اونی که بهش شک داشتیم با چمدون فرار کرد
مامانم رفت در خونش که بگه پسرت فردا باید بیاد آگاهی چون تو خونه بوده ببینن کسی رو دیده یا نه
گفته پسرم صبح رفته تهران،در صورتی که ۱۰دقیقه بود رفته بیرون
ما اومدیم ایستگاه قطار دوربین چک کنیم
داداشم خونه ی خواهرش کشیک
زن داداشم جای اتوبوسا