Vartan Profile Banner
Vartan Profile
Vartan

@Vartannnn

Followers
11,297
Following
1,670
Media
1,413
Statuses
90,763

می دانم که نمی دانی و مسئله این است

زندان بزرگ
Joined October 2018
Don't wanna be here? Send us removal request.
Explore trending content on Musk Viewer
Pinned Tweet
@Vartannnn
Vartan
2 years
فرقی ندارد در مقابلت کدام مرد ایستاده، پدر،همسر ،شوهر ،برادر یا پسر. تو زنی و در مقابلش محکوم.
18
15
518
@Vartannnn
Vartan
2 years
مادر یکی از بچه ها میگفت،پسرش تو برگشت از مدرسه میره سوپر مارکت ،یکی میزنه پشتش و میپرسه از کدوم مدرسه ای ؟ و شروع میکنه در مورد شلوغی ها باهاش حرف زدن. از شعار نویسی میگه و هی سعی داشته بچه رو به حرف بیاره. خانواده قبلا به بچه گفته بودن و آگاهش کرده بودن. حرف نمیزنه و میاد
55
1K
9K
@Vartannnn
Vartan
1 month
بابابزرگ سکته کرده بود و دست چپش مشکل پیدا کرده بود ،منم خودمو لوس کرده بودم و میگفتم حتما باید با دست چپت نازم کنی. اون روزا واقعا خوشحال بودم . سال ۸۷
Tweet media one
61
17
8K
@Vartannnn
Vartan
4 months
اینو یاد بگیریم
79
416
7K
@Vartannnn
Vartan
4 years
دقیقا ۸:۵۷ دقیقه دایی زنگ زد و گفت خبر رو شنیدی ؟ گفتم روجا تو اون پرواز بود؟ و سکوتی سنگین ،بهش گفتم دارم‌میام ساری.
68
47
5K
@Vartannnn
Vartan
10 days
ساعت ۹:۳۰ایست قلبی،ساعت ۹:۵۵ اعلام مرگ ساعت ۱۰:۳۰ سردخونه. اینجوری تمام شد.
188
9
5K
@Vartannnn
Vartan
4 years
دیدم ‌مستاجرمون تو گروه ساختمون نوشته ، لطفا اینترنت منو مصرف نکنید. من ۳ گیگ اینترنت خریدم برای اموزش بچه ام ،۳روزه شما باهاش فیلم دانلود میکنید و من هر روز باید ۲۰ تومن بدم. قرار بود با این پول ۳کیلو برنج بخرم. نابود شدم. نابود. رفتم چک کردم نه قبض برق داده بود نه گاز
157
61
4K
@Vartannnn
Vartan
2 years
امروز یچیزی شنیدم که خیلی باورنکردنی بود. مادر شوهرم من یه زن کاملا معمولیه و بیسواد. زنی که دختر ۲۸ ساله اش رو مورد عتاب قرار می داد که وقتی مجردی نباید مو رنگ کنی، امروز به دخترش گفت لازم نیست حتما ازدواج کنی ، با کسی که فکر میکنی مناسبه زندگی کن مهم اینه تنها نباشی .
60
53
4K
@Vartannnn
Vartan
4 years
کاش دو واحد ادبیات فارسی هم پاس میکردید🤣
Tweet media one
92
84
4K
@Vartannnn
Vartan
2 years
بیرون. با نوجووناتون در این مورد حرف بزنید و آگاهشون کنید . بچه ها خیلی آسیب پذیرن؟
4
125
4K
@Vartannnn
Vartan
4 months
قسمت جالبش اینه که ،همسر سابقت ، دوستای نزدیکت رو همراه پسرت ،جمع کنه ببره باغ دختر داییت ،واسه عشق و حال و اب بازی و .... وقتی جالبتر میشه که بدونید فردا تولدمه و قرار بود امشب دوستام‌پیش من باشن . درد اینه که نه از شوهر شانس آوردی نه از یچه نه از رفیقات. میگن رفتیم‌که غر نزنه
139
8
4K
@Vartannnn
Vartan
2 years
سوم تیر ماه ۸۶ یه بچه ی ۴۹ سانتی که ۳۵۰۰ گرم وزن داشت رو دادن به من و گفتن برو خونه بزرگش کن. با اینکه خودم خواسته بودمش و ۹ ماه تو شکمم نگهش داشته بودم ولی اصلا امادگیش رو نداشتم. مدام گریه میکرد و منم دست تنها، کلا��ه ، خسته و عصبی بودم.
197
25
3K
@Vartannnn
Vartan
2 months
مرداد ماه ۶۵ دو هفته مهمان عموم بودم. با خانواده رفتیم گرگان و من گفتم میمونم. ۷سالم بود . دو هفته ی رویایی داشتم. دوچرخه سواری رو اونجا یاد گرفتم . شیرین ترین و خجالت آورترین خاطره ام رو هم از همون روزها دارم. عمو و زن عمون منو بردن که برام لباس بخرن. حوله و لباس زیر. تو مغازه
@Vartannnn
Vartan
2 months
عموم عصری مرد. حال غریبی دارم
117
0
381
86
5
3K
@Vartannnn
Vartan
1 year
مادرشوهرم‌ امروز عمل تعویض مفصل زانو داره. دیشب زنگ زدم بهش گفتم :تلویزیون اعلام کرده میخواین تو مسابقات دوی کشوری شرکت کنید . کلی خندید و شوخی کردیم. بعد با خودم گفت یه قدم جلوتر برم. پرسیدم پرستاراتون دختر بودن یا پسر . گفت بیشتر دختر و خیلی هم خوشگل. گفتم پسرا چطور بودن؟
41
17
3K
@Vartannnn
Vartan
5 years
خیلی حالم بده. تنها نشستم و گریه میکنم. من ۴۰ سال و خرده ای سن دارم ، مادر یک پسر ۱۳ ساله ام. آرایش نمیکنم. چاقم و هیکل متناسبی ندارم. موهامو ساده جمع میکنم پشت سرم. یه کاپشن سورمه ای میپوشم با شلوار جین و کفش کتونی و یه شال مشکی. بی هیچ خودنمایی و جلب توجهی. چرا بهم متلک میگین؟
230
29
3K
@Vartannnn
Vartan
1 year
یکی بهش گفته همه بدنت درگیر شده ،عمل بی فایده است، جراحی نکن ،شیمی درمانی نکن ،مخدر بگیر تا تمام شه. اینم نشسته کاراشو کرده. خونه رو تمیز کرده قندونا رو پر کرده. استکانها رو شسته و به قول خودش مثل فیلم مادر ،قندامو ریز کردم. بله منم معتقدم بیمار باید وضعیتش رو بدونه ،دقیق و
40
8
3K
@Vartannnn
Vartan
4 years
بسیار ناامیدم. به شدت از آینده میترسم. مثل مورچه شدم،همه چی رو انبار میکنم . یخچال دوستم خراب شده ، چیزی نیست تو بازار که بخره. میترسم جاروبرقی خراب بشه. لاستیک دور در ماشین ظرفشویی خراب شده. نمک ماشین تمام شده ،من حتی بابت مایع لباسشویی که داره تمام میشه میترسم. دلم آشوبه
54
97
3K
@Vartannnn
Vartan
3 years
بچه کلاس دومی که تازه میخواد بره مدرسه :زنگ آخر صداش فرق داره؟ از کجا باید بفهمیم که باید بریم خونه؟
32
17
3K
@Vartannnn
Vartan
3 years
امروز با دخترک رفتیم بیرون ، داشتیم تند و تند راه میرفتیم و حرف میزدیم. یه آقایی از روبرو می اومد شروع کرد متلک گفتن. در مورد چشمام ،کلا همین چیزایی که همه میدونید رو میگفت . از کنارم گذشت ، یک لحظه با خودم گفتم نمیخوام سکوت کنم. برگشتم و هلش دادم ،گفتم چی گفتی ؟ گفت با تو نبودم
99
17
2K
@Vartannnn
Vartan
1 year
صبح سر کوچه مامان رو دیدم . سلام کردم و بعد میدونستم مامان یکی دیگه است . تکیه دادم به دیوار. مامانی که مال من نبود جلو اومد و پرسید چی شده. زدم زیر گریه و بهش گفتم شبیه مادرمید. گریه کرد و گفت پسرم رو از دست دادم. پسرش پزشک بود . کرونا گرفت و مرد. همسایه هستیم ،تا به امروز
@Aburrrida901903
Aburrida چِدومبه نَدومبه
1 year
@Vartannnn روح مادرت شاد وارتان جان❤️
0
0
6
32
15
2K
@Vartannnn
Vartan
4 years
جفتش رو پرداخت کردم که یوقتی قطع نکننش. میدونم همسرش بیکار شده و دو تا بچه کوچیک هم دارن. اول گفتن میریم امسال ،گفتیم باشه ولی ۳ ماه اضافه موندن و بعدم گفتن نمیتونن برن که بازم گفتیم‌ باشه. نیاین منو نکشین، ما کلا از اول اجاره رو کم گرفتیم ،امسال هم بالا نبردیمش که اذیت نشن.
39
2
2K
@Vartannnn
Vartan
1 year
مراسم عقد دوستی دعوت بودیم. جوونا رو نگفته بودن. . خانمها با دقتی شیرینی‌میخوردن و مراقب بودن رژشون پاک نشه و اقایون رو مبلهای سلطنتی بحث سیاسی میکردن. اگر آواز اقای شجریان پخش نمیشد با مجلس ختم فرقی نداشت. در حال چرت بودم که نفهمیدم چطور ۲۰ تایی دختر و پسر با یه اسپیکر که
31
3
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
دیشب میگفت مامان دوستام سیگار میکشن ،میشه منم امتحان کنم ببینم چطوریه؟ گفتم به بابات میگم . نمیخوام بره با دوستاش امتحان کنه. نمیخوامم خودم سیگار بدم دستش. از همین تریبون اعلام میکنم گه خوردم بچه اوردم. خیلی سختهههههههههه.
110
5
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
اگر سنش رو ندونی فکر میکنی حداقل ۲۰ سال داره. پسر کوچولوی ۴۹ سانتی من ،الان یه نوجوون ۱۵ ساله ی معقول و مودب هست که به داشتنش افتخار میکنم.
62
1
2K
@Vartannnn
Vartan
3 years
کیوان وحشت کرده، میگه شبا در اتاقمو قفل میکنم. غذا هم اول شما بخورید بعد من. واقعا ترسیده
58
6
2K
@Vartannnn
Vartan
1 year
دیشب دوستام اینجا بودن. بچه ۲ ساله یکی دیگه از دوستان زردالو برداشت و تا خانواده بجنبن هسته رو قورت داد. سریع رسوندنش بیمارستان. هسته تو گلو گیر کرده بود و بچه از بینی خوریزی داشت. پزشک متخصص گوش و حلق و بینی که انکال هم بود نمیاومد. و ایناداشتن در بدر دنبال پزشک میگشتن.
23
11
2K
@Vartannnn
Vartan
1 year
رفیقمون مست و خراب بود.سوار ماشین کردیمش بردیمش یه دوری بزنه. نمیدونم چه حرفی شد گفت شما دو تا ۴۵ سالتونه کسی تحویلتون نمیگیره. بهش گفتم هر وقت بهت دادم تو نکن. کل مسیر در سکوت گذشت. لعنت به دهانی که بی موقع باز شود.
71
7
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
اصلا باور نمیکنم این همون ادمه که از من میخواست حجاب کنم. روشنفکری ربطی به سواد نداره ،فقط کافیه دگم نباشی. کافیه فکر کنی. از نظر من این زن روشنفکره. تونسته خودش رو فکرش رو از چهارچوبهای سخت و خط قرمزهای پر رنگ رها کنه.
15
10
2K
@Vartannnn
Vartan
1 year
غش کرد از خنده و گفت ۱۰۰۰ الله و اکبر. گفتم پس ایشالله یه خوشتیپش پرستار شما بشه. میگه من یه پیر زن لنگم ،منو میخواد چی کار ؟گفتم دود از کنده بلند میشه. به سرفه افتاده بود. الان با خودش میگه چه عروس بیحیایی واسه پسرم گرفتم.
9
1
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
شب اول حیرتزده نگاهش میکردم و نمیدونستم چطور ارومش کنم. محمود هم بدتر از من ،حتی جرات نمیکرد بغلش کنه.دو تایی نگاهش میکردیم و من بیشتر از قبل کمبود مادرم‌ رو حس میکردم. اما اون بچه بزرگ شد،هیچگاه به یاد ندارم بدون لبخند از خواب بیدار شده باشه. خوش اخلاق ،خنده رو و خوش خوراک بود.
3
1
2K
@Vartannnn
Vartan
4 years
دوستی میخواست خونه اش رو رهن کامل بده. ۱۰۰ تومن لازم داشت. رهن خونه ۱۲۰ تعیین شده بود. مستاجر پیدا شد ما به عنوان وکیل رفتیم. گفتن تخفیف گفتیم ۱۱۰ بده شما. گفتن ۱۰۰، ۳۵۰ اجاره. گفتیم ‌باشه. دو تا خانم بودن خونه رو برای مادرشون میخواستن. یهو یکیشون با ترس گفت ما
96
32
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
جالبه خیلی ها میگن عقده ای هستی که نذاشتی تقلب کنن. ولی نمیدونن همین تقلب در همه امور ما رو به اینجا رسونده. اگر همه وظایفشون رو درست انجام میدادن ،هیچگاه وضعمون این نبود.
@Vartannnn
Vartan
2 years
امروز جای دوستی مراقب جلسه امتحانم. سالها بود مقنعه سر نکرده بودم. صبح محمود بهم گفت کاش شال برمیداشتی موقع برگشت سرت میکردی . نذاشتم تقلب کنن. هیچی هم بلد نبودن.
Tweet media one
75
1
766
91
41
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
این بچه اونقدر قابل اعتماد و مستقل بود که تو ۸ سالگی میفرستادمش میوه و سبزی بخره. این بچه اونقدر مستقل هست که ۳ روز تو خونه تنها موند و برای خودش غذا پخت. این بچه اونقدر عاقل هست که با اعتماد کامل تو خونه تنها میذاریمش. این نوجوون الان ۱۸۰ سانت قد داره و عقلش حتی از مادرش بیشتره.
3
2
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
اون زمان که هنوز اسلام مردم تق و لق بود و مردا دائم التحریک شناخته نشده بودن ، مادرم‌ مدرسه پسرونه درس میداد. زن آرومی بود ،ساده میگشت ،ساده حرف میزد و ساده زندگی میکرد ،در نتیجه ترجیحش قرار گرفتن در جمع زنها نبود . دغدغه هاش متفاوت بودن . دفتر مدرسه مردونه هم نمیرفت ،عموما
40
19
2K
@Vartannnn
Vartan
3 years
جواب پاتولوژی اومد ، هیچی نیست. #سرطان
164
0
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
گفتم سوختگی همینه کاریش نمیتونم بکنم. دستاشو باز کرده بود تو خونه میدویید که باد بخوره بهش خنک بشه. این بچه تو ۷ سالگی قابل اطمینان بود ،بعد از مدتی که تو راه مدرسه تعقیبش میکردم ،خیلی راحت اجازه میدادم خودش برگرده خونه یا حتی صبح بره مدرسه.
5
1
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
در آستانه ۴۵ سالگی .
Tweet media one
@1vavekhandan
واو خندان
2 years
قرار نیست تو ۴۰ سالگی به جوونی ۲۰ سالگیمون باشیم. چند ماه دیگه ۴۳ ساله میشم، چروکهای زیر چشمم هم دارن زیادتر میشن، خب که چی؟ مشکلش چیه؟ از این هم بیشتر بشن اتفاقی نمیافته. قشنگیش اینه که هر سنی که هستیم، همونو به زیبایی و خوشحالی بتونیم زندگی کنیم.
Tweet media one
99
11
2K
98
2
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
کلا اذیت نداشت . ظهر ها به بچه ۳ ساله میگفتم کنارم بازی کن ولی شلوغ نکن تا بخوابم ، بزرگتر که شد بهش میگفتم تو اتاقت بازی کن تا بخوابم. ۴ ساله بود که بازوش سوخت . براش پماد سوختگی زدم. دستش تاول زده بود. بهم گفت خیلی میسوزه.
1
1
2K
@Vartannnn
Vartan
3 years
ساعت ۴ رفتم بیرون و ۸ رسیدم خونه. هنوز نرسیده بهم گفت پیتزا درست میکنی؟ با رضایت خاطر پریدم تو آشپزخونه مشغول شدم. خیلی سرحال بودم ، درست مثل وقتی که فلوکستین میخوردم. مواد پیتزا که اماده شد ، گفت بیرون کار داره. منم گفتم دیرتر روی نون میریزم مواد رو و از آشپزخونه اومدم بیرون.
136
4
2K
@Vartannnn
Vartan
1 year
که میخوند خوشگلا باید برقصن ،اومدن وسط مجلس ، نیم ساعتی شلوغ بازی دراوردن و یه حالی به مجلس دادن و همونجور طوفانی هم رفتن. مادر عروس میخندید میگفت دعوتشون نکردیم خودشون اومدن و رقصشونو کردن و رفتن.
0
1
2K
@Vartannnn
Vartan
5 years
امروز همسایه امون فهمید که دخترخالم تو پرواز بوده. نشست کنار باغچه و گریه کرد. بهم گفت یه پسرم کاناداست،یکی هلند و یکی ایتالیا . این هواپیما که سرنگون شد انگار بچه‌های من بودن. فرقی نداشتن. فقط کسی نبود که بشینم و باهاش زار بزنم . مرد۷۰ ساله خاک میربخت سرش و زار میزد.
12
26
2K
@Vartannnn
Vartan
2 months
بغض کردم و گفتم ارژنگ هم از اینا دوست داره و عموم برای اونم خرید کرد. هر چی برای من خرید برای اونم خرید. حوله من صورتی بود و مال ارژنگ آبی. و چند دست لباس برای جفتمون و بهم گفت اینا رو سوغاتی ببر واسه برادرت . حالا مرداد ماه ۴۰۳ میذاریمش تو خاک😔😔😔
25
0
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
قرار بود ۴شنبه آخوند بیارن مدرسه اشون ،گفت نمیرم مدرسه . گفتیم نرو. الان اومده میگه امروز آوردنش. قرار شد هر کی سوالاشو رو کاغذ بنویسه اینم جواب بده. میگه بچه ها اونقدر فحش مینوشتن ،مدیر اول خودش میخوند بعد کاغذ رو میداد بهش. خلاصه رسید به سوال این.
29
43
2K
@Vartannnn
Vartan
3 years
جلو بیمارستان یه خانمی جلومو گرفت، با شرمندگی گفت برام پوشک بزرگسال میخری؟ رفتیم‌ و خریدم. اروم گفت پول نون میدی؟ ۱۰ تومن دادم. برگشتم پیش محمود و گفتم شایدم کلاه‌برداری بود. یکی دو ساعت بعد محمود رفت اب بخره و سوال کرد در موردش. گفتن یه دختر سندروم دان داره و شوهرش هم از کار ا
25
10
2K
@Vartannnn
Vartan
1 year
چند روز پیش رفته بانک ،از ۱۰ تا باجه ۱دونه کار میکرد و بقیه به نقل از خودش داشتن پشت تلفن لاس میزدن. یهو قاطی کرد رفت پیش رییس بانک و گفت کله ات رو از تو اون گوشی تخمیت بیار بیرون و ببین کارمندات چه گهی میخورن ؟ میگه مردم فیلم میگرفتن و من داد میکشیدم که یک تپه نریده تو مملکت
59
10
2K
@Vartannnn
Vartan
9 months
ابان ماه بود ۲ماهه باردار بودم هوس نارنگی کردم. نارنگی سبز. زار میزدم. گوله وله برای نارنگی اشک میریختم. میوه فروشی تو شهرک داشت ،��رفت بگیره. گفت از سرکار ه بیام خونه دیگه نمیرم باید زودتر میگفتی.
@Ervin_dearcelo2
شماره ۲‌ Dearcelo,Ervin
9 months
تا حالا ویار حاملگی یه خانوم رو از نزدیک تجربه کردی؟؟ ما ۹ نفر آدم با ۴تا ماشین ،از۴جهت مختلف به مرکزیت شهر سالزبورگ اتریش ،ساعت ۱۱شب حرکت کردیم،بقصد خرید هلوی سفید که داخلش حتما هسته داشته باشه.دلیل؟خانوم یکی از دوستان ویار کرد،ویه جوری گریه میکرد برای هلوی
146
51
4K
95
8
2K
@Vartannnn
Vartan
10 days
مادرم‌ رو از سردخونه تحویل گرفتم، برای شستن جنازه مادربزرگم تو ��سالخونه کمک دادم. جنازه پدرم‌ رو خودم پیدا کردم و توی پتو پیچیدمش و امشب هم جنازه رو آماده کردم و تو کیسه گذاشتیم و بردمش تحویل سردخونه دادم. واقعا بسمه.کاش دیگه مرگ کسی رو نبینم. کاَش عمرم به دیدن مرگ عزیزانم قد نده
134
2
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
تعطیلات عید که رفته بودیم نیشابور ،مادر شوهرم از دختر ۱۶ ساله‌ای گفت که ۹ سالگی عقد و ۱۲ سالگی ازدواج کرده بود. همسرش بشدت خسیس ،بددل و خشن بود. بچه همیشه از گرسنگی شکایت داشت. پدرش آخوند بود و هر چی بچه التماس‌میکرد که طلاق بگیره ،کسی اهمیت نمیداد.
22
15
2K
@Vartannnn
Vartan
2 years
بچه اون روی سگمو دید. موقع ناهار گفت من اینو نمیخورم، سیب زمینی برام سرخ کنید. مادربزرگش داشت میگفت پاشین براش سیب زمینی سرخ کنید که باباش گفت غذا همینه. سر مادرشوهرم چرخید سمت من، گفتم عزیزم غذا هینه الان کسی نمیتونه بره پای گاز برات سرخ کنه. ولی شب برات سرخ میکنم .
54
7
2K
@Vartannnn
Vartan
1 year
مادربزرگم میگفت بچه بودم از خونه ی خودمون میرفتم خونه داییم. دور میدون ساعت جماعتی ایستاده بودن به تماشای دار زدن مردی. سریع دویدم خونه داییم ،دیدم پسرداییم خوابیده و پتو کشیده رو سرش تو گرمای تابستون. گفتم حسین حسین بیا ببین دارن یکیو دار میزن. هق هقش بلند شد و گفت
2
12
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
اوردنش ،صدام کردن که چی گفت. گفتم در مورد چشمام گفت. بهش گفتم هیچ شکایتی ندارم فقط میخوام تکرار نشه. خواهش کردم هیچ خشونتی هم نباشه. لبخند زد و گفتت مطمئن باش. برای تشکر رفتم براشون یه گلدون کوچیک گرفتم ولی متاسفانه نبودن.
Tweet media one
Tweet media two
14
3
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
کامل . ولی آخه زن حسابی تو پزشکی؟ تو فامیل درجه ۱ هستی؟آخه به تو چه؟ طرف نابود شد . وقتی تو ICU بهش گفتم قدم اول رو محکم برداشتی ، آماده شو برای قدمهای بعدی . اشک ریخت ، بهم گفت شاید درمانی نباشه ولی نمیخوام‌ پیشواز برم و لبخندی زد. جمله ای که هفته قبل خودم بهش گفته بودم.
9
2
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
امروز تو خیابون پدری رو دیدم عاجز از ارام کردن بچه ی ۳ ساله اش. مادر رفته بود دکتر و بچه تو بغل باباش زجه میزد و مادرش رو میخواست. از بغل باباش گرفتمش . کمی راه بردمش و ویترین مغازه ها رو نشونش دادم ،اروم شد. صبر کردم تا مادرش بیاد. من نمیدونم ایراد از پدرهاست
31
3
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
اونوقت این رفیق جراحمون تا زنگ میزنن ،زودتر از امبولانس میرسه بیمارستان و منتظر بیماره. تو هر قشری همه جور ادمی پیدا میشه.
5
2
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
اواخر شهریور رفتم مدرسه و مبلغی از شهریه رو پرداخت کردم با پول کتاب و به اصطلاح ثبت نام شد. گفته بودن برای ثبت نام ۵تومن بدین که من اون موقع ۳تومن داشتم و گفتم هفته اول مهر ۳تومن دیگه پرداخت میکنم که بشه ۶ تومن. امروز کیوان رفت پیش مسئول مالی و گفت اومدم‌ شهریه بدم . طرف خواست
117
1
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
گفتم با کی بودی پس؟ بهم فحش داد، چنان خوابوندم تو گوشش که دستم درد گرفت. مردم تماشا میکردن. یه صدایی گفت چی شده؟ برگشتم دیدم پلیس هست. طرف تو این فاصله رفت. بهش گفتم بهم متلک گفت. همکارش رفت دنبال طرف. گفتم ولش کنید تمام شد. حالمدبد بود ،نمیتونستم حرکت کنم.
3
2
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
۱۷ سال از این عکس گذشته. نه دیگه خوشگلم ، خوش هیکل ،دماغمم زدم کج و کوله کردم. بعله داشتم داشتم حساب نیست.
154
6
1K
@Vartannnn
Vartan
4 years
حالم خراب بود ،خرابتر شد. خیلی خراب. یک ادم بسیار بسیار متشخص ، بسیاررررررر، زنگ زد بهم و ۲میلیون ازم قرض خواست . وقتی میخواست تقاضا کنه صداش بغض داشت و وقتی گفتم شماره کارت بده صداش لرزید و گریه کرد. با خجالت گفت : نمیدونم کی پس میدم. گفت به خاطر کرونا ، کارشون تعطیل شده و درامد
20
11
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
اگه بار دیگه من رو دیدین که به اداما نزدیک شدم و باهاشون سر صحبت رو باز کردم دارم‌ به درد دلاشون گوش میدم ،با شات گان بزنید وسط کله ام. امروز با یه اقایی هم سن و سال خودم هم کلام شدم. در واقع یه سلامی کردم و اجازه گرفتم‌ رو نیمکت کنارش بشینم . خیلی آشفته بود ، مشت میکوبید رو پاش
53
7
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
دو سال پیش همین حدود ساعت از خواب بیدار شدم و داشتم تو توییتر میگشتم که خبر رو خوندم و یخ زدم. هی خبرگزاریهای مختلف رو بدنبال اسامی چک میکردم که دایی زنگ زد و گفت از اخبار اطلاع داری ؟ گفتم تو اون پرواز بود؟ ...
50
6
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
از نزدیک همو ندیده بودیم. من زجه هاش رو فراموش نمیکنم ، روزی که خبر مرگ پسرش اومد . بهم گفت هیچ داغی سخت تر از مرگ فرزند نیست. قرار شد بهش سر بزنم.😢
10
0
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
دوستی دعوتمون کرد خونه اش تا با پارتنرش که برای هفته بعد قرار عقد داشتن آشنا بشیم. برای شام تصمیم بر این شد که جوجه کباب درست کنیم. محمود و اون اقا رفتن پشت بوم . اون شب گذشت. صبح محمود به دوستم گفت اوم مناسبی نیست ،بهم بزن.
62
7
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
دوستش دانشگاه مازندران قبول شده. هنوز بهش خوابگاه ندادن و از دیروز مهمان ماست. دم رفتن پدر و مادرش اونقدر گریه کردن که جیگرم‌کباب شد. مامانش میگفت مستاصل بودیم و نمیدونستیم چی کار کنیم ،الان خیالم‌راحته. بنده ی خدا نمیدونه به کی سپرده بچه اش رو ،دیشب رو به بزن و بکوب گذروندیم.
23
1
1K
@Vartannnn
Vartan
2 years
الان محمود گفت بچه ی ۱۶ ساله ی همسایه خودکشی کرده . پرسیدم چرا؟ گفت : نمیدونم ،پدرش هم آخوند بود ،برای تشییع جنازه دیدمش. کودک همسر ۱۶ ساله دیروز تو نیشابور خودکشی کرد. #نه_به_کودک_همسری
8
14
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
بچه رو راهی کردم دانشگاه. بهش چند تا توصیه ایمنی کردم. مهمترینشون این بود که با مازندرانی ها عرق نخوره. گفتم اینجا زن و مرد عرق خورن ،زیاد میخورن و عادت دارن برای تو که صفر کیلومتری اذیت کننده است. عرق هر جایی هم قابل اطمینان نیست یا قرص داره دیوونه میشی یا الکل صنعتی،کور میشی
35
4
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
دخترک درگیر یک متجاوز روانی و کثافت و بی همه چیز شده. چتهاش رو خوندم ، اسمش رو میدونم ، شماره اش رو دارم ،عکسش رو هم ، فقط نمیدونم چی کار باید بکنم . اگر این توییت رو میبینی ،بدون زیر سنگ هم باشی پیدات میکنم ، شک نکن با خاک یکسانت میکنم .
44
11
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
مادرش ایرانی و پدرش افغان بود شهریور ماه رفتیم دیدنشون. پرسیدم ثبت نام کردی؟ گفت دیگه نمیخوام درس بخونم. تمام تلاشمون رو کردیم که بره مدرسه. هزینه سرویس و لوازم التحریرش رو تقبل کردیم و هر سال ۲ دست لباس برای عید و مدرسه. دیپلم برق گرفت. ۲سالی میشه تو مکانیکی کار میکنه
13
2
1K
@Vartannnn
Vartan
4 years
من هنوز نبود روغن و نایاب شدن چای رو فراموش نکردم. من آسم داشتم و وقتی اسپری رو به اتمام بود با التماس به پدر و مادرم نگاه میکردم. من به خاطر نبود شکر صبح ها چای تلخ خوردم. من ۴۲ سالمه دیگه توان اونجور زندگی کردن رو ندارم .من ارامش میخوام.
17
25
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
راستش از اینکه نتونستم تو عصبانیت به رفتارم مسلط باشم و زدمش خیلی ناراحتم.نباید خشونت رو با خشونت جواب میدادم.کارم درست نبود. ولی‌متاسفانه راه دیگه ای برای متنبه کردن و ترسوندنش به ذهنم نمیرسه. شاید همون داد و فریاد اولیه کفایت میکرد اگر یه ببخشید میگفت بیخیال میشدم. ولی پررو بود
50
2
1K
@Vartannnn
Vartan
2 years
یک عمر مادرم بخاطر اعتقادات سیاسیش حرف شنید. مادرم مارکسیست بود. یکی از شریفترین ادمهایی که میشناختم. معلم بود. یک معلم واقعی. ساده زندگی کرد،خودش رو وقف دانش آموزها و بچه هاش کرد و مرد. اونقدر دلتنگشم که قابل تصور نیست. جو توییتر رو که میبینم یاد ازارهایی می‌افتم که تحمل میکرد.
50
27
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
مطمینم نمیدونستید هلن کلر محجبه بوده.
Tweet media one
32
11
1K
@Vartannnn
Vartan
4 months
الان اینجوریه. اونقدری هم پول نداشتم ،دوستای خوب داشتم.
Tweet media one
@Vartannnn
Vartan
4 months
خونه ام اینجوری بود
Tweet media one
Tweet media two
2
0
104
129
0
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
گفتم اره من بدبختم. حتی نگفت ببخشید. دلم میخواد برم. کاش جایی داشتم که برم. کاش لااقل پول داشتم. کاش میشد وسایلم رو بریزم تو چمدون و بگم خوش باشید با هم ، خداحافظ.
31
2
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
افتاده و دیالیزی هست. ماهیانه مغازه‌دارها کمکش میکنن که اموراتش بگذره. باید برم پیداش کنم. عذاب وجدان بیچاره ام کرده ، نباید رهاش میکردم. ببینم اگر تمایل داره که بچه رو بذاره اسایشگاه ، تحقیق کنم چطور میشه این کارو کرد. داغونم داغون
12
1
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
کاش نهادی بود میشد بچه ها رو به سرپرستی بگیره و نجات بده. خانم با کلی بار تو گرما و کلافه ایستاده، دختر بچه ای حدود ۳شایدم ۴ دویید و اومد پیشش گفت مامان ترسید. مادر گفت دورت بگردم نترس. بچه دوباره تکرار کرد. ازش پرسیدم چرا ترسیدی عزیزم. گفت یه اقایی دستشو کرد تو دامنم . من
10
15
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
جیگرا امضا ، کد ملی و اثر انگشتتون رو برام بذارید
70
31
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
لازمه بگم‌ چی کار دارم‌میکنم‌ یا میدونید؟
Tweet media one
86
5
1K
@Vartannnn
Vartan
10 months
میدونید سال مامانم نزدیکه . دیماه ۸۳ مرد . یه حس خاصیه. دوست داشتم باشه . احتمالا تاییدم نمیکرد ولی مانع هم نمیشد. دیگه صورتش رو بیاد نمیارم . صداش رو بیاد نمیارم. تنها تصویر ناواضحی از ICU به خاطرم مونده و رنگ چشماش. یک ساعت بعد از اینکه من دیدمش مرد. میدونید دلم‌براش میسوزه
45
4
1K
@Vartannnn
Vartan
4 years
دوستای عزیزم عاجزانه ازتون خواهش میکنم اگر مشکلاتی مثل افسردگی و اضطراب و ... دارین حتما به متخصص اعصاب و روان مراجعه کنید. من ۴روز پیش میخواستم بمیرم ولی الان چنان شور زندگی در من هست که فکر میکنم سالهای زیادی زنده میمونم و میخندم.
36
13
1K
@Vartannnn
Vartan
7 months
اوایل که مادرم مرده بود ،هیچ کاری نمیکردم. هر کاری به نظرم بیهوده بود. فقط غذا میپختم و ظرف میشستم و جارو میکشیدم. تا ۳ سال. تو کابینتا پر از خاک بود و برام اهمیتی نداشت. لباس نمیخریدم .مطلقا جز برای زنده موندن کاری نمیکردم. الانم همونجوریم. با خودم میگم‌برم وسایلمو بیارم
19
2
1K
@Vartannnn
Vartan
1 year
دو روز پیش پدرش رو دیدم.طبق معمول سلام کوتاهی کردم و رد شدم.دیروز عصر امبولانس اورژانس تو کوچه بود و شب انتهای کوچه پر از ماشین بود. صبح صدای قران میگفت که کسی مرده. تا انتهای کوچه رفتم. در خونه باز بود. پرسیدم کسی فوت شده؟گفتن مادر مهرداد اولادی. زن بیچاره دق کرد. #مهرداد_اولادی
10
13
1K
@Vartannnn
Vartan
4 years
شاید برای شما نی‌نی سایت یه حموم‌زنونه باشه و پر تز حرفای خاله زنکی . اما من ۱۴ سال پیش ۱ماه قبل دنیا اومدن کیوان عضوش شدم. هیچی از بچه داری نمیدونستم و کسی رو هم نداشتم راهنماییم کنه. بعد از ۱ماه رفتم‌زایمان و مدتی نرفتم تو سایت . دیدم رفیقای ۱ماهه ام نگرانم هستن و ناراحتن که
27
3
1K
@Vartannnn
Vartan
4 years
صداشو میشنوم که ��یگه ۱۶ سالمه. پریدم تو اتاق گفتم ۱۴سالشه الکی میگه🤣🤣🤣. وسط بازی دنبال دوست دختر بود منم حالشو گرفتم و گفتم حق نداری دروغ بگی. شاید برای تو تفریح و خنده باشه ولی ممکنه کسی واقعا آسیب ببینه. میگه بازیه مامان. گفتم همه چی اولش همینه ،ادم باش.
18
3
1K
@Vartannnn
Vartan
3 years
پرت کرد بیرون. بعد مدتی از سوپر و نونوایی و اینور اونور زنگ میزدن که چرا نمیای تسویه حساب ،معلوم شد حضرت والا به حساب خانم خرید هم میکرده ، بعد کلی جریمه سرعت برا ماشینش اومد . داستانی بود.
15
0
990
@Vartannnn
Vartan
4 years
این منم ، یک زن ۴۲ ساله، با ابروهایی نامرتب ، بدون هیچ ارایشی. با چروکهای گوشه ی چشم و خط خنده ی عمیق . این منم بی هیچ ارزویی، با خنده هایی الکی ، بی هیچ شادی ای از ته دل. من ارزوهای زیادی داشتم. میخواستم همه چیز رو تغییر بدم میخواستم فرهنگ رو عوض کنم. تاوان دادم‌ بابت کارهای
55
38
991
@Vartannnn
Vartan
4 years
دیشب به من و دخترم‌متلک گفتن. دیوانه شدم. فریاد کشیدم. هوار‌میزدم. و اگر جایی که بودیم‌۴تا ادم‌ بودن میزدم ‌لهشون میکردم. پررو بودن. بهم گفت ما با هم بودیم و به شما کاری نداشتیم. بهش گفتم‌ الدنگ و الواتید و معلوم‌نیست سر چه سفره ‌ای بزرگ شدین. ترسیده بودن انتظار
32
5
990
@Vartannnn
Vartan
3 years
من چند نفر تحت پوشش دارم ، هر ماه هم براشون پول میریزم . میفهمم که دستشون تنگه ولی منم که رو گنج ننشستم. زنگ زده میگه میشه بیشتر بریزی ، میشه شب عید دوباره برام بریزی. خوب بابا جان الان شب عیده دیگه. یعنی رفتم یه شلوار خریدم واسه خودم کوفتم کرد🙁
41
3
974
@Vartannnn
Vartan
4 years
کلی تشکر کردن و بهشون گفتم به قدر کافی از ظلمی که بهتون میشه شرمنده هستم و این کمترین کاری بود که میتونستم در حق شما انجام بدم. هنوز ناراحتم و ذهنم درگیر اتفاقات دیروز.
6
2
981
@Vartannnn
Vartan
4 years
جمع شده بود. بهم گفت ۴ساله مغازه رو بستن و اشک من هم چکید. یهو همسرم گفت ما ۱۰۰ لازم داریم اجاره نمیخواد. و قرارداد بسته شد. بعد از امضا دیدم کارت ملی هوشمند دارن و اونقدر ذوق‌زده شدم که اگر کرونا نبود میبوسیدم خانم رو.
7
2
969
@Vartannnn
Vartan
2 years
@me_the_viIIain @allahbakhshii در واقع باید بگیم کسی هست گوهر عشقی رو نشناسه
5
12
943
@Vartannnn
Vartan
2 years
دانشجوی ۱۹ ساله نابینا در حالیکه که مشخص بود داره گریه میکنه با لهجه ی زیبای ترکی برام ویس گذاشت که گوشیم افتاده و شکسته ، پدر و مادرم قالی میبافن برای کسی و شرایط مالیمون جوری نیست که بتونن دوباره برام گوشی بخرن. کسی هست یه گوشی بلااستفاده که قابلیت نصب vpn داشته باشه رو
37
155
948
@Vartannnn
Vartan
3 years
دوست نداره. شما میتونستید به نصف مواد سیر بزنید ،یا حتی همراه غذاتون سیر بخورید. اومدم تو اتاق . در مورد هر چیزی که حرف میزنم میگن تو چی کار داری. اینم از غذا . حس اضافه بودن دارم. محمود اومد تو اتاق که خودتو لوس نکن. گفتم به من چی کار داری خوشحالید با هم . بهم میگه بدبخت
2
1
966
@Vartannnn
Vartan
3 years
که به بچه هاشون نزدیک نمیشن یا از مادرها که بچه ها رو وابسته بار میارن ،شایدم از هر دو . فقط میدونم این وابستگی بیش از حد قطعا برای بچه و مادر مشکل ساز خواهد شد.
12
0
963
@Vartannnn
Vartan
11 months
هیچوقت نبرده بودمش فروشگاه و بگم هر چی دلت میخواد بردار. امروز بهش گفتم تا ۱تومن هر چی خواستی بردار. ۵۰۰تومن خرید کرد، دنت و نوشابه و پنیر خامه ای و کاندوم. بهش گفتم واقعا نیاز داری بهش؟ گفت شاید نیاز بشه. بودنش بهتر از نبودشه. گفتم بله درست میگی و رفتیم صندوق. هنوز تو شوکم.
57
4
972
@Vartannnn
Vartan
3 years
اون اقا جوجه کبابها رو تند میکرد. محمود گفت شاید بقیه دوست نداشته باشن ۳تا بچه پایین هستن که تند نمیخورن شاید خانمها هم نخوان غذای تند بخورن ، میشه فلفل رو بعدا بپاشی رو غذای خودت. که جناب فرمودن به من چه ،خودم تند دوست دارم. هیچی دیگه عقد بهم خورد😉خانم هم حضرت والا رو با بچه اش
7
1
928
@Vartannnn
Vartan
3 years
من و دخترک نشستیم با مادر شوهرم حرف میزنیم. یه سریال ترکی میبینه که نمیدونم اسمش چیه ولی یه شخصیتی داره به اسم دمیر که مادرشوهرم روش کراش زده. ما دو تا اولش خیلی بهش خندیدیم خودشم میخندید. بعد برامون گفت که اصلا معنی عشق رو نمیدونسته. ۱۴ سالگی ازدواج کرده و ۱۵ سالگی مادر شده.
11
0
943
@Vartannnn
Vartan
4 years
ما اقلیت مذهبی هستیم . مشکلی ندارید؟ گفتم‌این چه حرفیه . اعتقادات مذهبیتون به خودتون مربوطه. دوستم زیر گوشم‌گفت بپرس بهایی هستن؟ با احتیاط پرسیدم و ترس رو تو چشمشون دیدم و جواب مثبت بود. مشخص شد برادرزاده اشون جاری دوست خیلی نزدیک ماست. اشک تو چشم خانمی که شاید هم سن مادرم بود
1
2
945
@Vartannnn
Vartan
3 years
سیر رنده کردن. گفتم :میدونید خوشم نمیاد چرا اینکارو کردین؟ گفتن : ما خوشمون میاد.بلند شدم و گفتم منم خیلی چیزا رو دوست دارم ولی بخاطر کسی که دوست نداره تو غذا نمیریزم. یا خیلی چیزا رو دوست ندارم ولی بخاطر شما میخورم. همیشه تو غذا اولویت با کسی هست که چیزی رو
2
1
938
@Vartannnn
Vartan
3 years
پدر و پسر ریز ریز میخندیدن ،منم خوشحال بودم از شادیشون. تا برگردن پیتزا اماده بود. برش اول رو که گذاشتم دهنم طعم سیر توش احساس میشد. گفتم چرا بوی سیر میده؟ قهقهه زدن. میدونن من از سیر توی غذا خوشم نمیاد ، میدونن از اینکه دهنم بوی سیر بده متنفرم. ولی باز توی مواد پیتزا
7
0
931
@Vartannnn
Vartan
3 years
۱۴سالم بود ، لاک قرمز زده بودم. بابامو جلو مغازه شوهرخالم دیدم ،چنان داد و فریادی کرد . من اصلا درک نمیکردم چی شده ،لاک زده بودم فقط. والله هنوزم درک نمیکنم مشکل چی بود. شوهرخالم بابامو کشید کنار و گفت چی کار میکنی ،فقط لاک زده. من مبهوت نگاه میکردم. ا
@beingpowerfull
''Hestia''
3 years
داشتم در مورد این هشتک LetUsTalk برای این مرد تعریف میکردم چنتا عکس و توییت نشونش دادم بعد گفتم من یبار ۹سالگی تو مدرسه بخاطر بدحجابی سیلی خوردم از ترس ناظم همون روز که از مدرسه برگشتم وقتی کسی نبود موهای سرم رو تراشیدم که دیگه کتک نخورم همونطور که قاشق غذاشو تو هوا نگه داشته ۱/
52
74
3K
29
5
923
@Vartannnn
Vartan
4 years
بهم میگه اگر واقعا واکسن پای صندوق رای توزیع بشه چی؟ گفتم من ماسک میزنم و تو خونه میشینم
17
26
931