سارا
@ThatTypicalOne
Followers
3,210
Following
2,731
Media
29
Statuses
14,783
Explore trending content on Musk Viewer
علي محمد
• 248589 Tweets
Kutlu Olsun
• 207866 Tweets
EXTRAORDINARY OIL WITH BECKY
• 178616 Tweets
Mustafa Kemal Atatürk
• 163794 Tweets
Osimhen
• 141575 Tweets
#30AgustosZaferBayramı
• 131535 Tweets
Saudi
• 81383 Tweets
アニサマ
• 77908 Tweets
علي النبي
• 74346 Tweets
Al Ahli
• 56278 Tweets
Sterling
• 54459 Tweets
熱帯低気圧
• 52492 Tweets
ハチャウマ
• 49377 Tweets
ラピュタ
• 48406 Tweets
Thatcher
• 33737 Tweets
百条委員会
• 33215 Tweets
#يوم_Iلجمعه
• 31628 Tweets
#それスノ
• 28339 Tweets
Hayırlı Cumalar
• 28059 Tweets
金曜ロードショー
• 21472 Tweets
ハッピーセット
• 20449 Tweets
Dilruba Kayserilioğlu
• 16662 Tweets
ML X LOREAL OIL
• 16008 Tweets
Straftäter
• 15741 Tweets
Handgeld
• 13147 Tweets
Anıtkabir
• 11743 Tweets
OPEN IN NAKHON PATHOM
• 11348 Tweets
بابا چند روزیه ناخوشه. دیشب خواب میدیدم بابا مرده. کابوس بود و گریه. ۶ صبح دیدم مامان تکست داده بابا رو بردیم سرم بزنه خونه نیستیم نترسی. نیم ساعت پیش داداشم اومده میگه بپوش برو بیمارستان بابا سی سی یو بستریه.
با هر اعتقادی به انرژیای مثبتی که میفرستین نیاز داریم.
136
6
2K
یکی از جوجه ها صبح بهم میگفت تیچر تو رو یه جور دیگه دوس دارم. چی دوس داری بگیرم برات؟ گفتم برام نقاشی بکش. گفت برو بابا به مامانم گفتم برات طلا بگیره :)))
38
0
740
حموم برید، خیلی خوبه.
حالتونو بهتر میکنه، بو نمیدید، گردش خونتون بهتر میشه، بو نمیدید، استرستون کم میشه، بو نمیدید، راحت تر میخوابید، بو نمیدید، سردردتون خوب میشه، بو نمیدید،..
بگم بازم؟
49
21
606
هر ۱۵ روز میاد ناشناسم میگه بریم ولیعصر پیاده روی؟
تهران نیستم عزیز دلم.
50
1
346
یه نفر اینجا بخاطر مصرف زیاد کافئین از لرزش دست زیاد و تپش قلب داره میمیره. راهکار بدید.
95
0
281
ازتون تمنا دارم وقتی دو دیقه عینکمونو درمیاریم میذاریم رو میز برندارید بزنید به چشتون.
32
10
272
واقعا کسی تا حالا عشق ادامه دار دیده که تموم نشده باشه؟
(بدون خیانت، بدون سرد شدن، بدون این داستانا)
71
1
241
ناراحت بودم که دو ساله که نمیتونم برم تو رابطه و ادم مناسب گیر نمیاد. دیشب شنیدم که دوستمون متولد ۸۱ دوس دخترش ۴۲ سالشه و همو خیلی هم دوس دارن.
احتمالا دوس پسرم الان ۴-۵ سالشه. صبر میکنم بزرگ شی بیبی.
9
1
237
جدال نابرابر «دلم میخواد عزیز دل یکی باشم» و «اگه اذیتم کنه چی؟» هستم.
13
2
194
باگ خلقت همین که نمیشه شبا مغزمو از جاش دربیارم بذارم لب پنجره که بشه بخوابم.
10
5
184
پام با اگزوز موتور سوخت و چون گریه کردم برام بستنی خریدن. برا لحظاتی یادم رفت ۲۶ سالمه.
10
0
180
واقعا دوس داشتم این قدرتو داشتم که برای لحظاتی دو تا میشدم و اون یکیم میخوابوند تو گوشم.
7
8
174
عمیقا دلم میخواست یه خوشحالِ از همه جا بی خبر اهل سوئیس میبودم و نمیدونستم خاورمیانه کجاست.
14
2
174
همونجا که خانوم هایده میگه: «زندگی قصه‌ی تلخیست که از آغازش
بس که آزرده شدم چشم به پایان دارم.»
4
3
169
این روزا هم میگذره ولی چیزی که بجا میمونه شناختیه که از آدما پیدا کردیم.
8
3
166
دوستان ممنونم از محبتاتون
ناراحتی معده‌اش به قلبش فشار آورده بوده و وضعیت قلبُ تشدید کرده؛ که از ۳ صبح تا همین عصر تحت نظر بود و عصر بابا مرخص شد. مرسی از مهربونیتون 🤍
25
0
136
6
0
179
ارتباط با من خیلی سخت نیست فقط ترجیحا تا قبل ۱۰ باهام حرف نزن.
21
0
172
دلمون نمیخواست قوی باشیم. چاره‌‌ی دیگه‌ای نداشتیم. دلمون میخواست آرامش داشتیم.
6
2
159
چندش؟ اینایی که ساده ترین صحبتا رو جنسی میکنن و میخندن. نمکدونای کول
10
0
140
قشنگ ترین هدیه؟
یه شاگرد ۶ ساله دارم، برای تولدم امروز یه باکس هدیه درست کرده برام. حالا چیا توشه:
۵تا برگ صابون ورقه‌ای شکل گُل، سه تا قلب که خودش از رو کاغذ رنگی قیچی کرده، یه پاک کن قد نخود، چندتا استیکر که از روی دفتراش کنده، یه نقاشی که ۶بار تاش کرده و تصویر منم با دامن.
12
0
128
الان باید تیشرتتو میپوشیدم و تو آشپزخونه دوتایی ناهار درست میکردیم و برات از روزم میگفتم. ولی خنگیم و همو پیدا نمیکنیم.
16
0
134
شاید اگه میشد، اگه مهاجرت نبود، اگه بهونه‌های الکی و جاه طلبیامون نبود، اگه میموند، اگه زندگی لج نمیکرد و باهامون یار میموند، الان بجای این آدمای از درون مُرده، «خوشحال» بودیم.
4
7
136
نه که دلمون نخواد عزیز دل یکی باشیم. گارد دفاعیمون اجازه نمیده.
11
2
135
همه سعیمو میکنم که قوی باشم و ناراحتیمو نشون ندم ولی صورتم زیاد همکاری نمیکنه.
13
4
127
کاش برگردم به ۱۸-۱۹ سالگیم که فکر میکردم همه چیو میدونم. من الان هیچی نمیدونم.
8
3
128
ناراحتی معده‌اش به قلبش فشار آورده بوده و وضعیت قلبُ تشدید کرده؛ که از ۳ صبح تا همین عصر تحت نظر بود و عصر بابا مرخص شد. مرسی از مهربونیتون 🤍
بابا چند روزیه ناخوشه. دیشب خواب میدیدم بابا مرده. کابوس بود و گریه. ۶ صبح دیدم مامان تکست داده بابا رو بردیم سرم بزنه خونه نیستیم نترسی. نیم ساعت پیش داداشم اومده میگه بپوش برو بیمارستان بابا سی سی یو بستریه.
با هر اعتقادی به انرژیای مثبتی که میفرستین نیاز داریم.
136
6
2K
25
0
136
یه جا نوشته بود «آرامش با خداحافظیای زیادی به دست میاد.» و چقدر درسته.
7
4
132
حرف نزدن دلهره‌ای بود و حرف زدن و درست فهمیده نشدن، دلهره‌ای دیگر.
7
5
130
شاید اگه تو این هوا یکی هم بود که دوسش داشتم امروز قشنگتر میشد.
2
2
131
کاش حداقل غم و غصه هامون در حدی بود که با حرف زدن سبک تر میشد.
8
4
131
حس میکنم حذف شدم. از جمع دوستا و زندگی اجتماعی، زندگی عاطفی، ��وشال مدیا، از همه چی. حتی حوصله‌شو ندارم که به هیچکدوم برگردم.
7
5
129
کاش بتونم زودتر اون خوشحالی بزرگی که یه گوشه از زندگی منتظرمه رو پیدا کنم.
7
3
120
دو نفرِ دیگه با هم بلند بلند صحبت میکنن، پروپرانولولشو من میخورم.
6
4
124
من جهت تلطیف روحیه فرندزُ واسه بار هزار و یکم میبینم. تو چیکار میکنی؟
23
3
123
فقط اگه تا شبم تحمل کنم بعدش همه این فکر و خیالارو میبرم تو تخت و تا صبح فکر میکنم.
10
3
121
مثل گچ باشید دور دستی که شکست��. لفظِ قوی باش و جوش بخور که تاثیری نداره.
6
3
120
اونایی که بدون اینکه ازشون بخوام حواسشون بهم هست جاشون همیشه تو قلبم میمونه.
11
2
117