#زندگی_پس_از_زندگی
میگفت که:« اونور که بودم، یه دریچهای بازشد برام و یهجایی نشونم دادن، پر از میمون... شنیدم یکی داره منو صدا میکنه! هرچی گشتم آدمی ندیدم
یکی از میمونا که قدش از بقیه بلندتر بود، گفت حجفلانی، من بودم صدات کردم!
میشناختمش... تعجب و حیرت کردم! گفتم...👇
گفتم فلانی، تو چرا به این شکل دراومدی؟!؟!
تو که آدم خوبی بودی
نمازخون، اهل مسجد، شیعه، همه تو رو به خوبی میشناختن که!
گفت من به نمایندگی از همهی میمونها فقط یه خواهش ازت دارم، اگه امام زمانو دیدی، ازش بخواه ما رو آدمیزاد وارد محشر کنه :`[ »
خیلی اوضاع خرابه رفقا... خیلی!
واقعاً جدّی
اگه یه رازی بهتون بگم و بخوام تحت هیچ عنوانی، اونو به هیچکسی حتی غریبهترین آدم توی دنیا هم نگی( حتی بعد از مردنم)، میتونی راز رو تا ابد پیش خودت نگه داری؟ :•|