Kheder
@Amir_Khederer
Followers
355
Following
180
Media
54
Statuses
2,089
Explore trending content on Musk Viewer
Cheney
• 468785 Tweets
Texas
• 229611 Tweets
Michigan
• 189797 Tweets
England
• 148330 Tweets
Mustafa Kemal
• 133881 Tweets
Ireland
• 123315 Tweets
MSNBC
• 74358 Tweets
Lookman
• 47456 Tweets
Nelly
• 38557 Tweets
Grealish
• 32893 Tweets
Arkansas
• 29646 Tweets
Kentucky
• 29036 Tweets
#كاريزما63
• 24590 Tweets
Iowa
• 24026 Tweets
Musiala
• 21052 Tweets
Ohio State
• 16289 Tweets
Penn State
• 16106 Tweets
Pedro Almodóvar
• 15876 Tweets
#BaşkomutanErdoğan
• 14579 Tweets
Sabalenka
• 14004 Tweets
#الهلاليين_يرفضون_لودي
• 13010 Tweets
León de Oro
• 11538 Tweets
Auburn
• 11521 Tweets
Riya
• 10997 Tweets
Sellers
• 10271 Tweets
۱
۱۴۰۰ بعد از ۸ سال اومده بودم ایران. هفته‌ی دوم، یه عصر شلوغ وسط هفته میدون ونک منتظر دوستم بودم که از یه ماشینی صدای جیغ و داد اومد. مرد داشت زن رو کتک می‌زد. درِ سمت مسافر باز شد، زن یه پاشو از ماشین بیرون گذاشت ولی مرد از موهاش کشیدش تو و باز شروع کرد کتک زدن. پیاده‌رو کاملا
وقتی از شدت صدای درگیری و کتک‌کاری، همسایه‌ها به ۱۱۰ زنگ زدن، من رو که سر و صورتم خونی بود پرت کرد و رفت دم در گفت مسئله خانوادگیه. پلیس‌ها هم گفتن خداحافظ!
من کتک خورده بودم و قانون حمایتی از من نکرد. حتا شاید توی اون حملات جنون‌آسا کشته می‌شدم.
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
115
189
5K
3
3
111
۵
ناقص شده باشه یا اصن کشته شده باشه.
ولی عجیب‌تر از پلیس عابرای پیاده بودن…
داشتم فکر می‌کردم که اینجوری شده یا همیشه اینجوری بوده و من یادم رفته!
1
0
70
۴
اول این پلاک رو یادداشت کنید. یه تیبای سفید همین الان از حقانی وارد میدون ونک شد، راننده داشت یه خانم رو کتک می‌زد و اجازه نمی‌داد پیاده بشه، لطفا سریع متوقفش کنید.
یک ساعت بعد از ۱۱۰ تماس گرفتن پرسیدن گفتی ماشین کجا می‌رفته؟ باورم نمی‌شد. گفتم توی این یه ساعت امکان داره اون زن
1
0
55
۳
همچنان من و اون زن و مرد برای جمعیت نامرئی بودیم. مرد قبل ازینکه در سمت مسافر رو ببنده زن رو دوباره کتک زد، بعد سوار ماشین شد و حرکت کرد به سمت میدون، زن هنوز توی ماشین بود. همینجور که منتظر بودم ۱۱۰ جواب بده شماره پلاک رو بلند تکرار می‌کردم که یادم نره. تا پلیس جواب داد گفتم:
1
0
54
اگه اوکراینم بیاد بالا احتمالا بگن این دوره از بازی‌ها پشت درهای بسته برگزار میشه
2
4
54
۲
شلوغ بود ولی انگار اون زن و مرد برای بقیه نامرئی بودن. به اطرافم نگاه کردم، هیچ واکنشی وجود نداشت. به سمت زن رفتم گفتم «می‌خواین با پلیس تماس بگیرم؟» که مرد شروع به فحش دادن کرد. گفتم من با پلیس تماس می‌گیرم. مرد سریع از ماشین پیاده شد و با داد و بیداد به سینه‌ی من کوبید.
1
0
53
دقیقا همون لحظه‌ای که بلیط ایران می‌گیری دیگه زمان متوقف میشه
9
0
52
تف به مردونگی و نگاه جنسیت‌زده‌ت آقای قاضی‌زاده که هنوز می‌گی «ما اونقدر مرد هستیم»
1
1
52
رئیسم زنگ زد با نگرانی یه مشکلی که پیش اومده رو بگه. از این ور خط صدای خِرت خِرت میومد. گفت چیکار می‌کنی؟ گفتم خیار رنده می‌کنم. گفت که چیکارش کنی؟ گفتم بریزم تو ماست بخورم.
چند لحظه ساکت شد و به این فکر کرد که بخشی از مشکل همینیه که بهش زنگ زدم.
4
0
42
اسنپی‌های مهربون، اسنپی‌های نامهربون
اسنپی‌های اخلاق‌مدار، اسنپی‌های اخلاق‌ندار
اسنپی‌های مطبوع، اسنپی‌های بدبو
خداحافظ
8
0
41
کسی که کلش فواره داره رنگین‌کمونم درست میکنه دیگه چی می‌تونه از زندگی بخواد؟
4
4
40
تا اطلاع ثانوی مصرف قهوه صرفا جهت تامین کافئین خواهد بود
اینجا داره میگه ناراحت نباش آقای سیدین؛ سعی می‌کنم دوباره عید بیام.
تا عید ولی خیلی خیلی بعد از ظهرهایی هست که کسی پیام نمی‌ده «قهوه؟»
@Amir_Khederer
6
1
83
6
0
41
سرآغاز آرامش دو چیزه:
از هیچ کس هیچ توقعی نداشته باش.
از هر کسی توقع هرچیزی رو داشته باش.
@seyediin
با تشکر
1
2
33
رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد
زهرم از غالیه آید که بر اندام تو ساید
روزتون مبارک پدر لاس خاور میانه
4
0
35
طبق معمول تا نشستم تو هواپیما خوابم برد. بیدار که شدم صندلی بغلی بهم یه بسته بیسکوییت داد، باز کردم خوردمش. همه چی عادی بود تا اینکه دوباره بیدار شدم، دیدم صندلی بغلیم خالیه ولی یه بسته بیسکوییت باز نشده دارم.
1
0
33
یه همکاری داشتم یه بار ازم پرسید بلایای طبیعی مورد علاقه‌ت کدومان.
همچنان عجیب‌ترین سوالیه که یه نفر در مورد علایقم پرسیده
9
0
32
من برای آرامش و تمدد اعصاب پیچ باز می‌کنم. شما چی کار می‌کنید؟
6
0
13
3
1
32
به راننده اسنپ اکوپلاس گفتم کولر بزن، گفت خرابه. گفتم سفر رو لغو کن، پیاده شد کاپوت رو زد بالا کولر رو درست کرد.
@seyediin
هم شاهد بود
5
0
28
سنسور در سطل‌آشغال دستشویی حساس شده و از هر فاصله‌ای که رد شم درشو باز میکنه. هر بارم که باز میشه می‌ایستم باهاش چشم تو چشم می‌شم. اینجوریه که میگه بفرما تو. منم اینجوری‌ام که حالا باشه یه وقت دیگه. بعد درشو میبنده.
3
1
29
کجای دنیا وقتی بهش می‌گی قهوه‌ت رو اینجوری درست کنه میگه: «بُبام بیا ای وَر خودت بزن»
تازه دوتا درست کردم پول یکیشو گرفت.
3
0
27
پایه‌ترینی
این روزا، طرفای ظهر که میشه زنگ می‌زنه و یک کلمه میگه «قهوه؟»، منم یه کلمه می‌گم «قهوه»، نیم ساعت بعد پیش منه و می‌ریم گپ و قهوه رو با هم می‌زنیم.
خوش می‌گذره خداییش.
@Amir_Khederer
12
0
85
5
0
27
اجازه ندین ظرفاتونو مهمون بشوره.
پنکک درست کردم مزه بندری میده.
3
0
26
دردت چو می‌دهد دل بیمار را شفا
من بر امید درد تو بیمار مانده‌ام
و شبخیر
0
0
27
تجربه‌ی زیبای زندگی هر انسانی اینه که بیاد خونه‌ی من براش صبونه درست کنم
10
0
27
همه خطای منست این که می‌رود بر من
ز دست خویشتنم تا به خویشتن چه رسد
2
0
26
آخرین توصیه برای اسنپ این بود که زنگ بزن به راننده اگه گفت کولر نداره لغو کن. پنج‌تا راننده گفتن کولر نداریم. شیشمی رو دوستم گفت بده من صحبت کنم شاید صدای خانم بشنوه بگه دارم، و داشت
3
0
25
آخر هفته ساعت شیش صبح پا شی چارده کیلومتر بدوی، دوش بگیری، اصلاح کنی، صبونه درست کنی، قهوه بریزی بشینی بازی این دلقکا رو ببینی که تر بزنن به اعماق روحت
1
0
25
امروز روز منه.
اعلام کردن که ۹۰تا بچه دبستانی توی پروازه، اول اونا رو سوار میکنیم. تا اینجاش خوب بود، ولی وقتی سوار شدم دیدم به صورت متوازن در سطح کابین پخش شدن
5
0
25
امروز با یه عزیزی صحبت می‌کردم، گفت قوی‌ترین رئال‌های فارسی رو جنوبیا نوشتن.
گفتم چون رئالشونم جادو داره. جنوب، جادو توی زندگی جریان داره.
0
0
25
آقای صدر که می‌گفتی فصل فوتبال شروع شد و بهونه‌ای پیدا کردیم از دغدغه‌ها و دل‌مشغولیا و اونچه که در زندگی ما رو به بند کشیده فاصله بگیریم.
کاش زنده بودی وضعیت زندگی و اعصاب ما در شروع فصل رو می‌دیدی
1
1
25
مامان میگه اگه کولر آبی و اسپلیت رو با هم روشن کنیم یکیش می‌سوزه.
الان من ناظر مناظره آبی و اسپلیتم ببینم کدوم اول می‌سوزه
7
0
24
از دور همه‌ی اتفاقا خیلی بزرگتر از واقعیتن. مخصوصا اتفاقای بد.
و ما تهش اینجا خل می‌شیم
3
0
21
دوستان فرمودن اکوپلاس سفارش بده کولر می‌زنه. ایشون هم گفت کولر برای تابستونه.
گفتم فرق اکوپلاس با معمولی چیه؟ گفت فعلا فرقی نداره فقط گرونتره
به این یکی گفتم میشه پنجره رو بدی بالا کولر بزنی؟
پنجره رو داد بالا گفت کولر ندارم
2
0
19
4
1
22
آخرین دانستنی بدردنخور اینکه به طور میانگین ما ۱۳تا راز رو از بقیه پنهان میکنیم که ۵تاش رو تاحالا به یه نفرم نگفتیم و وقتی فکرمون درگیرشونه تاثیرشون روی عملکردمون مثل تاثیر یه وزن فیزیکی اضافه‌ایه که حمل میکنیم.
و جالب اینکه فکر ما بیشتر در تنهاییمون درگیر این رازهاس نه توی جمع
3
0
22
الان به قدری عراقی‌ام که
چون عراقی ز دست خود فریاد
هر دمت صدهزار باید کرد
3
0
22
انتظار یه soap opera در همون حد نتفلیکس رو داشتم (که خیلی صحنه‌ها هم بود) ولی خوشبختانه غافلگیر شدم.
جدای از بازی‌های درخشان ناتالی پورتمن و ژولین مور، فیلم مرز خودش رو با دراماهای معمول مشخص کرده و الهام گرفتنشم از پرسونای برگمن تمیز درومده.
2
0
23
راننده‌ی عزیزمون نه تونست من رو پیدا کنه، نه می‌تونه مسیر رو پیدا کنه. وقتی هم بش گفتم کولر، گفت: ها؟
3
0
23
یدونه آدامس به راننده‌ی اسنپ دادم، گفت اسکار بهترین مسافر رو به شما تقدیم می‌کنم
1
0
23
راننده‌ی اسنپ به قدری با شخصیت بود که نه تنها کولر زد بلکه شیشه‌های ماشین رو هم دودی کرده بود که نیازی نباشه به مسافرای خانم بگه حجاب داشته باشن.
گفت: جریمه‌ی شیشه دودی پنجاه تومنه، فدای سرشون
3
0
21
کاری بکن، که کار عراقی ز دست رفت
در کار او ببین: که چه غمخوار مانده‌ام
1
0
20
موقع دویدن دوستانم برام سعدی می‌خوندن و من از ذوق یورتمه می‌رفتم
3
0
21
بعضی از راننده‌های اسنپ هم جوری تمام دریچه‌های کولرشون رو بستن که یعنی حتی صحبتشم زشته، نپرس اصلا
4
0
22
شمایی که با قهوه‌ی داغ و بستنی و لواشک حال دلت خوش نمی‌شه، برای شما از دست تراپیست هم هیچ کاری بر نمیاد
4
0
21
دیروز بعد بازی نیاز به بستنی‌درمانی داشتم، رفتم شیش تا بستنی خریدم. با هر خبر دارم یکیشو میخورم و الان دوتا مونده
2
0
21
فیلم به خوبی سعی کرده علاوه بر کتاب به فضای تیم برتونی «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی» هم وفادار بمونه.
یه موزیکال حال خوش‌کن که ساده و بی‌ادعا حرف دلش رو نه تنها توی دیالوگا که توی فضا هم پخش کرده:
هر چیز خوب توی این دنیا با یه رویا شورع شده. به رویاهامون وفادار بمونیم.
2
1
21
۱
صبح یه مقاله از نیویورک تایمز می‌خوندم که عنوانش این بود:
Why We Reach for Nostalgia in Times of Crisis
مقاله با اشاره به کارای تعدادی متخصص ادعا میکنه که مغز ما در شرایط بحرانی می‌تونه ما رو به جایی از گذشته ببره که احساس امنیت میکنیم. این کمک میکنه که مجموعه‌ای از مکان‌های
1
1
20
او را چه خبر از من و از حال دل من
کو دیده‌ی پر خون و دل ریش ندارد
و در انتها
بیچاره دل ریش عراقی که همیشه
از نوش لبان، بهره بجز نیش ندارد
2
0
19
موقع دویدن با دوتا بچه‌ی اسکوترسوار پنج شیش ساله مسابقه دادم و سوم شدم. حداقل روی سکو رفتم.
1
0
20
عراقی، هر سحرگاهی بر آر از سوز دل آهی
ز خواب این دیده‌ی بختت مگر یکبار برخیزد
2
0
19
هلیکوپتر رئیس‌جمهور به مقصد نمی‌رسه بعد من انتظار دارم اسنپ کولر بزنه
1
0
20
ابتدا اینجوریه که
خرد گفتا: به پیران سر چه گردی گرد میخانه؟
ازین رندی و قلاشی شوی بیزار اولی‌تر
بعد اینجوری میشه که
نهان از چشم خود ساقی مرا گفتا: فلان، می خور
که عاشق در همه حالی چو من می‌خوار اولی‌تر
و در انتها اینجوری
عراقی را به خود بگذار و بی‌خود در خرابات آی…
0
0
20
تیکه کلام راننده دیوونه‌س. چراغ دیوونه چرا سبز نمی‌شه، کولر دیوونه چرا خنک نمی‌کنه. بعد زنگ زد به یکی گفت هادی دیوونه، چرا حمید دیوونه گوشیشو جواب نمی‌ده
2
0
18
امیدوارم که فقط بی‌سواد باشی
بیش از هشتصدهزار اوکراینی تاکنون به دست پوتین خونخوار کشته شدند که اکثرا زن و کودک بودند، اونوقت چرا همه‌ی چشمها باید به سی هزار نفری باشه که در غزه کشته شده؟؟؟
جز پروپاگاندای چپ‌های مزخرف و یه مشت تروریست مسلمان دلیل دیگه ای داره؟
372
119
846
2
1
19
این رنگی
2
1
19
شما هرچقدرم برای سلامت روانت تلاش کنی یه چیزایی از کنترلت خارجه.
چهارشنبه با تراپیست صحبت می‌کنم، پنجشنبه جمعه صنعت نفت می‌رینه تو روانم، شنبه یکشنبه منچستر.
2
0
19
دوستم گفت چرا قلب مشکی؟
گفتم من کوررنگم، عینک آفتابی هم زده بودم، فکر کردم قرمزه من مشکی می‌بینم
0
0
18
از وقتی موهام بلند شده دوش که می‌گیرم بوی تمام چیزایی که طول روز باهاشون برخورد داشتم از لای موهام می‌ریزه بیرون
3
0
18
توی کتاب «تابستان همان سال» ناصر تقوایی، یه جا همون اوایل کتاب میگه: زنهای لختی که عکسشان به دیوار چسبیده بود آنقدر بی‌حیا بودند که برهنگیشان آدم را نمی‌گرفت.
بنظر من در یک جمله حدود کمال یک توصیف رو جابجا کرده.
(یجورایی هم وصف تایم‌لاین این‌روزاس که فقط در خفا میشه بازش کرد)
3
0
20
به این یکی گفتم میشه پنجره رو بدی بالا کولر بزنی؟
پنجره رو داد بالا گفت کولر ندارم
2
0
19
دارم گله‌ها، ولی نه از دوست…
اینجوری که:
با دوست مرا همیشه صلح است
با خود بود، ار بود مرا جنگ
و در جمع‌بندی می‌فرمایند که:
این جمله شکایت از عراقی‌ست…
1
2
18
همین یدونه عکس دل‌خوشی چند روز آینده خواهد بود!
1
0
18
یه مستندی هست که پسر فرگی یه سری سوالا از گذشته‌ی دور از باباش می‌کرد که ببینه بعد از سکته‌ی مغزی حافظه‌ش درست کار میکنه. بعد فرگی داستان اینکه عشقش به کتی چجوری مسیر فوتبالشو عوض کرد رو تعریف میکنه.
همه چیز زندگیت قشنگه مرد!
3
0
18
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
0
0
17
همه ماهی تن و آورده به کف جام صدف
من نهنگم نه حریف صدف ایشانم
(دست شما درد نکنه آقای خاقانی)
0
1
17
اینقدر به این نخلا خیره موندم تا واقعا یادم رفت کجام و رفتم همونجا که دلم می‌خواست باشم و از ذهن همراهم تشکر کردم
2
0
18
در دقایق اولیه بامداد فرمودند که:
بدید تا نظر از دور ناردان لبت
بسا که چشم مرا آب در دهان آمد
0
0
17
کفش از ماشین لباسشویی درومده از پیتزای از فر درومده هم جذابتره
0
0
18
این لحظه از آن شادم کاندر دل تنگ من
غم جای نمی‌گیرد، تیمار نمی‌گنجد
و شبخیر
0
0
17
هر روز (حداقل یه روز در میون) باید روز بزرگداشت شما باشه آقای سعدی.
فقط اگه در زمان و مکان صحیح زندگی می‌کردی جای هرچی سرو توی شعرات هست نخل میذاشتی.
2
0
16
بچه‌ی سه چهار ساله وارد رستوران شد از کنار میزا رد می‌شد به همه سلام می‌کرد. چرا بچگیای من سلام کردن به بزرگترا اینقدر سخت بود!
2
0
17
الان دوستی در نقد فرهیختگی فرمودند: «هیچ وقت یادت نره پسر گاو بدنیا میاد قاطر از دنیا میره. اگر نتونی این روند رو طی کنی تبدیل به یک پسر ضعیف افسرده و … می‌شی».
4
0
16
چند روز پیش برای اولین بار از لحظه‌ی شکار یه کوسه‌ی سفید توسط یه نهنگ اورکای زیبا فیلم گرفتن. یه جوری قربون صدقه‌ش می‌رم انگار بچه‌م برای اولین بار راه رفته
4
0
17
آبادان لهجه‌ی اتاقای مختلف خونه هم با هم فرق داره
بقیه شهرها هم لهجه محله‌های مختلفش با هم فرق داره یا فقط اصفهان اینجوریه؟
42
1
115
1
0
17
تا چند پزیم دیگ سودا؟
کز خامی خویشتن بجوشیم
با آنکه به ما نمی‌شود راست
این کار، ولیک هم بکوشیم
0
2
15
ترجیح میده مسافر توی این گرما وسط خیابون منتظر بمونم ولی خودش توی ماشین منتظر نمونه و به دروغ می‌زنه راننده رسید و منتظر شماست
1
0
17
داشتم قفل گرفتن ویزا برای کشور اشتباه رو هم باز می‌کردم که یه بزرگی (هم مادی هم معنوی) متوقفم کرد
3
0
15