من امروز چند ساعت گریه کردم چون فکر میکنم زشت و چاقم
دم بی شرفایی که باعث شدن اینطوری بشم و اینطوری حس کنم گرم
همه شون ها
ازتون متنفرم که تا میرسید به آدم شروع میکنید چاق شدی، جوش زدی، ال شدی و ...
بمیرید همتون
@hachi_kog
@OutFarsi
مگه آدم کشتن به همین راحتیاس؟ مگه هرکسی میتونه آدم بکشه؟ ماها آدم های معمولی هستیم که از دیدن مردن یه حیوون هم حالمون بد میشه
اینا اگه میکشن چون شرف ندارن چون خودفروخته ن
مردم اگر مجبور بشن بکشن در حالت دفاع مشروع میکشن نه از میل و علاقه
دیشب تو را دوباره پر از آب دیدهام
دریاچهام نمیر که من خواب دیدهام
در فصل شوق با تو ملاقات میکنم
با اشک خویش هم شده دریات میکنم
#SaveUrmiaLake
#اورمو_گولو
امروز یه واقعیتی برام آشکار شد!
من دوست داشتنی نیستم، منو دوس دارن چون از خودم میگذرم براشون و با تمام توانم مایه میذارم
اگه یه بار محبت ها و از خودگذشتگی های قبل رو نکنم اتفاقا طلبکارم میشن!
بین دو تا نوبت پزشکی که داشتم سه ساعت پرتی داشتم و نمیشد برم خونه، زنگ زدم به دوستم که بیا با هم بریم ناهار، دوستم اومد اما براش کاری پیش اومد و مجبور شد بره، منم انقد گرسنه بودم که اولین تابلو کافه ای که دیدم رفتم داخل و یه تست و یه نوشیدنی سفارش دادم، نشسته بودم که چند تا
امروز دو بار به طرز شدیدی سوپرایز شدم
یبار از طرف سارا و یه بار هم از طرف خواهرم که از راه دور اومده و با درآمد کوچولوی دانشجوییش واسم طلا گرفته
۲۷ سال سختی بود برام اما تغییرات بزرگی ایجاد کردم و راضیم، امیدوارم سن جدید بهتر باشه.
سارا مرسی هم بابت هدیه هم سوپرایز
نورا مرسی
رفته بودم فیشال، از سالن که زدم بیرون باد خورد به صورتم و چشمام سوزش گرفت و اشک اومد (احتمالا حساسیت به یه ماده)
سوار ماشین شدم راننده آهنگ غمگین ترکی گذاشته بود
از آینه نگاه کرد گفت چرا گریه میکنی؟ غصه نخور درست میشه! منم موندم تو رودربایستی گفتم آره خیلی سخته امیدوارم درست بشه
@Khabnistam
بدون اینکه من چیزی بپرسم گفت از صبح تو جلسه بودم با فلانی و فلانی واسه همین دیر اومدم پیشت
باهاش تماس گرفتن که یه جلسه فوری هست بیا میت
وقتی رفت طوری سلام و احوالپرسی کرد که اصلا شبیه این نبود که اون روز قبلش هم همدیگه رو دیده بودن
شک کردم و بررسی کردم دیدم داره خیانت میکنه
توی این چند روز کسی هست که احساس افسردگی و ناامیدی شدید نکنه؟
دیروز رفتم روغن مایع بخرم هشتصد گرمی رو گفت هشتاد و سه لیتری رو دویست و هشتاد.
نخریدم، دارم پول که بخرم اما خیلی برام زور داره که به چند برابر قیمت دو هفته پیش بخرم جنسی رو!
اما خب دقیقا تا چند وقت میشه بدون روغن مثلا؟
@farzaneh_sbz
@amiraliahmadi81
بابام نجاره
پول زحمت خورونده به ما
دستاش شاید نرم و لطیف نباشه اما همیشه نوازشمون کرده موهامونو بافته
بهمونم یاد داده مال مردم نخوریم و دل کسی رو نشکنیم
خدا پدرتو برات نگه داره
در حالیکه داری با گریه پشت تلفن در مورد مشکلت با یکی از عزیزانت (در حد خانواده) صحبت میکنی، تو همون حال صداشو میشنوی که با دوستاش داره قرار بیرون رفتن به صرف بستنیش رو ست میکنه، برای چند دقیقه بعد!
هر بار بیشتر میفهمی چقدر تنهایی ...
یه سایت پزشکیمو فیلتر کردن فقط چون داخلش اطلاعاتی بوده در مورد بیماری های مقاربتی، پیشگیری از بارداری، ختم بارداری و ...
چند روزه دارم جون میکنم که رفع فیلترش کنم و نمیتونم
واقعا عصبی و تحت فشارم!
دایی جوونم رفت
حتی انقدری نموند که دانشگاه رفتن و سر و سامون گرفتن پسرشو ببینه
مامانم هنوز نمیدونه و خیال میکنه داره میره میانه با خواهر برادراش برن تبریز عیادت داداشش
ما هم موندیم اینجا چون داداشم امتحان داره و اگه همه میرفتیم مامانم و خاله ها شک میکردن
شرایط بده خیلی بد
ماه پیش ماشین دوستمو تو خیابون دزدیدن، دیروزم یه موتوری گوشیشو از دستش زده
امشب با بچه ها رفتیم پیشش و حالش خیلی خراب بود
میگفت چند سال کار کرده بودم واسه همین دو تا!
واقعا چه مملکتیه؟
سلام امنیت!
میخواستم برم پیاده روی تو پارک چون دورکاری فشار آورده
انقد کلیپای خفت گیری دیدم که گوشواره ها و دستبند و حتی انگشتر بدلیمو هم رو هم در آوردم که به هوای اونا نیان خفتم کنن
لحظه آخر گوشیمو هم گذاشتم و یه گوشی ساده قدیمی دارم اونو برداشتم
عوضش امنیت داریم خب! سلام امنیت
چیزی که مینویسم شاید باعث ناراحتی بعضیا بشه اما الان دلم میخواد بنویسمش
خانواده من منو همیشه ساپورت کردن، منم بچه بی دردسری بودم
درسخون بودم و وارد هر حیطه ای میشدم با رتبه ازش خارج میشدم
مستقل و زرنگ میدونستن منو
موقعی که گفتم میخوام ازدواج کنم هم هیچ نهای نیاوردن و گفتن ما به
برگشته بهم میگه از آخرین باری که دیدمت چقدر چاق شدی کم غذا بخور
یکی نیست بگه مرد مومن اگه من بهت نخ دادم شما نگیر
اینکه درکی از بیماری و آثار جانبی دارو ندارن بعضی ها هم خیلی عجیبه
چه صبح قشنگیه
دیروز رو استراحت کردم و امروز رو هم استراحت میکنم
تمام روز رو توی تختم مطالعه میکنم
و سعی میکنم به هیچ چیزی جز خودم فکر نکنم
روز قشنگیه
عاشقشم
عاشق دوستامم
بعد مدت ها که رفتم کلانتری و اومدم امروز یه رفتار نسبتا بهتر دیدم
شالم افتاده بود خانم پلیسه با لحن خوبی گفت اگه دوسداری شالتو سر کن، منکه همینطوری خوشم میادا ولی دوربین میندازه بعدا پدرمونو در میارن که چرا تذکر ندادیم
اگه دوست نداری هم سر نکن من فقط باید بگم که بعدا توبیخ نشم
اگر یک درصد، فقط و فقط یک درصد شک داشتم برای فرار کردن از این دیوونه خونه، دیگه هیچ شکی ندارم
با دست و پای لرزون از گرسنگی اومدم از یه جا بیرون بر یه کوفتی خریدم که کوفت کنم
من خودم رو در جایگاهی نمیدونم که به کسی بگم فلان کار رو بکن یا نکن، اما دلم میخواد یه چیزی رو بگم که تو ذهن باشه
افراد زیادی رو میشناسم که درآمد دارن و با خانواده زندگی میکنن و درآمدشون رو فقط خرج شخص خودشون میکنن یا پس انداز میکنن
امیر و نورا (خواهر و برادرم) خیلی وقتا تنها امیدم برای ادامه زندگی بودن
وقتاییکه نشستم امیر میاد سر میذاره روی پام یا مثل امروز صبح، میبینم نورا آروم میاد سر میذاره رو شکم من و ادامه خوابش رو میره، قند تو دلم آب میشه 😊
خواهر بزرگتر بودن رو خیلی دوس دارم
بعد تصادفی که شیش ماه پیش داشتم علاوه بر اینکه از رانندگی میترسم و موقع رانندگی شدید اضطراب دارم، تو ماشین دیگران هم استرس میگیرم
تجربه ای دارید راهنمایی کنید؟
@Dr_OmidAmani
یه چیز دردناک بگم؟
معدلم میشد مثلا نوزده و نود و خورده ای
خیلی خیلی نزدیک به بیست
بابام میپرسید کی از تو بیشتر شده
میگفتم شاگرد اول شدم من بابا
میگفت تو مدرسه های دیگه کسی بیست شده یا نه؟
آخه من از کجا بدونم؟ حالا اول نباشم چی میشه؟
خیلی دوسم داره و دوسش دارم اما ضربه خوردم
داشتم سیودمسیجای تلگراممو میگشتم دنبال یه فایل قدیمی، اینا رو دیدم
همشون مال ۲۲ سالگیمن و سال آخر لیسانسم تو تبریز
پسر من واقعا اون روزا انگار خوشحال بودم