امشب دو جا جلسهی روضه داشتم
دومیه داشت دیر میشد
بچه ها تاکسی گرفتن همونجوری با عجله شعرام توو دستم بود نشستم توو ماشین گفتم آقا دیر شده جلسه یه طوری برسونم...
آخرش اومدم حساب کنم، هر کاری کردم نگرفت، گفت برو برس، مارو هم دعا کن...
پ.ن: دمت گرم مرد :)