افسوس! چه خلأئی! چه خلاء وحشتناکی در سینهام حس میکنم!... اغلب میاندیشم: "چنانچه میتوانستی تنها یک بار، یک بار، او را بر سینهات بفشاری، آن گاه یقیناً همهی این خلاء پر میشد.
#رنجهای_ورتر_جوان
همیشه میگم بازم میگم
اگه شما در خانواده ثروتمند و متمول زاده و بزرگ بشی، حتی حتی اگر ازشون کمک مالی نخوای و ظاهرا مستقل هم باشی، این حس اطمینان که اگه به مشکل بخورم اونا هستند هم باعث میشه روان سالمتری داشته باشی و بیشتر ریسک کنی و مسیر رشد برات هموارتر از بقیه باشه.
دوستان از شما چه پنهون، من واقعا نمیخوام ۳۱ ساله باشم
دوست دارم الان با این شرایط حداقل ۲۵ ساله باشم.
الان برای خیلی خیلی خیلی چیزا دیره.
پ.ن:ازینکه نمیگین نه دیر نیست و فلان، ممنونم.
@MimSetareh
یاد روزی افتادم که حدودا چهار سالم بود و تازه با مفهوم خاطره نه با کلمه ش ،به نوعی آشنا شده بودم.با خودم فکر می کردم الان که دارم ماکارانی میخورم فردا یادم میاد که دیروز داشتم ماکارانی میخورم و ازین خاطره بازی و یاداوری ذوق می کردم😐
1.داریم به جشن #کتلت_دی میرسیم.
در این روز ایرانیان با پختن کتلت یاد اون خاطره شیرین رو زنده نگه میدارن.
همچنین این روز، روز اختراع یک دستگاه مزدوریاب و دوزاریشناس به اسم #قاسم_چک هم هست!
دستگاهی با بالاترین سطح دقت.
در این رشته طرز تهیه #قاسم_چک رو مرور میکنیم.
#مهسا_امینی
تو گوشی دوستام کلی ویدیو شبیه #نیکا_شاکرمی هست که به جای میکروفن شیشه سس دستم گرفتم و میخونم و میخندم و ادا درمیارم.
اون دختر میتونست من و تو باشیم.
همه جا رو بوی خون برداشته.هیچکدوم با گذشت زمان هم هضم شدنی نیستن.دنیا رو کثافت برداشته.
#مهسا_امینی
برای منی که نون رو هم از اسنپ میگرفتم،
و آدم غذا درست کردن نبودم، حذف کردن اسنپ کار آسونی نبود، ولی شد.
خواهش میکنم این سه روز رو از کارت استفاده نکنید.گردش مالی رو صفر کنید.
این حداقل حداقل کاری هست که میشه کرد.
#مهسا_امینی
#نیکا_شاکرمی
آقای جذابی در آسانسور بود
گفت من شما رو تا به حال ندیدم، اینجا کار میکنید
گفتم اره این دو تا واحد برای ماست. گفت عجیبه ندیدمتون، فلانی هستم
هول شدم گفتم سعادت نداشتین.
از خجالت یک ساعته بدنم داغه🫠🫠🫠🫠🫠🫠🫠
یادم نمیره با ذوق و شوق تو آموزشگاهی که بودم، بچهها رو دستم طرح حنا کشیدن و رسیدم خونه و بابتش چه جنگ و دعوایی که به راه نیفتاد
برای اولین بار خونه رو ترک کردم و چند روز خونه خواهرم موندم.
هیچوقت اون روزهایی که دستکش پوشیدم تا طرح حنام بره رو فراموش نمیکنم
#مهسا_امینی
صبح زدم به شیشه ماشین راننده اسنپ که قفل در رو بزنه.
شیشه رو داد پایین گفت روسری داری سرت کنی؟ گفتم نه
گفت لغو کن و گاز داد و رفت.
هیچی برای اینم بغض کردم:))))
شما هم علیرغم هیستوری فاکد آپتون در رابطه عاطفیتون، ته دلتون میگین بالاخره یکی پیدا میشه که دوستتون داره و مرهم زخمهاتون میشه؟
یکی که پیاله نیاز شما رو قراره مملو و پر بکنه
یا من هنوز تو رویا سیر میکنم و بهتره با ملاقه بزنم به سرم؟!!!
پرسیدین چطورین؟
راستش نمیتونم الکی بگم خوبم؛ نیستم.(Old wounds)
خودم رو بستم به فیلم و سریال و دیدار رفیقام.
داروهام رو قطع کردم و اضطرابم رو تلاش میکنم با تراپی و تلاش خودم به حداقل برسونم.
پادکست گوش میدم و برای سال جدید برنامه میچینم.
پ.ن:فکر میکردم داره ازم عکس میگیره.
از وقتی به مدیرم گفتم برای اضطراب و وسواس و کمالگرایی تراپی میرم و پیش روانپزشک هم میرم، هر روز بهم بازخورد میده:/
امروز میگه حواست هست اضطرابت کم شده؟
یا ببین فلان چیز معمولی اجرا شد ولی اشکالی نداشت؟
چقدر لرزش صدات کم شده
فلان اتفاق افتاد، چی شد مگه؟ با هم درستش کردیم:)
@srmahnd
من هرکی رو دیدم از این رفتار فروشنده های بنده خدا که مسلما خودشون هم دلشون نمیخواد اینطوری رفتار کنن شاکی هستن.پس چرا کارفرما ها اصرار به این روش فروشندگی داره.
من حتی حواسم هست کدوم مغازه ها همچین هستن تا دفعه بعدی اونجا خرید نرم.
رابطه ای که یلدا علایی و بعضی از آدم ها دارن هیچ جوره برای من «کنونی» قابل پذیرش نیست
و نمیدونم سالها بعد هم اینطوری فکر خواهم کرد یا نه.
ولی خیلی خیلی برام عجیبه که اینطوری داره جاج و hate میگیره.
شما آدم ها رو سانسور شده و اندازه چارچوب ذهنی خودتون میخواید و میپذیرید.