ایستادم دم کلانتری منتظر مهتاب(چون یادم رفته بود شال بیارم و قراره برام بیاره). خانوما عالیان. از در میان بیرون و هنوز پاشون کامل از در رد نشده، دستشون میره سمت شال و روسریشون و درش میارن یا میندازنش دور گردن. حتی توی فضاهای خودشون هم زنها بهشون دهنکجی میکنن!