Atoosa
@Atoosakmo
Followers
37
Following
59
Media
37
Statuses
736
I'll never rest until I can make my own way
New South Wales, Australia
Joined September 2024
Don't wanna be here?
Send us removal request.
Explore trending content on Musk Viewer
#咲き誇るみこち
• 215197 Tweets
期日前投票
• 144477 Tweets
#WOWOWESTꓸやねん
• 120105 Tweets
日本シリーズ
• 85681 Tweets
YINWAR X DESTINY CLINIC
• 72546 Tweets
SB19 ANIMBERSARY CONCERT
• 68386 Tweets
マイク納め
• 66376 Tweets
FY RECAP BLANK SS2EP5
• 50747 Tweets
#祝NIKKE2周年生放送
• 44181 Tweets
#sbhawks
• 41046 Tweets
RAIN WILL REIGN
• 31853 Tweets
シンデレラ
• 29986 Tweets
ALEXA RAVISHING PBBHOST
• 28773 Tweets
最高のライブ
• 26255 Tweets
コンパス
• 22601 Tweets
Patrick🥄
• 21422 Tweets
Delicious Friend Patrick
• 20745 Tweets
ムビチケ
• 15730 Tweets
ジャクソン
• 13505 Tweets
メイドインアビス
• 12512 Tweets
ボンドルド
• 11995 Tweets
Pinned Tweet
یادآوری روزانه به خودم و شاید خودت:
تو داری زندگی‌ای رو که میخواستی و براش تلاش کردی، زندگی میکنی. یادت نره چرا زدی بیرون. یادت نره چی به دست آوردی. زندگی مسابقه نیست. شل کن.
0
4
19
@IIGNATIUS_JR
من با خرمگس‌هایی (۶ تا) که رسماً حمله کردن به خونه دیروز حرف میزدم که میخوای توام مثل دثستت بمیری حمال؟ برا چی میای ها؟ حالا بمیر. کشتمش بعدم گفتم خوبت شد؟ انداختمش تو چاه و سیفونو کشیدم تا بره به جهنم:)))
2
0
117
@Akrasia____
Damiano
زیباترین و‌جذاب‌ترین پسر جهانه. هر استایلی بهش میاد و خیلی عجیبه واقعاً. هر بار از زیباییش میتونم گریه کنم.
3
2
65
توییتر فقط همون زمان که پسرک منبع استقامت و الهام بقیه برای مسیر مهاجرت بود، مهیار یه دختری رو نصف شب پناه داده بود خونه‌ش، سرباز با گوگل مکاتبه میکرد که حاجی ما تحریمیم کادوی چی میخوای بفرستی؟ و مهراز از تاتی تاتی دخترش توییت میکرد خوب بود.
بعدش فقط ابتذال، ابتذال، ابتذال
3
0
17
من علی رو از همون توییتهای مربوط به google earth و باغچه و اینا شناختم و دنبال کردم. احتمالاً بیشتر از شیش هفت سال پیش.
به مرور دوست عزیزم شد. همچنان تنها معلمیه (بعد از مامانم البته:)) ) که براش خیلی احترام قائلم.
موجود عزیزیه خلاصه و دیدن پست اینستاش امروز قلبمو ذوب کرد😍😭.
2
0
13
حالا هی کدوم پرنسس دیزنی قشنگه فلان کنید.
بابا قشنگ‌ترین پرنسس دیزنی اینجاست👸🏼😎
وقتی سگ سیاه افسردگی داره هارد‌کور باهاتون سکس میکنه باید چه کنید؟
آفرین. برید دو تا پیرهن سکسی زیبا بخرید و سخیف‌ترین و خوش‌رنگ‌ترین سریال تاریخ (امیلی خانوم در پاریس) رو پلی کنید.
به صورت مقطعی جوابه.
0
0
4
2
0
12
امروز و این فستیوال مولتی‌کالچرال، هایلایت مهاجرتم شد.
فکر نمیکردم عرق ملی داشته باشم، ولی امروز حسش کردم و خیلی عمیقاً خوشحال بودم دارم بُعد زیبایی، خوش آب و رنگی و شادی فرهنگ ایرانو پرزنت میکنم.
واقعاً لذت بخش بود تو اون جمع بودن.
Toto in town😎💅🏻
1
0
12
استاد بخش نفرومون همیشه میگفت روز قشنک اون روزیه که صبحش راحت برینی.
و واقعا روز زیبا شروع میشه.
اصلا بزرگترین شوک من تو این زندگی وقتی بود که فهمیدم بعضی آدما همینکه از خواب پامیشن معذرت‌میخوام میرن میرینن، همچی سرراست، بدون نیاز به قهوه و گل محمدی و پودر سنا و کیوی با پوست.
168
105
8K
1
0
10
اینجا خنده‌ی از ته دلمه.
هروقت پیش دوستام بودم واقعی بود همه‌چی.
این خنده‌م تو آزمایشگاه بایو پارسال بعد اینکه سمپلمو overstain کردم واقعا واقعی بود :))
5
0
529
0
0
10
منشی کلینیک خواست پرینت پاسپورتمو برام بگیره، بعد عکس بی‌ریخت پاسپورتمو دیده میگه چقدر ناز و متفاوتی. (ناز آخه؟😵💫)
گفتم هرچی خوشگلی داشته باشی با همون حجاب ریده میشه توش. خوشحالم که دیگه نیست.
همینکه با روپوش و مقنعه نمیرم مریض ببینم، عاه😭😍 نمیدونید چقدر خوبه.
1
0
10
واقعاً خودم گل بودم. این کارا نیاز نبود.😎
ولی حقیقتاً گلدون زیبایی گرفتم برای دوستم🥹
0
0
9
عجب خورشت گوشتی درست کردم. به به🤌🏻
حالا همینو خلال میزنم میشه قیمه نثار
لپه و سیب‌زمینی میزنم میشه قیمه معمولی
لپه و بادمجون میزنم، میشه قیمه بادمجون
بادمجون خالی میزنم، میشه مسما
:))) دیدید؟ آشپزی اونقدرام سخت نیست.:))
2
0
8
میگه حس کردم روبراه نیستی.
خواستم بگم: اتفاقاً خیلی روبراهم، فقط واسه اولین‌بار مثل خودتون جوابتونو دادم.
از این بعدم همینه.
هرچند نگفتم و با یه جواب سربالا رد شدم از موضوع. چون حال بحث نداشتم.
واقعا آدما حالیشون نمیشه. همون همیشه باید مثل خودشون جوابشونو داد وگرنه بدعادت میشن.
0
0
9
مامانم امروز با نگرانی میپرسه: روغن زیتون خریدی؟ اونجا زیتونم پیدا کردی؟🥺 با همچین فیس مظلومی که یعنی ما اینجا میخوریم، توام اونجا داشته باشی=)))
بمیرم براش فک میکنه ممکنه نباشه این چیزا که معتادشم.:)))
تا بهش گفتم اره روز اول خریدم، دیگه قیافه‌ش شاد شد.
عزیز نازنین من🥹❤️
1
0
8
واقعاً هرگز در خودم نمیبینم بتونم همخونه‌ی کسی باشم. سخت‌ترین کار جهانه همخونه داشتن و بودن.
همخونه ام جدی بهترین «همخونه» ممکنه. ولی همچنان همخونه خوب همخونه مرده اس.
0
0
206
2
0
8
کاش میفهمیدم چرا به اونی که گفته اپلای کار سختیه، کسشر میگید هی.
بابا نادونا هررر مرحله‌ای وقتی توشی، سخت‌ترین مرحله‌ست برات. هی قوی‌تر میشی میری برای بعدی.
جمع کنید اداهاتونو که مثلا خیلی خفن‌ترید. گوزوها.
2
0
8
واقعاً عاشق انرژی صبح مردم اینجام. نازن.
درسته من اصلا مورنینگ پرسن نیستم، ولی خب.
0
0
7
مثلا دختره عکس گذاشته از خونه‌های درب و داغون تو کوچه‌های درب و داغون رشت، میگه: واااقعا زیباست. چیش دقیقا؟ اونجا بودی خرابه و بوی فاضلاب زیبایی داشت برات؟
برای همون عکس و ادا و نهایت سوژه نقاشی با آبرنگ میتونه قشنگ باشه فقط.
0
0
6
همینطور که داشتم ویسکی مزه مزه میکردم و لش کرده بودم تو تخت، اپلیکیشن zing دانلود کردم و اکانت سه ماهه خریدم برای ورزش. 🙂
برنامه رو برای کی تنظیم کردم؟ آفرین صبح.
هدف رو چند کیلو کاهش گذاشتم؟ باریکلا ۹ کیلو.
1
0
7
یعنی من این ۴ روزی که کار کردم، اندازه‌ی ۴ ماه طرح ازم انرژی گرفت. واقعاً میگم.
دلم میخواد تا بینهایت غر بزنم.
0
0
7
منم نگاه میکنم میبینم واقعاً با بعضیا بیخود مهربون بودم و به حد کافی بهشون نریدم.
ناراحت میشم از خودم.
الان که باز مهربون شدم، یه نگاه به گذشته میکنم، میبینم با بعضی‌ها واقعاً نامهربون بودم.
3
0
66
1
0
7
قرباانت، ساجده مهلا چطورن؟ سلام برسون. بچه‌هام سلام میرسونن. ببخشید این وقت شب مزاحم شمام شدیم.
وای اصن==))))
0
0
7
وای باورم نمیشه ۱۸ روزه میرم و میام و تا الان ندیده بودمش رو دیوار کنار در خونه.
تا کجا اینهمه ناز بودن آخه؟😭
0
0
7
فعلا با این موضوع که اسکرابم رسیده و سایزش مناسبه، روی چاه استرسم یه در موقت میذارم که نزنه بالا.
0
0
7
@Pouyaaannn
از من یه بار پرسیدن اینهمه آبریزش بینی دارم، مغزم خشک نمیشه؟ میخواستم بگم خشک‌تر از این نمیشه نه.))))
0
0
6
راستش بچه‌ها داشتن تعداد بالای فالوئر در اینستاگرام، توییتر و یا هر پلتفرم دیگه‌ای، دلیل کافی و عقلانی برای این نیست که برید بالا منبر
هر چیزیو تحلیل کنیدا. حالا باز خودتون میدونید.
0
0
7
از اینکه ملت بعد کلی پیام میدن، جوابشونو میدی، بعد میرن یهو و ادامه‌ی زرشونو نمیزنن متنفرممم.
0
0
6
حس میکنم اگه بمیرم و یکی دو هفته‌ی رویایی تو ایتالیا و فرانسه با پسرای زیباشون نداشته باشم، واقعاً بعد مرگم باید بگید جوان ناکام.
غصه‌م میشه جدی.
1
0
6
بالاخره امروز تونستم بدون اشک ریختن، عکسهای عزیزامو از پاکت دربیارم و بذارم جلو چشمام.
واقعاً پیشرفت قابل توجهی بود.
0
0
6
دوست داشتم رد کنم، ولی نمیکنم.:))) دیگه آدم خوبه خودش، خودشو بشناسه.
1
0
6
به معنای واقعی کلمه جنده‌ی دیده شدن، تعریف شنیدن و اینه که یکی براش بماله. مگه میشه اینهمه نارسیست؟:))) آدم میمانه به خلقت یه سری موجودات به خدا
0
0
6
کاش الهه جای اینکه سیدنی باشه، ور دلم بود. :(
دلم براش هر روز تنگ میشه.
0
0
6
داشتم فکر میکردم، اتاق طبقه‌ی پایین خونمو بکنم اتاق نقاشی.
بوم بزرگ و پایه و فیلان و بیسار.
0
0
6
خب فهمیدم درد پام از استرس مسترس نیست، حالا شایدم دخیل باشه. ولی مهمتر اینه اصن آب نمیخورم، دقت کردم این چند هفته‌ی گذشته انقدر بگا رفتم با هزار تا چیز و درگیر بودم، حتی یادم میرفت آب بخورم. حالا کرمپ پشت کرمپ
حقته😒
0
0
6
اینجا خیلی خوشحال بودم. همه‌چی بود.
دوستام
گیلان
کباب
موزیک درست
نوشیدنی‌ها و کشیدنی‌ها
و اینکه تا نشستم پارچه صندلی پاره شد، چونکه کون تراز. :)
1
0
5
ولی بزرگترین خدمت رو به من کرده انصافاً.
وگرنه از گشنگی میمردم.
0
0
6
واقعا بیخودترین و حسودترین انسانهای جهان اینان.
طرف برای چیزی که زحمت کشیده، جون کنده، به موفقیت رسیده، کلی ذوقشو داره چیزی مینویسه، کون اینا کج میشه. بعد پیج خودشه، اختیارشو داره، اصن میخواد انقدر بگه بزنه سرویستون کنه.
گوه خوریش به شما حسودا اومده؟
1
0
6
چون کنترل بحران کردم، لازم دونستم براتون تعریف کنم که:
نزدیک یه ساعت بعد از دریافت ایمیل مبنی بر بازدید جهت چک سالم بودن خونه، در رولی کمدم از جاش درومد. :)
0
0
6
الان متوجه شدم که خیلی مست خوبی بودم دیشب.
هیچ وقت درک نمیکنم اونایی رو که میگن از مستی تنهایی بدشون میاد.
چی قشنگ‌تر از مستی تو خلوت خودت و موزیک‌های زیبا؟
0
0
4
0
0
6
رسیدم خونه هی با خودم گفتم یه چی شیرین دلم میخواد، بستنی خوردم. بعد گفتم اه نه، چایی و کوکی.
بلافاصله بعدش چشمم خورد به هندونه.
الانم دارم پیتزا درست میکنم.
اینا همه تو نیم ساعت.
معده‌م:
1
0
5
واقعاً کیسهای کلینیک خیلی جالب و عسلن.
هر لحظه دارم از پزشک بودن در این قاره لذت میبرم.
مرگ بر سیستم پزشکی ایران.
0
0
6
در عوض بعدش رفتم با یکی چندماه دوست بودم و هر روزش هیجان و حس دوست داشته شدن بود. دقیقاً میدونست چطور خوشحالم کنه. کاری ندارم همونم تهش راه به جایی نبرد. ولی مهم اینه الان ممکنه برای اون رابطه‌ی ۸ ماهه دلم تنگ شه، ولی برای اون رابطه‌ی پنج ساله اصلا.
یاد بگیرید بفهمید طرفتون چی
0
0
4
حالا باشه حرفت که متین،
ولی جنس خوب همیشه جوابه به هر حال. حالت خوب میشه.
منم میتونستم مثل این دختره یه زندگی شاد و خوب داشته باشم؛
ولی مردم سال۵۷تصمیم گرفتن که زندگی ما نابود شه.
350
441
11K
1
0
5
از دقیقه‌ی ۳:۴۰ تا ۵:۲۰ ، master of puppets
جریان زندگیه.
قبلاً این حس رو به clouds داشتم.
0
0
5
وای این بشر منو یاد این دخترای تاکسیک انداخت که بعد کات کردن، میگن:
عاه از اول همه‌چیز دروغ بود
با احساسات من بازی کردی
همه‌ی دوستت دارم‌هات دروغ بود
=))))
گت ا لایف بچ
0
0
5
جواب رزیدنتی اومده و دوباره مرور کردم:
خوب شد به مشکل خوردم با خونواده. خوب شد فکر بیرون زدن از ایران به سرم زد. خوب شد خوندنو ادامه ندادم.
در هر صورت امیدوارم به بهترین حالت بگذره برای هر کسی که میخواد استارت بزنه. (به جز سهمیه‌ای ها البته)
1
0
5
وای غم روزم شسته شد.
این زوج خیلی مچ‌تر از زوج قبلی بودن باهام. چقدر باهاشون راحت بودم.
حال داد💃🏻
0
0
4
تمام دو هفته‌ی اولی که رسیدم اینجا.
واقعاً از عمیق‌ترین دردهای جهانه.
ببخشید اومدم بگم که به گریه افتادن حین غذا خوردن یکی از غمگین تمرین حالت هاست.
127
363
10K
0
0
5
مثلاً به یه پسر وایت چطور بگی:
من میخواستم توی دستات
برسم به اوج خواستن
ای تنت خاک شکفتن
نگیر این بهارو از من
هان؟
0
0
5
دلم برای روزای با پروداکتیویتی بالام تنگ شده.
البته دارم گوه میخورم، همین الانشم هستم.
ولی اون حس عجیب درونی‌ای که ازش حرف میزنمو ندارم.
0
0
5
در این راستا بهتره براتون بگم من با یه آدمی پنج سال زندگیمو گذروندم. بهترین سالهای عمرمو. این ادم کسل کننده‌ترین انسان جهان بود، چون خودش هیچ چیز مورد علاقه‌ای نداشت، به علایق منم اهمیتی نمیداد. تازه بعد ۴ سال رفته بود از دوستای نزدیک من پرسیده بود من چی بخرم برای آتوسا خوشحال
قبلا گفتم بازم میگم این دختره پارتنر چند ساله داشت و از کادوی یه آدم فلج که باهاش یه سیچوئیشن شیب عجیب و غریب داشت، بیشتر از پارتنر خودش خوشحال شد.
299
40
6K
1
0
4
زنگ زدم، برداشت دیدم چشماش پف کرده از گریه و داره سیگار میکشه.
نشستم دلداریش دادم.
زندگی مارو تورو خدا. من باید بقیه رو آروم کنم.
کی منو آروم کنه پس؟:))
باز خودم.
0
0
5
هرکسی رو بخوام دعوت کنم خونه‌م، قطعاً برای صرف صبونه دعوت خواهم کرد.
حتی از دیت‌های تایم صبونه و برانچ هم بیشتر لذت میبرم.
0
0
4
به سری افراد که خود‌به‌خود میرن از زندگیت، نبودشون مهم نیست حقیقتاً. تهش میگی چه بهتر دیگه نیستن. ولی تا همیشه سوال بی‌جواب تو ذهنت میمونه که: چرا؟ چی شد اصلا؟
0
0
5
من مکانیزم دفاعیم اینه که بامزه میشم و خیلی تند تند حرف میزنم.
میخنده تراپیستم و دیگه الان میدونه اگه اینطور بشه یعنی اوضاع خیلی بده.:)))
من امروز فهمیدم اینکه بتونی تراپیستت رو بخندونی واقعا هیت different.
26
34
2K
0
0
5
ولی خواستم بگم (واقعاً فارغ از هرگونه کسونه واویلا بودن)، امروز وقتی از ده‌تا پله سر خوردم پایین با باسن و دستمم زخم شد، حس بینهایت جدید، عجیب و غریبانه‌ای داشتم. برای چند دقیقه شدیدترین احساسات ناخوشایندو تجربه کردم.
میگم چند دقیقه چون باید میرفتم سرکار و فرصتی برای بال و پر
1
0
5
وای زنیکه بیکار
با اون سن برگشته میگه چقدر احساسات بچه‌های گروه سطحی بود، من فکر میکردم حقیقی عشق بهم میورزیم، خیلی بی معرفتن و بلا بلا بلا
=)))
باورم نمیشه یکی با نزدیک۴۰ سال سن، دغدغه‌ی ذهنیش همچین کسشری باشه که چرا کسایی که فکر میکرد صمیمین، دیگه باهاش صمیمی نیستن.
1
0
5
این موضوع که برای بازدید خونه‌ای که اجاره کردی، اگر خونه نباشی خودت، با کلید زاپاس میان و چک میکنن، خیلی آزارم داد امروز.
وات د هل واقعاً؟
حریم خصوصی مصوصی رو شاشیدید توش؟
اصن قلبم درد گرفته.
1
0
5
من کلا ارتباط اجتماعیم خوبه، با هر رده‌ی سنی‌ای میجوشم.
ولی دیگه فکرشم نمیکردم وارد جمعی بشم که دوتا فلو داشته باشه، و اعضای جمع به طور کلی بین ۷ تا ۱۲ سال ازم بزرگتر باشن. واقعا مضطرب بودم.:)))
قشنگ به سان تقابل چند پلنگ با یک بچه گربه.:)))
0
0
5
ساید دیش خیلی برای من مهمه. عملاً هیچ غذایی رو همینطوری خالی خالی نمیتونم بخورم. به همین دلیل از روزی که نعناع خشک خریدم انسان بهتری شدم.
1
0
5
از تنش درونی و استرس، پام درد میکنه.
میدونم حرفم شبیه حرف اون مریضاییه که میگن خودم بدنمو بهتر میشناسم. ولی خب…
0
0
5
اینکه گوه باشی و بگی که گوهی، شرف داره به اینکه گوه باشی و بگی شکلاتم.
1
0
5
باید هرچی کار دارم یا حتی درس دارم، قبل از ورود به خونه انجامشون بدم.
چون وقتی میرسم، ته مونده‌ی انرژیم همینطور تپ تپ رو تک تک پله‌ها میریزه، نهایتاً مثل یه جسم بی‌جان میرسم اتاق و میفتم رو تخت.
0
0
4
بدترین حس جهان اونجاست که اومدی تو تخت و پوزیشن درست خوابو گرفتی، یادت میاد لامپ روشنه هنوز. 😣
2
0
5
بدون اینکه از یکی بپرسید که آیا اوکی هست یا نه؟ خواهشاً شماره‌شو، آیدیشو، هیچیشو به کس دیگه ندید. خیلی زشته خدایی.
0
0
5
انسان خیلی جالبه واقعاً
یه دوره خیلی دنبال فانتزی‌های عجیبت میری. کله‌خری میکنی، مخالف نظر همه و اصول خودت عمل میکنی.
بعد یهو میبینی دیگه تحمل اون میزان از هیجان و سورپرایز و بی‌برنامه بودنو نداری.
دنبال سکوتی. حالا هر از گاهی هیجان ریزی اضافه میکنی. جالبه انصافاً این گذر کردنا.
0
0
5
خدایی برای بلاگر اینستاگرام آخه؟!!
یعنی دیگه هیچی نموند شما براش نمالید.
1
0
5
واقعاً کار بزرگی کردم، لباسارو از ماشین دراوردم پهن کردم، رفتم نزدیک ۴۵ دقیقه کسچرخ زدم تو فروشگاه و خرید کردم.
البته تهش یادم رفت چیزی که میخواستم رو بگیرم و هزار تا کسشر دیگه خریدم. ولی بازم از تو تخت بودن بهتر بود. خیلی بهتر.
کی تموم میشی مود تخمی من؟ میشه بری؟
0
0
4
همین خود من تا رسیدم اینجا، یا از هر مرحله‌ای که رفتم جلو انقدرر چیز میز منتشر کردم، لوکیشن تغییر دادم، تا جونم حال بیاد.
اینایی هم که کلا جنم همچین حرکتهای بزرگی رو ندارن، همیشه قاشق به دست آماده نشستن.
خلاصه حتی از کوچکترین موفقیتتون، انقدر بگید و ذوق کنید تا کون ملت جر بخوره.
1
0
5
مگه میشه اینهمه زیبایی؟🫠🫠
0
0
5
تنهایی اونجایی کوبیده میشه تو صورتت که برات فیلم و عکس میدن خانواده‌ت که دور هم غذا میخورن و تو نیستی. دوستات همه جمع شدن و مست و پاتیل و خوشگل برات فیلم و عکس میفرستن و تو نیستی.
متاسفانه از دو روز پیش منتالی افتادم تو سربالایی. خیلی سخته بالا رفتن ازش. امیدوارم کم نیارم.
0
0
5
دوستم میپرسید دوستی پیدا کردی؟ (غیر ایرانی)، ورزشتو شروع کردی؟ تفریحات و فساد به راهه؟
جوابم به همش نه بود، چون واقعا انقدر ذهنم با کارهای مهم به نتیجه نرسیده پره، به این چیزا فکر نکردم.
احتمالاً مشکل سیستم فکری منه، ولی حقیقتاً رسیدن به اون نقطه زمانبره برام.
2
0
5
کنترل بحرانم اینطور بود که:
بعد از پنیک چند دقیقه‌ای
گفتم خب
چارپایه؟ نداریم
قد؟ کوتاهه
جثه؟ مناسب برای کنترل روند جریان از داخل کمد بدون خفگی
زور: زیاد
پس؟ بلایند میریم.
خلاصه بعد یه ربع جون کندن از داخل کمد برای جا انداختن در سنگینی که نمیدونستم دارم کجا فرو میکنم، جا افتاد.
1
0
5
ولی واقعا ناراحتم دیر اومدم توییتر، امتیاز توییتهای؛ ویزام اومد و خونه گرفتم رو از دست دادم.
مسخره نمیکنم، واقعاً تا سالها دلم میخواست یکی از اونایی که این توییتهارو میزنه من باشم. :(
0
0
5