در این کلاس ثبتِ نام کرده ام. می‌خواهم بدانم وقتی مستقیماً ظلمی نکرده ام کی در آن ظلم هم‌دست ام، کی نیستم.‌ در چنین شرایطی: - شهروندِ کشوری ام که سرداراش مخالفانِ دیکتاتورِ کشوری دیگر را می‌کشد. - اعتراض‌ام به تضییعِ حق‌ام باعث می‌شود دپارتمان‌ام بسته شود.

ای خفته به خون و یخ آهوبره در مسلخ ای تازه گلِ لاله ای کشته‌یِ نه ساله ای زنده‌یِ نامیرا ای از تو وطن زیبا تو نمی‌میری (کاری از نبیلِ یوسفِ شریداوی) #کیان_پیرفلک

@mtphilosophy «سخن را چنین خوارمایه مدار»

@abak1371 نمی‌دونستم. رو نکرده بود! به اسمِ خوداش می‌نوشت؟

چرا نمی‌شود برایِ این position در راتگرز اپلای کرد: یاد دادنِ نظریه‌یِ صادق‌سازی به تد سایدر تا این‌قدر اشتباه آن را تقریر نکند.

@Meerzamohammad «برید» که معادل است با «post»

@RevolutionI1401 ما رو دور ننداز!

در دهه‌یِ چهل این مکالمه بینِ کسی [=ک] و تقی‌زاده [=ت] رخ داده: ک‌ (با افتخار): در دانشکده‌یِ الهیات استادی هست که به کانت و هیوم جواب داده، مرتضی مطهری. ت: آلمانی می‌دونه؟ ک: نه. ت: انگلیسی می‌دونه؟ ک: نه. ت: بَهَعْ. (از استادِ تاریخِ خوش‌نامی شنیدم که خود شاهدِ مکالمه بوده)

@araaaad_ محمود؟

@araaaad_ نشرِ حقایق به قصدِ تشویشِ افکارِ عمومی!

@vahidhallaj هیچ نمی‌دانند فهمِ‌ متعارفِ امروزی‌ها چگونه داوری‌شان می‌کند. مثلاً وقتی یکی‌شان «فتوایی انسانی» می‌دهد - اهلِ کتاب پاک اند - چنان حلوا حلوا می‌شوند که گمان می‌کنند جهان مارتین لوتر کینگِ جدیدشان می‌شمرد. نمی‌دانند که در چشمِ‌ جهانیان چیزی است از این سنخ: «برخی سیاهان آدم اند».

در جوانی «زردها بی‌خود قرمز نشدند»ِ نیما برای‌ام گنگ بود. بعد که کسی گفت منظور انقلاب کمونیستیِ چین است، مرحوم‌ چریکِ درون کلی ذوق کرد. پیرتر که شدم بیش از حد سیاسی و باسمه‌ای نمادین بودن‌اش ناخشنودام کرد. این قسمتِ پادکستِ ری‌را مرا با این شعر آشتی داد.

@tabibhamid من خود فمینیست ام. فمینیست یعنی کسی که به برابریِ زن و مرد باور دارد و معتقد است که واقعاً زنان در بسیاری موارد از این حق محروم اند. اتفاقاً بی‌وطن هم هستم. بدین معنی که هم‌وطن بودن یا نبودن را در صاحبِ حق بودن دخیل نمی‌دانم. صرفه‌جویی کن. به خودام فحش بده، نه اطرافیان‌ ام.

@tabibhamid کسی که جامعه‌یِ ایران را قربانیِ «هیاهویِ کرکننده‌یِ فمینیستی»‌می‌داند، معلوم است که داوری‌اش چقدر ارزش دارد.

امیدوار ام سرزنشِ قربانی نباشد. اما چرا باید آدمِ محترمی به شبکه‌یِ افق برود؟ شبکه‌ی پخشِ زباله‌هایی که بدبوتر از آن اند در دیگر شبکه‌هایِ آن زباله‌دانی پخش شوند. (از رویِ دستِ وودی آلن در آنی هال: In California, they don't throw their garbage away, they make it into TV shows.)

آرشِ اباذری این‌هفته در جمهوریِ فلسفه صحبت خواهد کرد. «یادی» کنم از گلشنی و تقوی که با «غیرتِ دینی و ولایی» دانشگاهِ شریف و کلاً آکادمیِ ایران را از حضورِ آرش محروم کردند. گرچه درک‌شان می‌کنم، اگر آرش نباشد، تهی بودنِ انبانِ علمِ حضرات دیرتر عیان می‌شود.

@TheBibli86 @meisamaminii و مهم‌تر این که «کوشش» می‌کنند: «به کوششِ علیِ دهباشی».

نه به اینترنتِ طبقاتی.