کون گشادو تنگ کردم رفتم همین نصف شبی از تو انباری پنکه قدیمیمون رو آوردم گذاشتم بالا سرم تا دیگه به این گوه خوریا نیوفتم ، هر چند ثانیه یبار فوبیام میزنه بالا احساس میکنم یه سوسک داره روم راه میره ، حاضرم هزارتا عقرب و مار نیشم بزنن ولی مجبور نشم یه سوسک بکشم، مرسی که خوندید 5/5