گلدون اطلسی
@Atlasiiiiii
Followers
989
Following
892
Media
20
Statuses
12,290
کـاین دم و دود سینه‌ام، بار دل است بر زبان
گیلیاد
Joined April 2020
Don't wanna be here?
Send us removal request.
Explore trending content on Musk Viewer
WINTER FESTIVAL WITH FOURTH
• 208877 Tweets
Happy New Month
• 154724 Tweets
Liz Cheney
• 131639 Tweets
SKECHERS MEET WITH APO
• 107507 Tweets
Choice of the Year
• 97119 Tweets
Ruben Amorim
• 81258 Tweets
Botswana
• 50898 Tweets
#enhypen
• 40425 Tweets
taemin
• 40200 Tweets
PROXIE TRAFFIC MV OUTNOW
• 37480 Tweets
#ゴジラマイナスワン
• 37283 Tweets
My MAMA
• 35504 Tweets
SEED FREEDOM ZERO
• 33991 Tweets
キャラクリ
• 30109 Tweets
CERAVE X OHMLENG
• 29362 Tweets
モンハン
• 25305 Tweets
雇用統計
• 22129 Tweets
スペック
• 22084 Tweets
#シェリン特番
• 19633 Tweets
ヴェノム
• 19042 Tweets
Toussaint
• 18148 Tweets
#赤いきつね緑のたぬきで熱々ワッショイ
• 17613 Tweets
モルガン
• 11871 Tweets
یک شب معمولی که دارین غذا می‌خورین، وقتی لیوانو به لبات نزدیک کردی، چند ثانیه‌ی کوتاه بهش خیره میشی؛
می‌فهمی دیگه دوسش نداری.
بعد ظرف سالاد رو برمی‌داری و میگی کاش کاهو بیشتر ریخته بودم.
126
198
8K
پاییز خیلی نزدیک شده
و من تموم پاییزهای عمرمو غمگین بودم
خیلی غمگین.
20
41
704
منتظر موندم
چون از پاره شدن آخرین رشته‌ی اتصال، وحشت داشتم.
0
49
589
من غمگین بودم اما درست نفهمیده بودم چی به سرم اومده
تا اینکه وقتی رو نیکمت پارک داشتم گریه می‌کردم
یه خانوم نشست کنارم و پرسید چی شده عزیزم؟
آدم همیشه موقع تعریف کردن ماجرا، اونجایی که مکث می‌کنه و صورتش گر می‌گیره، عمق واقعه رو می‌فهمه.
3
9
480
" دیر آمدی ری‌را
باد آمد و همه‌ی رویاها‌ی ما را
با خود برد."
5
7
399
دیگه تحمل ندارم
پدرم با عصبانیت حرف میزنه و من به اندازه‌ی وقتی که هفت سالم بود، مضطرب میشم.
چرا هیچ فرقی نکرده؟
من که چند ساله خودمو آواره کردم ولی تو هیچ قبرستونی آروم نگرفتم.
10
1
273
حتی اگه با تمام توانت هم بدویی به بعضی چیزها نمی‌رسی.
باورش کن.
3
7
265
@seharfibinoghte
بعد از ۱۲ سال
یک سال مداوم بری کاردرمانی
چه امیدی
چه جنگ‌جویی
جفتتون خسته نباشین.
1
0
257
دلم تنگ شده، کوچیک شده، آخرش یه روزی تموم میشه.
تموم میشم.
3
8
253
بدن عزیزم من زندگیم همینه.
حالا تو هی با درد معده و قلب و دست راست، هشدار بده.
فقط کارو سخت‌ترش می‌کنی.
2
13
242
مامان نگران نباش چهار فصل سال رو حساسیت ندارم، اکثر وقتا گریه کردم فقط.
0
10
234
من ۱۸ سالم که بود از خونه‌ای که توش بزرگ شدم زدم بیرون
و دیگه هیچ‌وقت، هیچ‌جایی، برام خونه نشد.
3
6
226
متاسفانه دردناک‌ترین بخش بزرگ‌سالی برای من اونجایی بود که فهمیدم مادرم زیادم مقصر نبود.
طفلک فقط همیشه سعی داشت چهره‌ی پدرم در نظر من خراب نشه.
1
1
202
سه روزه همش خوابم
بدنم خالی کرده کاملا
امروز تو حموم گریه کردم چون توانشو نداشتم موهامو بشورم.
5
0
197
حالا می‌فهمم وقتی می‌گفتی جبرانشم دردی از آدم دوا نمی‌کنه، چقدر دل‌شکسته بودی مامان.
0
9
282
آدم میره دوستشو می‌ذاره تو قبر
فکر می‌کنه زندگی تموم شده
ولی چند ساعت بعدش می‌شینه زرشک‌پلو با مرغ می‌خوره
و برای بار هزارم بهش ثابت میشه زور زندگی خیلی زیاده.
6
1
180
تو دلم یه زن مریض و بی‌پول، داره رخت می‌شوره؛ دستاش زخم شده، آب سرده، مواد شوینده هم چرکارو پاک نمی‌کنه.
3
10
160
اصلا دیگه نمی‌دونم کدوم اتفاق برام درد بیشتری داشت
فقط می‌خوام قرصمو بخورم و بخوابم.
0
11
146
معلومه گذشته‌ت برام مهمه
آدم باید نه گفتن بلد باشه تا آره‌هاش ارزش پیدا کنن.
1
5
122
نمی‌دونم این زندگی واقعا سخت و غیرقابل تحمله یا من فقط دلم تنگ شده.
1
4
112
این عطر آشنا را می‌شناسم!
من از جست‌وجوی تو در باد … بریده‌ام «ری‌را»
0
0
141
حتی خوابیدن برام عذاب‌آور شده
آخرین پناهگاهم رو هم از دست دادم.
1
2
109
من سال‌ها تو جنگ روانی بودم
خط مقدم حملات اضطرابی
یعنی چی هیچ سهمیه‌ای بهم تعلق نمی‌گیره؟
1
3
109
هر شب به تمام چیزهایی که ممکن بود اتفاق بیوفته فکر می‌کنی ولی صبح که میشه مجبوری واقعیت رو ادامه بدی.
0
9
103
شماهام پریودتون همینجوریه که شکمتون میزنه بیرون؟
یا فقط بدن من اینقد تخمیه.
16
0
90
اگر درگیر افسردگی هستین اوصیکم به داشتن روتین.
باید اعتراف کنم که روزی سه دقیقه زبان ترکی با دولینگو منو نجات داد.
3
1
89
"بعد از تو
شب‌های طولانی بسیاری
روزهای طولانی بسیاری
شب و روزهای طولانی بسیاری
بی اسم تو مُردم."
0
4
88
همیشه تو اتاقم بودم ولی گوش به زنگ بودم.
پدرم ساعت سه می‌رسید خونه
از مدل کلید انداختنش تو در
صدای قدم‌هاش
و تن صداش موقع سلام کردم به مادرم
می‌تونستم حالشو حدس بزنم.
3
0
80
مهر ز من گسسته‌ای، با دگری نشسته‌ای
رنج ز من شکسته‌ای، راحت جان کیستی؟
4
2
70
@behzad_bh
بنظرم خداحافظی واقعی دفعه دوم اتفاق میوفته
اونجا که دلت رو باید بین چندجا تقسیم کنی
اونجا که تو وطنت احساس غربت داری
میبینی زندگی بدون تو جریان داره
و کلی خاطره ی جدید بدون حضور تو شکل گرفته
اونجا از همون لحظه اومدن غصه ی لحظه‌ی خداحافظی رو داری
اونجا که به هیچ کجا تعلق نداری...
2
5
70
اتفاق بدی برام افتاده
اتفاق خیلی خیلی بدی
لطفا تمام مقدساتتون رو واسطه قرار بدین برام.🥺
13
0
67
انگار یه بچه با ذوق یه بستنی رو گاز زده باشه
ولی وسط بازی کردن فراموشش کرده؛
آروم آروم آب شدم
و دیگه به هیچ دردی نمی‌خورم.
1
0
65
منو ببر به دنیامو به اون دستا که می‌خوامو
به اون شبا که خندونم که تقدیرو نمی‌دونم
1
0
60
هنوز وقتی به کسی زنگ می‌زنم و جواب نمیده قلبم می‌ریزه پایین
وقتی کسی ناراحته و صحبت نمی‌کنه، وقتی کسی میگه زندگی هیچ معنایی نداره، وقتی کسی حتی به قصد شوخی کلمه‌ی قرص برنج رو به زبون میاره.
0
1
58
اولین بار که به کمک داروها فهمیدم دنیای بدون اضطراب چه شکلیه، حس می‌کردم از اردوگاه کار اجباری اومدم بیرون و حالا می‌تونم برای خودم زندگی کنم.
4
0
58
هر زمان احساس کردین یه دختر بچه بیشتر از سنش می‌فهمه تحسینش نکنین
درد و دل کردن باهاش رو متوقف کنین و ببرینش پیش تراپیست.
توروخدا.
3
1
55
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
1
3
59
برام خیلی جالبه مانتو و شلوار رسمی زنانه اینقدر توجه آقایون رو جلب می‌کنه.
5
0
58
@R_Seddigh
مامانم هر روز میگه تو اصلا منو اذیت نکردی
نفهمیدم چطوری بزرگ شدی
در حالی که من حس میکنم ۵۰ سال زندگی کردم.
0
0
56
زندگی‌ام هم‌اکنون پوچ و تو خالی‌ست.
همه‌چیز پوچ است، اشیاء، لحظه‌ها و من.
0
1
54
بهم نگو ببخشید
اگر مسئله‌ی ما بخشیدن بود، بدون اینکه ازم بخوای می‌بخشیدم.
2
3
55
باورم نمیشه
دو روز تموم بدو بدو کردم که پدرم رو برای تولدش سوپرایز کنم، چنان دعوایی کردن با مامانم که مبهوت فقط نگاهشون می‌کردم.
بعدم جفتشون گذاشتنو رفتن.
پدرم رفت خونه‌باغمون، مادرمم با خاله‌هام رفتن سفر.
2
0
54
اندوهی که تو دلم کاشتی اونقدر بزرگ شده که منو تو آغوشش گرفته.
0
0
53
افسردگی زندگی شمارو می‌دزده.
این‌طوری که به نظرت یک سال گذشته اندازه‌ی ۱۰ سال طول کشیده اما میبینی به اندازه‌ی یک هفته هم زندگی نکردی.
1
9
52
باورم نمیشه آدمی که دیروز صبح بهم قول دادیم سال دیگه باهم بریم دماوند، دیگه زنده نیست.
3
0
51