انقدری که به اضافه وزن هیت میدید به مصرف مواد مخدر نمیدید. به خاطر ارزش سلامتی نیست خودتونو گول نزنید از تحقیر ادمها و کسب امتیاز برای خودتون لذت میبرید
این پسرایی که با بخش زنانهی وجودشون در صلحن رو خیلی دوس دارم . ( حالا نمیدونم بخش زنانه سکسیستیه یا چی ولی قابل انکار نیست)
چه کاریه اصرار دارید شبیه گرازهای بیاحساسِ دوران پارینه سنگینی رفتار کنید و بگید مرد که رقیق نمیشه.
مامانم دکتراشو زنجان قبول شده داشتم میگفتم وای نه اصلا خوب نیستن گفت از کجا میدونی بابام از اونور گفت بابا اون دوس پسرش زنجانی بود دیگه
یعنی خودمم یادم بره اینا یادشون نمیره :))))))
از شدت استرس کنکور ، فشار دبیرستان مهدوی، کلاسای خصوصی ساعتی حداقل ۷ میلیون (۴ سال پیش) و رقابت،آنورکسیا گرفتم و وزنم شد ۴۷ کیلو و تار های صوتیم به خاطر ریفلاکس اسید معده داغون شد.بابامم پزشکه و میگفت “اصلا” نمیخوام تو پزشک شی،بعد این گوزو میخواد برا من سیکیم خیاری پزشکی بخونه.
شما چطور با این که رنج تنهایی رو به رنج آدم اشتباه ترجیح بدید کنار اومدید؟ وقتهایی که دوس دارید جزییات بیاهمیت روزتون رو برای یکی تعریف کنید که چون عاشق چشم و ابروتونه بهش گوش میده و نداریدش چیکار میکنید؟
یه دوستی داشتم بهش میگفتم به نظرت چند درصد پسرا از من خوششون میاد؟ میگفت همشون میگفتم چون خوشگلم؟ میگفت نه چون دختری =))
بزرگوار هم من رو تخریب کرد هم اونا رو
شما با ۳۰-۴۰ تومن حقوق
نهایتا روزمره بهتری دارید
بهتر میخورید
همین
بازم نه قراره ماشینی بخرید ، نه خونه ای و نه هرچیز دیگه ای که مدنظرتونه
فقط و فقط روزمره ی بهتری دارید
نظرتون همینه دیگه شمام ؟؟؟؟؟؟؟
باید برم دست مامانم رو ببوسم که ۲۵ سال میرفت سرکار، دانشگاهش رو میرفت دوتا بچه داشت و یک روزم ما بدون ناهار نبودیم هیچ وقتم شوهرش قدرش رو ندونست. حالا من یه گربه و ناهار رو نمیتونم مدیریت کنم.
من نمیدونم چطوری میزان انزجارم از کارمند بودن رو بیان کنم که واقعاً بگنجه. از خایه مالی کردن آدمهای کسشر، از تحمل حرف زور. واقعاً میتونه انگیزه.های خودکشی رو در من چند برابر کنه