کسی که وقتی یه جای قشنگ رو می‌بینید دوس دارید بعدا باهاش برید اون‌جا، وقتی یه غذای خوشمزه می‌خورید، وقتی از هرچیزی لذت می‌برید درجا بهش فکر می‌کنید، همون اون.
29
93
3K
همون‌جایی که عباس معروفی گفته بود؛ «یادت باشد ناامنی بدترین بلایی‌ست که سر آدمی می‌آید.» همون.
8
185
2K
قرار شام منتهی شد به جاده چالوس، سه ساعت بعد با یه نصف پیتزا کنار دریا نشسته بودیم و می‌خندیدیم و صبح در حالی که جیب چپ پیراهنم از صدف‌ها سنگین شده بود، بعد از مدت‌ها پله‌های خونه رو با لبخند بالا اومدم.
21
20
2K
کاش می‌دونستین که شل بغل کردن چند برابر شل دست دادن آدم رو ناراحت و اذیت می‌کنه.
7
87
2K
فوبیای کافی نبودن و اضافی بودن را داشت. ترسی که همیشه رنگ حقیقت به خود می‌گرفت.
7
140
2K
از لحاظ روحی نیاز دارم بدون نگرانی و خودسانسوری به یک‌نفر محبت کنم.
16
103
2K
باز کردن چشم‌هات کنار کسی که دوستش داری خوبه، ولی تا حالا با اس ام اس واریز حقوق بیدار شدی؟.
28
36
2K
تیر؛ که هنوز هم به جمع‌بندی کاملی راجع به چهار عکس منتخبش نرسیدم. ولی خب.
41
5
2K
فکر کن با یکی توی رابطه باشی، ارتباطتون بخاطر این‌که کل فضای رابطه غیرقابل اعتماد شده تموم شه، بعدش بفهمی نه تنها هزار دروغ شنیدی، بلکه در جواب دختر‌هایی که بهش می‌گفتن «مگه دوست دختر نداری؟» می‌گفته خب کات می‌کنم. اون‌جاست که از خودت، بقیه،همه‌چی حالت بهم می‌خوره، خجالت می‌کشی!.
58
12
2K
شما نمی‌دونی ولی این‌که دوست‌های پارتنرت ازت خوششون بیاد تقریبا به همون اندازه مهم و تاثیر گذاره که خود پارتنرت دوستت داشته باشه.
8
47
2K
دقیقا جاهایی نادیده گرفته می‌شم که دارم بیشترین دست و پا رو می‌زنم و همین باعث می‌شه از خودم بدم بیاد. چرا به آدم‌ها احساس کافی نبودن القا می‌کنین؟.
14
122
2K
بغلش کردم و گفتم «دلم برات تنگ می‌شه» و چه می‌دونست که من همون لحظه دلم واسش تنگ شده بود.
0
66
2K
یک‌جایی شمس لنگرودی گفته بود: «دست‌های تو تصمیم بود، باید می‌گرفتم و دور می‌شدم.» همون.
2
81
2K
درواقع آدم تا خود لحظه‌ی دیدار نمی‌دونه که چقدر دلش تنگ شده بوده.
5
84
2K
یکی از مسائلی که شروع یه رابطه رو برام سخت می‌کنه اینه که آدم‌ها درکی از نیازم به تنهایی‌م و خلوت کردنم با خودم ندارن و من هم نمی‌تونم تمام طول شبانه‌روز رو در دسترس باشم.
17
104
2K
رابطه دقیقا مثل پینگ پنگ می‌مونه، نمی‌شه یک‌نفره هدایتش کرد. وقتی که تو یه ضربه می‌زنی اون هم باید خودش رو به توپ برسونه و یه ضربه بزنه، وگرنه توپ رها می‌شه، میفته، بازی تموم می‌شه….
10
95
2K
احساس حمایت شدن از طرف آدم‌های نزدیک واقعا زیباست، چه پیش آدم‌ها و در جمع و چه خلوت.
6
58
2K
من واقعا از هرگونه خداحافظی وحشت دارم و متنفرم، دیگه چه برسه به خداحافظی از اون‌هایی که دوست‌شون دارم.
9
111
2K
مسیج‌هایی که بعد از شب‌بخیر، سند و صبح خونده و تبدیل به لبخند می‌شن>>>>.
6
59
2K
