۴/خودش نخورده اما دیگ زمانی بود ک من خیلی مست شده بودم و اتفاقی که نباید بینمون افتاد،بعدش من ب قدری ب خودم حس بد داشتم و حالم بد شده بود اما فکر میکردم با حرف زدن باهاش حالم بهتر شه و سعی کنه آرومم کنه، اما اون چی گفت ؟
بعد از ظهر زنگ زد گفت: حرومزاده مادرجنده کیرمم نیستی!!