استودیوی هورخش-
در پادکست بازی در عید 98 یک بازخوانی از گزارش سایت گیم نیوز انجام دادیم.
حالا برید از یوتیوب شکایت کنید!
دوستان ببینید و فحش بدهید.
(به کسی که کلمهی بوق را درست حدث بزند جایزهی فاحشی تعلق میگیرد)
منتظر پاسخهای متنوع شما هستم.
اصل #طرح_صیانت چیست؟
1- قبل از این که به خود طرح برسیم، مجبورم یکی دو نفر را معرفی کنم.
فردی که به شدت از این طرح دفاع میکند و من احساس میکنم اساساً طرح از جانب ایشان به مجلس راه پیدا کرده، آقای یاسر جلالی است. ایشان با فامیلی یکسان، داماد سردار غلامرضا جلالی است.
12- شما با هیچ فیلتر شکنی نمیتوانی از ایران به سرورهای تیک تاک وصل شوی. منظور از عبارت «از ایران» چیست؟ منظور موقعیت جغرافیایی ایران نیست و آیپی ایران هم نیست. بلکه سیمکارت تلفن ایران است.
با هماهنگیای که ایران با چین کرده، سرورهای تیک تاک، پیششماره ایران را بلاک کردهاند.
9- در نظر بگیرید که مجلس حق دارد از دولت در هر موردی سوال کند، اما از سپاه پاسداران نه. دیگر پیچیدگیهای سابق وجود ندارد و شورای امنیت ملی هم کنار میرود.
روال این طور میشود که اطلاعات سپاه به واحد کناریاش که پدافند غیر عامل است پیغام میدهد که: حاجی دکمه رو بزن و او هم میزند.
4- خب حالا بریم سر #طرح_صیانت .
کل این طرح دری وری است به غیر از یک بند. یک بند دارد که بر اساس آن گیتویهای اصلی ایران که هم اکنون در اختیار شرکت زیرساخت است را به سازمان پدافند غیرعامل سپاه واگذار میکند.
اما گیتوی چیست و این بند به چه درد میخورد؟
8- اما اگر دکمهی قطع دست سپاه باشد چه؟ سپاه یک نهاد نظامی است و سلسلهمراتب فرماندهی دارد. بالاتر از سردار جلالی احتمالاً سردار سلامی است و بعد از آن رهبری. احتمالاً رهبری هم طی حکمی اختیار را به فرماندهی سپاه منتقل میکند و خلاص...
دولت از گردونه قطع اینترنت خارج میشود.
10- به زعم من تمامی موارد دیگری که در #طرح_صیانت ذکر شده چرند است و صرفاً ذکر شده که شمایل طرح را طور دیگری نشان دهد. وگرنه من مرده و شما زنده، نه اینستاگرام مسدود میشود نه واتساپ.
و نه اساساً شدنی است که استفاده از VPN را کنترل کرد و نه میشود جلویش را گرفت.
13- جالب اینجاست که اپلیکیشن تیک تاک به ما نمیگوید که به شماره تلفن ما دسترسی دارد. ولی دارد. خودتان تست کنید. سیمکارت را از گوشی خارج کنید و تیک تاک را اجرا کنید.
پس برای مسدود کردن شبکههای اجتماعی همچون کارهایی لازم است که آن هم با تریکهای ساده قابل دور زدن است.
5- به زبان ساده، گیتوی سوراخی است که ایران از آن سوراخ به اینترنت وصل میشود. اگر آن گیتویهای اصلی که الان در اختیار شرکت زیرساخت است، مسدود شوند، همان اتفاقی میافتد که در آبان 98 افتاد. یعنی قطع کامل اینترنت.
2- چند هفته پیش بود که اتفاقی در یکی اتاقهای کلابهاس ایشان را دیدم که سفت و سخت داشت از #طرح_صیانت دفاع میکرد. خیلی هم اصرار داشت که ما سرورهای فیسبوک و اینستاگرام را در کشورهای دیگر در اختیار داریم. اما شغل ایشان چیست؟
7- دولت که زیاد با قطع اینترنت موافق نیست (یعنی در حد نهادهای اطلاعاتی) موضوع را در شورای امنیت ملی مطرح میکند و اگر نتیجه شورا قطع اینترنت شد، دولت دستور را به وزارت ارتباطات ابلاغ کرده و وزارت خانه به شرکت زیرمجموعهاش یعنی زیرساخت دستور میدهد و اینترنت قطع میشود.
11- اگر میشد جلوی استفاده از شبکههای اجتماعی را با راهی غیر از فیلتر کردن گرفت، قطعاً تا الان چین این کار را کرده بود و راهش را به ایران هم نشان داده بود. شدنی نیست. فقط یک شبکه اجتماعی در ایران مسدود است که آن هم چینی است. تیک تاک! اما چطور؟
6- اما چرا #طرح_صیانت میخواهد گیتویهای اصلی را در اختیار سردار جلالی قرار دهد؟ مگر الان نمیتوانند اینترنت را قطع کنند؟ مگر در آبان 98 نکردند؟
چرا کردند، ولی سخت بود. برای قطع کردن اینترنت لازم است که نهادهای اطلاعاتی درخواستشان را به دولت بدهند.
3- تا جایی که یادم هست یاسر جلالی دو سه سال است که رئیس هیئت مدیره موسسه تبیان شده است. مدیرعامل تبیان کیست؟ فردی به نام خجسته که فامیل همسر رهبر انقلاب است. شغل سردار جلالی چیست؟ ایشان فرمانده سازمان پدافند غیر عامل سپاه پاسداران است.
1-اگر رای ندهیم چه می شود؟
این مطلب را الان می نویسم که انگ تاثیرگذاری روی کسی به من نچسبد.
برای توصیف موضوع لاجرم مجبورم مقداری از تاریخ انقلاب را به شما بگویم. چاره ای نیست. مقداری تحمل کنید لطفاً.
چهار شایعه بزرگ در باب #آلمان-
۱- امروز که ۲۳ نوامبر است، بیش از یک ماه شده که من در آلمانم. محل سکونت من وسط شهر کلن، سومین شهر بزرگ آلمان است. یعنی خیلی نزدیک آن کلیسایی که در عکس می بینید.
این را گفتم که بعدا نگویید: رفتی تو گوزآباد آلمان موندی، حالا داری تز می دی.
اساتید!
کارآموز دستمزد نداره چون کارگر نیست. کارآموز کار نمیکنه بلکه کار یاد میگیره. کارآموز در دوران کارآموزی نه تنها ارزش افزودهای برای کمپانی تولید نمیکنه، بلکه هزینه هم داره.
پس دهنتون رو ببندید تا سیفون رو نکشیدم.
(کار: انجام دادن عمل مشخصی در برابر گرفتن دستمزد مشخصی.)
۲- اما شایعه ها چیست؟
- آلمانی ها از همه ی عالم دقیق ترند.
گه خورد هر کی این را گفت. دفعات بسیار زیادی دیده ام که سرشان با تهشان بازی می کند. به نامه پاسخ نمی دهند، وعده ها را فراموش می کنند و همواره پول از جیبشان می ریزد.
۳- قانون مداری-
- از آلمانی #قانون مدار تر وجود ندارد.
جلوی در خانه من، به اندازه دو تا ماشین، محل تخلیه و بارگیری است و پارک ممنوع. اما آلمانی های قانون مدار علی الدوام آنجا پارک می کنند و فرت و فورت هم جریمه می شوند.
مردم تفکیک زباله را درست انجام نمی دهند و در خیابان می شاشند.
۵- سخت کوشی-
- #آلمانی ها مثل سگ کار می کنند.
در #تهران از ۷ صبح و در کرج از ۵ صبح ترافیک است، چون مردم دارند به سر کارشان می روند.
در کلن ساعت ۷ صبح سگ پر نمی زند و اساسا اغلب جاها ۹ به بعد باز می کنند. بانک ها یک ساعت وسط روز تعطیل هستند و خیلی از هفته ها ۳ روز تعطیلی دارد.
۱۸- حالا به شوخی یا طعنه یا جدی یا هر کوفت و زهرمار دیگری، من در این رفتار سردی نمی بینم.
مردمی که من دیدم بابت هر کار کوچکی از من تشکر کردند، لبخند زدند و خیلی اوقات تمام تلاششان را کردند که مشکل من را حل کنند.
لطفاً گه زیادی نخورید.
من الله توفیق
22-سال 92 بود که من اشک خونی ریختم که: اساتید! اگر ما گفتیم که حکومت در سال 88 در صندوق دست برده است، دیگر رای دادن ما در سال 92 چیست؟! اما مقبول نیافتاد. در نهایت، من قائل هستم که در چیزی که خودش را جای انتخابات جا می زند نباید شرکت کرد. حتی اگر خدا کاندید باشد.
۴- همین الان که خدمت شما هستم، یک ماشین از دیشب در همان جای ممنوعه کجکی پارک کرده و یک کامیون آشغالی هم پشتش گیر افتاده، نیم ساعت است که دارد بوق می زند و خوار و مادر ما را یکی کرده. یارو هم معلوم نیست کجاست.
21-اما یقیناً حکومت براساس رفتار ما مجبور است که نظرش را عوض کند. علی الخصوص و علی الخصوص رای دادن ما بعد از سال 88 بود که حجت را برای حاکمان تمام کرد و ملتفت شدند که هر گونه دسته بیلی هم که به کون این مردم بکنیم، باز هم فکر می کنند که با صندوق رای می شود کاری انجام داد.
۶- در تهران تقریبا تمام رستوران ها از صبح تا ۱۲ شب
باز هستند، اما در کلن هر وقت عشقشان بکشد باز می کنند. یعنی هر وقت که تشخیص بدهند که شلوغ تر است. گاهی هم کلا به تخمشان نیست که کاسب هستند. مثلا این دکه دم پارک ما این ماه فکر کنم ۱۵ ساعت باز نبوده.
۱۰- ساعت حدود ۱۱ بود که دخترک گفت: میای بریم خونه من؟ البته تعجب کردم ولی نه نگفتم. بالاخره راهی منزل دخترک مست شدیم. خانه اش نزدیک بود و بیشتر شبیه سگ دونی بود تا خانه. به هر حال نشستیم به ادامه ی دعا و نماز و بقیه ش هم به شما ربطی ندارد.
۱۶- بعدش هم خانم خوشگل ۲۰۰ بار تشکر کرد و رفت.
آلمانی هایی که من دیدم حداقل این طوری بودند.
یک دختری هم هست توی دانشگاه که پنجشنبه شب ها همدیگر را می بینیم. آخر دانشگاه، شب های جمعه دعای کمیل برگزار می کند و گاهی تا صبح هم طول می کشد. فضا عرفانی است و مدام بوی بخور گلاب می آید.
20-وقتی که ما در یک «چرندی» که به اسم انتخابات معرفی می کنند شرکت می کنیم، حتی اگر خود من هم تصمیم گیرنده حکومت بودم، آن «چرند» را تغییر نمی دادم. فکر نکنید که اگر این بار رای ندهید طور خاصی می شود. خیر، چهل سال به همین فرایند تن داده ایم. با یک بار و دو بار، چیزی نمی شود.
۹- اما دخترک انگیسی بلد بود و گفت: می شه بیای پیش من بشینی؟ من هم گفتم بله و رفتم روبروی دخترک نشستم و شروع کردیم به دوا خوری. حدود یک ساعت حرف های دری وری زدیم و انواع مسکرات خوردیم. من فقط یک فقره آبجو داشتم، اما دخ��رک یک کیف پر از دعا و نماز.
۱۵- بعد دست کرد توی کیف لویز ویتونش و یک بسته شکلات مانند درآورد. گفت: این رو از بازار کریسمس خریدم، نمی دونم دوست داری یا نه. بادوم وانیلیه. من هم که اصلا بادام وانیلی دوست ندارم، هدیه را قبول کردم. چون به قول اسدالله میرزا، آدم هیچ وقت دست یه خانم خوشگل رو رد نمی کنه.
14-شما خودتان را بگذارید جای رهبران جمهوری اسلامی. مگر آدم مرض دارد که انتخابات آزاد برگزار کند، وقتی که مردم از بین 4 کاندید خودی هم راضی هستند که به یکی رای بدهند؟! همین فرمان برای دوره های بعد هم جلو رفت.
۱۱- یک بار دیگر رفتم دم دکه تا کتاب دعایی بخرم و بخوانم. معمولا شب ها، مومنین جلوی دکه ها به ذکر و دعا مشغولند. من هم رفتم با یکی دونفرشان سر صحبت را باز کردم، در باب گیم و بیت کوین و غیره و ذلک حرف زدیم. کتاب دعا که تمام شد، خداحافظی کردم و رفتم.
۷- سرد بودن-
این آخری به نظرم از همه مهم تر است. اغلب #ایرانی ها باور دارند که #آلمانی ها انسان های سردی هستند، که البته من فکر می کنم دلیلش بلد نبودن زبان آلمانی است.
اما یکی دوتا ماجرا به سرعت نظر من را عوض کرد.
فکر کنم یکی دوشب بود که رسیده بودم کلن. ساعت حدود ۹ شب بود.
۱۲- چند روز بعد داشتم از جلوی دکه رد می شدم که دیدم یک خانمی گفت: سلام آرررررش و پرید من رو بغل کرد. البته من هم با خوش رویی سلام کردم و به بغل ادامه دادم. اما یادم نمی آمد که کیست. مقادیری که به مغزم فشار آوردم، یادم افتاد که یکی از مومنات آن شب جلوی دکه بود.
۸- رفتم یک
آبجو گرفتم تا توی پارک دم خانه بخورم. یک میز و نیمکت باصفایی دارد که خیلی دراز است. چند نفر این سر میز نشسته بودند و یک دختری هم آن سر میز. من هم رفتم وسط میز نشستم و سیگاری روشن کردم.
همان موقع، دخترک چیزی به آلمانی به من گفت، من هم گفتم آلمانی بلد نیستم.
20-نتیجه: تصور کنید که در همان زمانی که برای اولین بار شورای نگهبان در سال 60 موظف شد که ثبت نام کنندگان را فیلتر کند، مردم شرکت نمی کردند. من فکر می کنم، یقیناً تاریخ غیر از این رقم می خورد. اما نشد. دوره ی بعد هم نشد، دوره ی بعدش هم نشد و تا امروز هم نشد.
۱۷- شب های دعای کمیل معمولا من می روم روی سکوی وسط حیاط وایمیستم و پیپ می کشم. تا پیپ را روشن می کنم، دخترک می گوید: من خیلی دوست دارم شوهر آینده م سر یک بلندی وایسه و پیپ بکشه. خیلی فنسیه. (فنسی نمی دانم یعنی چه)
18-اتفاقاً مردم هم به قانون اساسی جدید رای دادند. همین روند در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی هم ادامه پیدا کرد و کسی به فیلترینگ اعتراض خاصی نکرد. بیشرین اعتراضات مثل امروز به رد صلاحیت شدن این و آن شد.
۱۴- از این هدفون سفید کوچولوها بود. من هم چراغ قوه پلیسی خودم را از کیفم دراوردم و دلا شدم زیر ماشین کناری و زرتی هدفون را پیدا کردم. دخترک آلمانی خیلی خوشحال شد و گفت: ببخشید من پول ندارم به شما بدم. من هم گفتم: کی پول خواست؟ گفت: پس حداقل این رو از من بگیر.
10-آقای جنتی فهرست را به شما می دهیم و بعد از بررسی تعدادی را تایید کنید. این موضوع در کتاب عبور از بحران نوشته اکبر هاشمی ذکر شده است. این نکته را هم اضافه کنید که امام اجازه ی شرکت کردن روحانیون را در انتخابات ریاست جمهوری نمی داد، وگرنه برای حزب جمهوری اسلامی شانس وجود داشت.
4-نمی شود این همه آدم در انتخابات کاندید شوند. گفتنی است که حدود 110 نفر ثبت نام کرده بودند. امام فرمودند به من ربطی ندارد و من در امور اجرایی دخالت نمی کنم. دوباره گفتند: مثلاً مسعود رجوی که گفته من قانون اساسی را قبول ندارم که نمی شود در انتخابات کاندید باشد.
13-آب از آب تکان نخورد و مردم کما فی السابق پای صندوق حاضر شدند و به همان 4 کاندید رای دادند. هیچ کس، حتی طراح اصلی این متد، یعنی اکبر هاشمی هم فکرش را نمی کرد که مردم ایران که به خاطر آزادی در انتخابات و غیره انقلاب کرده اند، الان این موضوع برایشان اصلاً مهم نباشد.
2-اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران-
در اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران بعد از انقلاب عده ای از کاندیدها حدف شدند. از جمله جلال الدین فارسی چون اصالتاً افغانی بود و علی الخصوص مسعود رجوی، نفر اول حزب مجاهدین خلق.
۱۳- چند شب پیش داشتم در یک خیابان نسبتا شلوغ قدم می زدم که دیدم یک خانم بسیار زیبا و شیک پوشی دارد با چراغ قوه موبایل دنبال چیزی روی زمین می گردد. مرد جوانی هم که ظاهرا غریبه بود داشت او را کمک می کرد. پرسیدم: کمک نمی خواید؟ که گفت یک دانه از هدفون هایش افتاده و گم شده.
17-و اتفاقاً این با واهمه ی شرکت نکردن مردم هم وجود نداشت، چرا که دو ماه پیش تست شده بود. این فرایند این قدر خوب جواب داد که در سال 68، بعد از فوت امام، هاشمی و یاران، قانون اساسی را عوض کردند و اختیار قانونی برای فیلترینگ انتخابات را به شورای نگهبان دادند.
16-و آیت الله خامنه ای توانست کاندید شود. اما رقبا که بودند؟ سید علی خامنه ای، پرورش، زواره ای و غفوری فرد. طبق معمول مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی که همواره ثبت نام می کردند از فیلتر رد نشدند. مثل روز روشن بود که چه کسی از صندوق بیرون می آید.
15-حدود یک ماه بعد یعنی در شهریور 60 با بمب گذاری در دفتر نخست وزیری، رجایی کشته شد. فلذا می بایستی دوباره انتخابات برگزار می شد. در مهر 60 انتخابات سوم برگزار شد و اتفاقاً این بار هاشمی و احمد آقا نظر امام را در باب شرکت کردن روحانیون در امور اجرایی عوض کردند.
5-امام فرمودند: حالا این یکی بله، نمی شود. آن اصحاب که با فهرستی پیش امام رفته بودند، از منزل امام بیرون آمدند و اسم رجوی را خط زدند، و بعد از آن اسم ده دوازده نفر دیگر را هم خط زدند که امام اساساً در باب آن ها نظری نداده بود.
7-برنده انتخابات ابوالحسن بنی صدر بود. اما بنی صدر حتی یک سال نیم هم دوام نیاورد و در خرداد 1360 توسط مجلس عزل شد. در مرداد 1360 دومین انتخابات برگزار شد. اما این بار موضوع فرق می کرد. اکبر هاشمی رئیس مجلس بود و جنگ هم تقریباً یک سال بود که شروع شده بود.
6-انتخابات اول شروع شد و اولین فیلترینگ کاندیدها به نحوی که اجمالاً گفتم شکل گرفت. کسی برایش مهم نبود به غیر از اعضای مجاهدین خلق که رهبرشان خط خورده بود. اما حتی آن ها هم به فیلتر کردن ایراد نگرفتند، فقط دوست داشتند که رهبر خودشان در فهرست باشد.
12-هاشمی در کتاب عبور از بحران اذعان می کند که از انتخاب راضی نیست، چرا که همه خودی هستند. مشخصاً او واهمه دارد که نکند مردم رای ندهند یا شورش و کشتار راه بیافتد. شورش و کشتار در آن سال ها امری روتین بود. اما چنین نشد.
9-در این صورت حزب جمهوری اسلامی هیچ شانسی نداشت. هاشمی این موضوع را می دانست و تصمیم گرفت جلوی آن را بگیرد. فلذا دیگر نمی شد از فهرست ثبت نامی ها افرادی را حذف کند (بلک لیست کردن) در عوض باید فهرست به صورت وایت لیست ارائه می شد. پس به احمد جنتی تلفن زد و گفت:
8-هاشمی و یاران که می دانستند که هیچ کدام از اطرافیانشان محبوبیتی بین مردم ندارند و نمی توانند در انتخابات پیروز شوند. فکر جدیدی کردند. تصور کنید که، مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی، سحابی، یا هر کس دیگری از اعضای ملی مذهبی، مجاهدین، فداییان یا جبهه ملی کاندید می شدند.
11- القصه، فهرست ثبت نامی ها تکمیل شد و برای بررسی به دبیر شورای نگهابان قانون اساسی یعنی احمد جنتی فرستاده شد. چهار نفر از فهرست بیرون آمدند. رجایی، شیبانی، پرورش و عسگراولادی.
Dear Arash Hackimi Niasari,
Congratulations! I am pleased to inform you that you have passed the aptitude test for the Master of Arts in Game Development and Research at the Cologne Game Lab of the TH Köln – University of Applied Sciences.
خدافظ...
چرا کار آقای علی خسروانی خلاف است-
1- این تویت امروز چند بار رویت شد و واکنشی که من دیدم فحش و بد و بیراه بود.
اما من به شما می گویم که چرا این نوع استخدام در ایران غیر قانونی است.
تقریبا روزی یکی دوتا دایرکت دارم که درخواست دارن برای فروش تو اتوخسروانی مشغول به کار بشن.از دور فکر میکنن کار کردن با من راحته اما میان نزدیک اکثرا فرار:)منشور کار فروشندگی در اتوخسروانی رو اینجا میذارم که بخونید خودتون رو خیلی اذیت نکنید.👇
دنیای بازی-
۱- ما یه جایی کار میکردیم به اسم دنیای بازی. یه مجلهی گیم بود. بین سالهای ۸۵ تا ۹۳ که تعطیل شد من خیلی اوقات تو دفتر دنیای بازی بودم.
اولش فقط طه رسولی میومد دفتر و علی فقیری و بعضاً سامان حیدری. خانم میناوند هم مقیم بود. سه تا رئیس داشتیم، یکی از یکی دیوانهتر.
یا الله-
بالاخره که این داستان تموم می شه و من رو هم که بابت این اتهامات آویزون نمی کنن.
ما می مونیم و شما... آره دایی...
اما اگه می خواین بدونین این اتهامات بابت چیه، تویت بعدی رو ببینید.
خلاقیت در گیم ایران-
سازنده این بازی، که سابقاً مدیرعامل بنیاد بازی ها بوده، خیال می کند که با یک بازی کلون، می تواند در بازار جهانی رقابت کند.
{یعنی رو پیشونی من نوشته ابله؟ نوشته الاغ؟ نوشته کور؟}
سال های زیادی طول کشید که شاید ما تونستیم اندکی از بازی سازان را راضی کنیم که، همان طور که برای نقد ریاست جمهوری لازم نیست رئیس جمهور باشی، برای نقد گیم هم لازم نیست بازی ساز باشی.
حالا احتمالاً سه برابر طول می کشد که همین موضوع را به استریمرها بفهمانیم.
@arashakimi
بهنظرم انقدر یک طرفه کوبیدن هم جالب نیست، اگه همهی استریمرها همینطوری که شما توصیف کردید بیسواد و دنبال پول بودن و صرفا فقط یک اینترنت خوب داشتن باید همهی آدما استریمر میشدن. خب اگر حرفای شما درسته چرا استریم نمیکنید و به ما نشون نمیدید که چقدر استریمر شدن راحته!؟
این رفتار حرفه ای نیست عمو. هرجای جهان بگی رفتار حرفه ای رسانه تو مملکت ما اینه که مطلبشون رو با فشار مخاطب حذف می کنن، فکر می کنن خل شدی.
واسه همینه که ایران تو لیست آزادی رسانه ای از آخر چهارمه.
بفرمایید استریمر-
عنایت بفرمایید که تمام این دوستان کارشون رو با ویدئوگیم شروع کردن و الان دری وری ساز شدن.
قلاب رو به گیم می اندازن و بعدش می رن سر ذات خالتور بی مایه ی خودشون. رسانه ی گیم، بوی نا گرفته و به قول ناپلوئون فقط با نوک شمشیر می شه نجاتش داد.
مقایسه ویدئوگیم لهستان و ایران. این مطلب را خیلی طول کشید که تهیه کنم و هنوز جای کار بسیار دارد. اما حوصلهام ته کشید و منتشر کردم. احتمالاً ایراداتی دارد که اگر دیدید به من بگید که اصلاح کنم و خوشحال شوم.
#گیم_لهستان
صدا و سیما علیه ویدئوگیم (قسمت صدهزارم)
اخبار ساعت 19 تاریخ 16 آبان 98 از شبکه 1
متاسفانه دوستان گرامی محمد زهتابی، مسعود عسگریان و دانیال نوروزی به دام پروپاگاند سازی صدا و سیمای ایران گرفتار شدند.
@DanielNoroozi39
@zehtabiZzZ
#گیم_ایران
1- استریمر یا رسانه ی رسمی؟
سوالی که جدیداً برای خودم مطرح شده این است که چرا ناشران و بازی سازان راحت تر سراغ استریمرها می روند تا رسانه های رسمی. سوال را اولین بار هاشمبرگ مطرح کرد و باعث شد من به فکر بیافتم.
واقعیت همان است که هاشم گفت.
این قدر از این استودیوها و شرکتها انتقاد نکردیم که یک بار هم چیزی مینویسیم تهدید میکنن.
شنیده شده که از استودیوی هورخش تماس گرفتن و تهدید کردن که نون دونی شما را تعطیل میکنیم.
نون دونی 10 میلیاردی شما کی تعطیل میشه؟
اخلاق در یک حکومت فاشیستی این طوریه که:
غارت، دروغ، قتلعام، کلاهبرداری، تبعیض، ظلم، نابودی طبیعت، شکنجه، بطری در ماتحت، پودرسرطانزا، موشک مصلحتی به هواپیما، کشدادن جنگ برای ادامه حکومت، تبعید آدمحسابیها غیراخلاقی نیست، ولی اگه تو دانشگاه کت شلوار نپوشی بیادب و موهنی.
حدود ۸۵ درصد برق ایران توسط نیروگاه های گازی تولید می شه. یکی بیاد به ما بگه کمبود برق چه ربطی به بی آبی داره؟ دهن ما رو آب کشیدین از صبح، سه دفعه برق رفته.
#برق_رفت
مقاله ما در باب تاریخ ویدئوگیم ایران-
که انتقادات زیادی هم تا الان داشته.
این مقاله اولین مطلب تاریخی در باره گیم ایرانه که منتشر شده. چه به فارسی و چه انگلیسی. طبیعتاً اشکالات زیادی داره که باید کم کم مشخص بشه.
انتقاد کنید و رستگار شوید. من منتظرم.
1- #مغالطه توسل به شخص و نقد یک #ژورنالیست به #استریمینگ-
بعد از نوشتن چند گزاره در باب ماهیت #استریم کردن، تذکرات زیادی به من داده شد مبنی بر این که چون تو استریمر نیستی یا موضوع را نمی شناسی پس داری غلط می گویی.
به شما خواهم گفت که این نوع از #استدلالنما، چه نوع مغالطه ای است.
یک مطلب در باب گیم ایران برای یک آمریکایی فرستادم. در متن ذکر شده بود که مجله بازی رایانه در سال 1380 با مجوز یک نشریه دیگر منتشر شد.
صد تا سوال کرد که این یعنی چی؟ مجوز نمنَ؟ مجوز یکی دیگه رو یکی دیگه استفاده کرده یعنی چی؟ نکنه تو ایران باید واسه مجله از حکومت مجوز بگیرید؟
من😐
عملیات با پرچم کاذب-
۱- یکی از مشهورترین ترفندهای حفاظتی-اطلاعاتی برای شروع جنگ و خون ریزی، عملیات با پرچم کاذب است. این طور که وقتی نیروهای خودی بهانه ای برای شروع درگیری ندارند، لباس دشمن را می پوشند و با پرچم دشمن به خودشان حمله می کنند.
حضرت تیوی گیم...
از
@ash_aalikhani
رس��ده. خیلی دنبالش گشتم و پیدا نکردم تا یه روز اشکان خودش گفت دارم. یکی از قدیمی ترین دستگاههای تولید شده در ایرانه. احتمالاً در آذرماه 1355 تولید شده. آی سی این تاریخ رو نشون میده البته. این هفته قراره دربارهش صحبت کنیم.
@Psarenair
فرار گیمرها و استریمرها
1- دیشب با هاشم هایزنبرگ صحبت کردم. گفت بعد از قطع اینترنت یکی دو استریمر و پروگیمر ایران را ترک کردند و بقیه هم تصمیم به رفتن دارند.
یعنی از گیمر و استریمر بیآزارتر داریم؟! چه کار کردیم که اینها هم دیگر تحمل ندارند؟!
کلاس دیروز با گندالف-
دیروز با گندالف کلاس داشتیم. (بله واقعا اسم ایشان گندالفه)
چیزی رو سر کلاس گفت که به نظر من اشتباه بود ولی در اون لحظه مطرح نکردم، چون هم خسته بودم و هم او خیلی اطمینان داشت.
امروز ایمیل زدم و گفتم: من هرچی می گردم بیشتر می فهمم که اون طوری که شما گفتید نیست