دیشب مهتاب بغلم کرد و توی بغل همراه با ناز و نوازشش خوابیدم؛ دوشب قبلش هم توی بغل مامان عشق دنیارو کردم.
امشب قراره تنهایی بخوره تو صورتم وقتی برم خونه و لباسهای روی تخت رو بزنم کنار که اندازهی یه نفر جا باز بشه و تک و تنها بخوابم. بدون بغل. دوستان، زندگی بی بغل خیلی سخته.