AlemarahDari Profile Banner
الاماره دری alemarah Dari Profile
الاماره دری alemarah Dari

@AlemarahDari

Followers
5K
Following
7K
Statuses
3K

حساب سایت الاماره دری در توییتر

Afghanistan
Joined August 2023
Don't wanna be here? Send us removal request.
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
29 days
سخن روز سلام علیکم بما صبرتم
Tweet media one
0
2
12
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
11 hours
مقامات مسئول از افزایش و تعدیل صلاحیت‌های ادارات ولایتی در ارتباط با تذکره تابعیت خبر داده‌اند. براساس این تغییرات، برخی صلاحیت‌های جدید به ادارات ولایتی اضافه شده و برخی از صلاحیت‌های پیشین نیز مورد بازنگری و اصلاح قرار گرفته است. به‌منظور درک بهتر این اصلاحات، تمامی صلاحیت‌های اضافه و تعدیل‌شده به‌صورت ماده‌وار تنظیم شده است. از مسئولان ذی‌ربط خواسته شده تا این تغییرات را با همکاران خود به اشتراک بگذارند تا روند رسیدگی به امور مربوط به تذکره تابعیت با شفافیت و هماهنگی بیشتری اجرا شود.
Tweet media one
0
0
2
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
11 hours
وزارت صحت عامه می‌گوید کار ساخت نخستین شفاخانه دوصد بستر بیماری‌های سرطان در کابل به سرعت جریان دارد و به‌زودی فعال خواهد شد. نورجلال جلالی سرپرست‌وزیر صحت‌ عامه در جریان بازدید از روند ساخت این شفاخانه، گفته که وزارت صحت عامه توجه خاص به درمان بیماران سرطانی دارد. وزارت صحت عامه در خبرنامه هم‌چنان افزوده که در تهیه وسایل پیشرفته صحی و ارتقای ظرفیت نیز برنامه‌یی برای این شفاخانه، روی دست دارد.
Tweet media one
0
1
6
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
12 hours
سال ۲۰۲۴، دست‌آورد‌ها و چالش‌ها در سیاست خارجی امارت اسلامی افغانستان نویسنده: داکتر محمدحسین سعید مترجم: عبدالمالک عزیزی سال ۲۰۲۴ میلادی شاهد مجموعه‌ای از دست‌آوردها در حوزۀ سیاست خارجی امارت اسلامی افغانستان بود، مانند بازگشایی بعضی از سفارت‌خانه‌ها و تعیین کنسول‌های جدید در بعضی از سفارت‌خانه‌های افغانی در کشورهای مختلف و بسته‌شدن بعضی از سفارت‌خانه‌ها در برخی کشورهای دیگر. در طول سال گذشته حداقل سه سفیر امارت اسلامی اوراق اعتماد رسمی خود را به مسئولین حکومت چین، ازبکستان و امارات متحدۀ عربی تقدیم کردند. چنان‌که بلال کریمی در ۱۱ آگوست اوراق اعتماد خود را به رئیس‌جمهور خلق چین، عبدالغفار بحر، در ۱۰ اکتبر  اوراق اعتماد خود را به وزیر خارجۀ ازبکستان، و بدرالدین حقانی در ۲۸ نوامبر اوراق اعتماد خود را به رئیس دولت امارات متحدۀ عربی، تقدیم کردند. از دست‌آوردهای دیگر امارت اسلامی می‌توان از بازگشایی سفارت عربستان سعودی در کابل و همچنین تعیین دیپلمات‌هایی از قزاقستان، هند و عمان نام برد. در کنار این پیشرفت‌ها، تعداد نمایندگی‌های دیپلماتیک فعال امارت اسلامی در خارج به ۴۰ نمایندگی می‌رسند در حالی که ۲۰ نمایندگی دیپلماتیک خارجی نیز در کابل فعال گردیده‌اند. در رابطه با همین موضوع حمدالله فطرت، معاون سخنگوی امارت اسلامی افغانستان، تصریح کرد که: امارت اسلامی توانسته است در زمینۀ سیاست و دیپلماسی، به دست‌آورد‌های بزرگی دست یابد، چنان‌که توانسته است روابطی را در سطح بالا با چین، امارات متحده عربی، آذربایجان، ترکمنستان، ازبکستان، قزاقستان، روسیه و تعدادی از کشورهای منطقه برقرار بکند. از طرفی دیگر وزارت خارجۀ افغانستان در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۲۰۲۴ اعلان کرد که خدمات کنسولی نمایندگی‌های دیپلماتیک افغانستان در ۱۳ کشور اروپایی که در این میان می‌توان از لندن، بلژیک، سوئد، نروژ، سوئیس، اتریش، ایتالیا، یونان، فرانسه، پولند، کانادا، استرالیا و دو ولایت بُن و برلین آلمان نام برد، به خاطر عدم همکاری با حکومت سرپرست، به رسمیت شناخته نمی‌شوند. همین‌طور وزارت خارجه از بسته‌شدن کنسولگری افغانستان در مونیخ و سفارت‌خانه‌های افغانستان در هلند، اسپانیا، بلغارستان و جمهوری چک خبر داد. از طرفی دیگر وزارت خارجه نروژ در ۶ دسامبر اعلان کرد که به خاطر آنچه که آن را نقض حقوق بشر در افغانستان می‌داند، ارتباطات خود را با حکومت موقت افغانستان کاهش می‌دهد؛ امری که باعث شد امارت اسلامی نارضایتی خود را از این تصمیم با این الفاظ اعلام بکند: وزارت خارجۀ امارت اسلامی نارضایتی خود را به خاطر تصمیم حکومت نروژ جهت کاهش ارتباطات دیپلماسی اعلام می‌کند و امیدوار است که چنین تصمیم‌هایی با امور داخلی کشورها ربطی نداشته باشد. با وجود این، کشورهایی همچون ایتالیا و نیکاراگوئه در سال ۲۰۲۴ سفیرهای غیرمقیمی را برای افغانستان تعیین کردند، چنان‌که نیکاراگوئه، مایکل کامبل و ایتالیا، سابرینا اوگولینی را برای این مهم تعیین کردند. همچنین در نتیجۀ کوشش‌های وزارت خارجه افغانستان، قرقیزستان دومین کشوری است که در تاریخ ۵ دسامبر بعد از قزاقستان امارت اسلامی را از لیست سیاه خود حذف کرد و احتمال دارد که روسیه هم به زودی همین اقدام را بکند. در خلال سال ۲۰۲۴ نشست‌های مختلفی با موضوع افغانستان برگزار گردید. همین‌طور مسئولین امارت اسلامی سفرهایی را در منطقه داشتند که در رأس این هیئت، رئیس‌الوزرا و معاونین اداری، اقتصادی و سیاسی ایشان قرار داشتند و همچنین مسئولین وزارت دفاع، وزارت خارجه، وزارت داخله، وزارت تحصیلات عالی، وزارت معارف و غیره حضور داشتند. ادامه مقاله:
Tweet media one
0
0
0
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
12 hours
عمر ثالث/بخش سی‌ششم شوراهای علمای کرام در ماه میزان 1378 هجری شمسی، مطابق جمادی‌الثانی سال ۱۴۲۰ هجری قمری، امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد، طی یک اقدام ابتکاری فرمان تأسیس شوراهای علمای کرام در تمامی ولایت‌ها و ولسوالی‌های تحت حاکمیت امارت اسلامی را صادر کرد. هم‌زمان با صدور این فرمان، لایحه‌ یا دستورالعمل شوراهای علماء نیز از طرف مقام امارت صادر شد که به این شوراها منحیث یک قوه حاکم و ناظر حکومتی رسمیت میبخشید. شوراهای علمای کرام که بعداً در تمام ولایت‌های کشور ایجاد شد، از یک‌سو اگر وظیفه نظارت بر امور حکومتی را داشتند، از سوی دیگر به معنی شریک ساختن مردم محل در امور حکومتی، توضیع قدرت و مردمی‌سازی آن نیز بود، چون اعضای شورای هر ولایت و ولسوالی‌ها از مردم همان مناطق انتخاب شده بودند و وظیفه نظارت بر مقامات محلی و رهنمایی آن‌ها را به عهده داشتند. شرایط مهم عضویت در این شوراها، داشتن علمیت (حد اقل متوسط) سابقه خوب و عدم ارتباط با گروه‌های غیراسلامی و مخالفین امارت اسلامی قلمداد می‌شد. تشکیل هر شورا عبارت از رئیس، معاون، مسئول اداری و مدیر ارتباطات بود. تعداد اعضای شورا، حداقل ده تن درنظر گرفته شده بود که باید یک‌بار در ماه در مرکز ولایت یا ولسوالی تدویر جلسه میکرد و بر اساس ضرورت، جلسات فوق‌العاده نیز دائر نموده میتوانستند. اولین وظیفه از وظایف اساسی شوراهای مذکور دعوت بود که باید برای دعوت دینی برنامه‌های خویش را در راستای اصلاح افراد و جامعه تدوین کرده و توطئه‌های دشمنان اسلام را خنثی و مردم را از این توطئه‌ها با خبر سازند. هم‌چنان غرض استحکام فکر جهاد و نظام اسلامی، اذهان مردم را در برنامه‌های اجتماعی و یا ویژه روشن کنند. دومین وظیفه مهم شوراها، نظارت و اطلاع‌رسانی بود. در این مورد در لایحه‌ی شوراها چنین آمده بود: «شوراهای علمای کرام باید در هر ولایت و ولسوالی اجراآت مسئوولین امارت اسلامی را زیر نظر داشته باشند. اگر یکی از مسئوولین خلاف شریعت، قوانین و لوایح امارت اسلامی عمل نماید، شورا فرد مذکور را به جلسه خویش فرا خوانده و مورد بازپرس قرار دهد. اگر مسئول مذکور دلایل معقول نداشته باشد و تخلف آن به اثبات برسد، علمای کرام او را توصیه نمایند که دست از اعمال نادرست خویش بردارد، و اگر سزاوار مجازات و عزل شدن باشد، باید مقام امارت را مستند و کتباً با خبر نموده و مقام امارت شخص مذکور را اصلاح و یا از وظیفه سبک‌دوش نماید. در این اجراآت لازمی است که شخص مسئول حتما در حضور شورا مورد بازپرس قرار گیرد، نه این‌که با شکایت در غیاب شخص مسئول فیصله صورت گیرد. دیگر این‌که هر عضو شورا نمیتواند که شخص مسئول یا قاضی را فرا خواند؛ بلکه رئیس شورا به مشوره اعضای شورا آن‌ها را دعوت خواهد کرد. شورای علما در امور قضات و مسئولین هیچ‌گونه دخالت نخواهند کرد تا خللی در اجراآت وارد نشود. مسئول در چارچوب لایحه و قانون به فعالیت بپردازد و از طرف شورا بر آن نظارت صورت گیرد و مسئولین را متوجه فعالیت‌های شان بسازد. وظیفه سوم شوراهای علمای کرام، مشوره گفته شده است. شوراهای ایجاد شده در ولایت‌ها و ولسوالی‌ها، به والیان و ولسوال‌ها مشورت می‌دادند. همین‌گونه اگر شورا بخواهد در یکی از جلسات ایشان والی یا ولسوال اشتراک نماید، مسئولین محلی باید در جلسه شورا اشتراک کنند. در لایحهی شوراهای مذکور آمده است که شورای علمای کرام میتواند منازعات مردم را با رضایت جانبین با مصلحت فیصله نماید و اگر کسی به این فیصله قناعت نداشت، به محکمه مراجعه نماید.» در فرمان امیرالمؤمنین در خصوص شوراهای علمای کرام ��مده است که این شوراها سعی در اصلاح مسئولین خواهند کرد، مسئولین را از راه نصیحت به امور شان متوجه خواهند ساخت و اذهان عامه را اصلاح خواهند کرد. مفتی محمد معصوم افغانی که در تشکیل شوراهای علما مسئوولیت داشت، میگوید: «این تشکیل به سطح کشور (بجز منطقه کوچک که در تصرف حاکمیت امارت نبود) یک تشکیل عظیم از علماء و مشایخ بود که در آن بیش از ۷۰۰۰ عالم و مشایخ کرام به امر بالمعروف و نهی عن‌المنکر، اصلاح و ارشاد، نظارت و بررسی حاکمان، حل منازعات و مشکلات مردم عام، ایجاد تفاهم بین دو طرف متخاصم بر اساس یک قاعده فقهی و نظیر آن، به امور خیر و نیک دیگر مشغول بودند.» ادامه مقاله:
Tweet media one
0
0
2
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
14 hours
وزارت خارجه قطر در یک اعلامیه گفته که ملا عبدالغنی برادر معاون اقتصادی رییس‌الوزرا با شیخ محمد بن عبدالرحمن آل‌ثانی نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر در دوحه دیدار کرده است. وزارت خارجه قطر افزوده که طرف‌ها در این دیدار درباره چالش‌های مردم افغانستان گفت‌وگو کرده و نخست‌وزیر قطر از ادامه تلاش‌های دوحه برای دست‌یابی شهروندان افغانستان به ثبات و رفاه اطمینان داده است.
Tweet media one
0
2
8
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
17 hours
عالی‌قدر شیخ القرآن و الحدیث، مولوی هبت الله آخندزاده، رهبر امارت اسلامی افغانستان، دیروز از پوهنتون کندهار دیدار کرد و برای نخستین بار در یک گردهمایی گسترده با مسئولین این پوهنتون، اساتید، کارمندان و محصلین دیدار و سخنرانی کرد. رهبر امارت اسلامی در ابتدای سخنان خود بر ارزش علم و اهمیت آموزش‌های دینی و معاصر تأکید کرد و از اساتید و محصلین خواست که این دو نوع علم را با اخلاص فرا گیرند و نیت خود را تنها برای رضای الهی حفظ کنند تا بتوانند از دانش خود برای خدمت به دین و مردم استفاده نمایند.
Tweet media one
0
0
1
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
20 hours
پس‌منظر و رازهای حمله علیه امارت اسلامی! سرمقاله مجلهٔ صمود ترجمه: احمدالله مهاجر بدون تردید، همگان آگاه‌اند که در این اواخر، برخی سازمان‌های خارجی حملات گسترده و منظمی علیه امارت اسلامی افغانستان، که از چشمه‌سار زیبای شریعت اسلامی سرچشمه می‌گیرد، به راه انداخته‌اند. این حملات در حالی صورت می‌گیرند که دادگاه عالی کیفری بین‌المللی حکم بازداشت أمیرالمؤمنین و قاضی‌القضات –حفظهماالله– را صادر کرده است، آن‌هم به‌خاطر اتهامات بی‌اساس و ادعاهای توخالی مانند تبعیض علیه زنان افغانستان و ارتکاب جرایم ضد حقوق بشر! سازمان‌هایی که در رأس چنین فتنه‌هایی قرار دارند و عملاً آن را رهبری می‌کنند، بدون شک همان کسانی‌اند که شعله‌های آتش را میان مسلمانان برمی‌افروزند و با تمام توان در تلاش‌اند تا صف واحد امت اسلامی را از هم بپاشند. آنان همچون شمشیری برّان، پیکرهٔ واحد امت را پاره‌پاره کرده و مسلمانان را به تفرقه و دشمنی سوق می‌دهند. در نخستین گام، اسلحهٔ انتقاد را به‌سوی وزارت اطلاعات و فرهنگ امارت اسلامی نشانه رفتند و ادعا کردند که این وزارت، خرید و فروش کتاب‌هایی همچون کتاب «التوحید؛ اثر شیخ محمدبن عبدالوهاب نجدی» را ممنوع کرده است؛ این در حالی است که امارت اسلامی افغانستان هرگز با محتوای چنین کتابی مخالف نبوده و نیست؛ بلکه وزارت اطلاعات و فرهنگ صرفاً نسخه‌ای از آن را که دارای حواشی و اضافاتی بود و در آن افراط و غلو به چشم می‌خورد، ممنوع اعلام کرده است. بدیهی است که چنین اقداماتی در سایر کشورها نیز رخ می‌دهد، هر کشوری بنابر مصالح داخلی خود، برخی از کتاب‌های علما را ممنوع می‌کند، بدون آنکه الزاماً با محتوای آنها مخالف باشد. اما جای شگفتی اینجاست هنگامی که کشورهای مذکور تألیفاتی را ممنوع اعلام می‌کنند، این کارشان قابل درک بوده و بهانه‌تراشی‌های مختلفی برای تجویز آن انجام می‌گیرد؛ اما اگر همین اقدام در افغانستان و از سوی امارت اسلامی انجام شود، برخی افراد فوراً آن را خیانت شمرده، عقیدهٔ امارت را زیر سؤال برده و حتی آن را از دایرهٔ اسلام و کلمهٔ «لا إله إلا الله» خارج می‌دانند. این افراد، امارت را به شرک و قبرپرستی –که بزرگ‌ترین گناه و ظلم محسوب می‌شود– متهم می‌کنند، در حالی که این کارشان از اخلاق بدشان در اختلاف نشأت می‌گیرد. آنان –آگاهانه یا ناآگاهانه– اسلام را در فکر اشخاص معیّن، کتاب‌های خاص و مدارس مشخصی منحصر می‌کنند. اگر این کار افراط‌گرایی نیست، پس افراط چیست؟! اگر این تکفیر محسوب نمی‌شود، پس تکفیر یعنی چی؟ بدون شک امارت اسلامی افغانستان تنها برای تحقق «لا إله إلا الله» و برتری‌بخشیدن به آن بر هر سخن و هر اعتبار دیگری بنا شده است و ملت افغانستان برای پاسداری از این کلمه‌ بزرگ و دفاع از آن، جان، مال و جگرگوشه‌های خود را فدا کرد تا آنانی را که با لشکرها و تجهیزات نظامی از گوشه‌وکنار دنیا آمده بودند و می‌خواستند کلمه‌ی خود را برتر سازند، شکست دهد. اگر امارت اسلامی افغانستان با مفهوم «توحید در عبادت» مشکلی می‌داشت، هرگز کتاب‌های عقیدهٔ اسلامی را حتی در کتابخانه‌های کشور اجازه نمی‌داد، مانند: متن العقیدة الطحاویة، الحصون الحمیدیة، شرح الفقه الأکبر، شرح العقائد النسفیة و... در حالی که این کتاب‌ها همچنان در مدارس افغانستان تدریس می‌شوند. بدون تردید، افغانستان از علمای بزرگی برخوردار است و مملو از کتاب‌های عقیدتی و شر‌وح توحید -که حق خداوند متعال بر بندگان است- می‌باشد. علمای این دیار، با درایت و فهمی که دارند، ملت خویش را مخاطب قرار داده و به زبان خودشان با آنان سخن می‌گویند. آنان شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعهٔ خود را به خوبی درک کرده و مطابق با عقل و فهم مردم، آنان را به راه حق هدایت می‌کنند. بنابراین، این علما بهتر از هر کسی می‌دانند که چگونه عقاید مردم را اصلاح کرده و مسیر هدایت را برای آنان روشن سازند، چنان‌که گفته‌اند: «فأهل مكة أدرى بشِعَابِها؛ اهل خانه از حال هم باخبرترند». شکی نیست که متهم‌کردن امارت اسلامی به شرک و قبرپرستی و برانگیختن چنین مباحثی، بدون داشتن علم یقینی و آگاهی از واقعیت‌ها، همان خط قرمزی است که گروهک داعش در افغانستان برای تکفیر مسلمانان از آن استفاده می‌کند. بر همین اساس، انفجارهای خود را توجیه کرده و خون‌های معصوم امت اسلامی را حلال می‌شمارد. چنین اتهاماتی، همان آتشی است که با شعله‌های آن، به کشتار مسلمانان، خیانت و هدر‌دادن جان‌های آنان می‌پردازد. ادامه مقاله:
Tweet media one
0
5
15
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
22 hours
امروز و تاریخ امروز : پنـــــج شنبه 14 - شعبــــان - 1446 هـ ق 25 - دلــــــو - 1403 هـ ش 13 - فبـروری - 2025 م ع وبسایت الاماره دری
Tweet media one
0
0
2
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
1 day
پشت میله‌های زندان! بخش بیست‌وپنجم جاوید افغان ترجمه: محمدصادق طارق خنده‌ای از درون دردها (بخش_۲) یک روز سربازان آمدند و گفتند چرا نام خود را اشتباه گفته‌ای؟ جواب دادم: نام من ضیاء احمد است، ولی مردم مرا به نام عبدالله می‌شناسند. (قاری صاحب خندیدند و گفت من آنها را فریب می‌دادم و نمی‌خواستم مرا بشناسند.) بالاخره یک روزی برادرم آمد و در کلینیک بلاک اول پلچرخی با من دیدار کرد. گریه‌کنان گفت: بسیار به دنبال تو گشتم! به او تسلی دادم و گفتم: از این سختی‌ها هنوز خسته نشده‌ام، نگران نباش! از این دردهای کوچک لذت می‌بریم! از غیرت و شجاعت قاری صاحب متعجب شدم. در آن لحظه به یاد آوردم که با هر زندانی ملاقات کرده‌ام آن‌ها در میان صحبت‌هایشان از آرامش و اطمینانی که خداوند به آنها داده بود، سخن می‌گفتند. این همان اطمینان کامل و ایمانی است که خداوند به زندانیان بی‌گناه در هنگام شکنجه‌های سخت و آزارها می‌دهد. قاری صاحب داستان خود را ادامه می‌داد؛ چند انگشت دست راست‌ خود را روی پا و لباس‌‌ها کشید و سپس گفت: دل برادرم آرام شد. دو ماه در کلینیک بستری بودم، سپس مرا به منزل بالا منتقل کردند. آنجا مجاهدین دیگری نیز بودند که به من خدمت می‌کردند. بیشتر آنها مجاهدین استشهادی بودند. مقامات دولتی ترسیدند که مبادا از کلینیک نیز مدرسه‌ای بسازیم. به‌همین دلیل ما را به بلاک جزایی بلاک سه منتقل کردند. چند شب آنجا ماندیم و سپس به بلاک ششم منتقل شدیم. در آن بلاک نه تلفن بود و نه هیچ امکانات دیگری. سلول‌ها قفل‌دار و جزایی بودند. قرآن کریم را از ما گرفتند و کتاب‌ها را در جو انداختند زیرا بر جلد کتاب‌ها (کتابخانه حقانیه) نوشته شده بود. آنها گفتند: این کتاب‌های حقانیان است و باید از بین برود. در آن زمان ملا محمدنبی اخند نیز به ما ملحق شد که تازه از بلاک گوانتاناموی پلچرخی منتقل شده بود. اسدالله خالد به تازگی رئیس امنیت شده بود و مطمئن بود که دیگر کار ما تمام شده است؛ به همین دلیل عکس‌های ما و مجاهدینی که اعدام می‌شدند را گرفتند. یکی از دوستان ما از زندان فرار کرد و نرده‌های پنجره را برید. هشت دوست بلاک ما نیز تصمیم گرفتند که باید کاری انجام دهند، اما نقشه‌مان موفقیت‌آمیز نبود و دستگیر شدیم. به عنوان تنبیه ما را به سلول‌های انفرادی منتقل کردند. اسدالله خالد داستان اعدام را آغاز کرد و مسئولان زندان موضوع فرار ما را به او گزارش دادند. خداوند ما را از اعدام نجات داد، اما سایر دوستانمان اعدام شدند. حدود یک ماه بعد، به خالد حمله شد و مجروح گردید و از سمت امنیت برکنار شد. داستان اعدام ما سرد شد، اما هفت ماه را در سلول انفرادی گذراندیم. سپس به بلاک خاص منتقل شدیم، جایی که فقط زندانیان اعدامی را به آنجا می‌بردند. تقریباً دو سال دیگر نیز در این رفت و آمدها گذشت. سه بار ما را برای اعدام بردند. منتظر می‌ماندیم، حمام می‌کردیم، چشم‌هایمان را سرمه می‌کردیم، عطر می���زدیم و لباس‌های تمیز می‌پوشیدیم. من هم یک تکه سنگ زیر تشکم پنهان کرده بودم و در دلم می‌گفتم اگر آمدند، یکی را پیش از خودم خواهم کشت. بار دیگر نیز منتظر ماندیم و حمام کردیم، اما خداوند راه دیگری پیش آورد و نجات‌مان داد. اما یک روز ناگهان به بگرام منتقل شدیم. آنجا لباس‌های سرخ زندان به ما دادند و ما را به بلاک‌های مختلف تقسیم کردند. من را به بلاک دلتا فرستادند، جایی که زندانیان اعدامی را جدا کرده و به بلاک آلفا می‌بردند. نزدیک به دو سال آنجا ماندم تا اینکه در یک انتقال دیگر به بلاک سیزدهم منتقل شدم. آنجا کتک‌خوردن، شکنجه و آزار معمول بود. وقتی زندانی‌ای را می‌گرفتند، هیچ‌کس نمی‌توانست از او دفاع کند. او را به شدت می‌زدند و سپس زخمی‌ رهایش می‌کردند. حتی برخی بیماران نیز با ما بودند که از بیماری مردند. بعضی دیگر را در شفاخانه ۴۰۰ بستر با تزریق سم شهید کردند. زمانی سلسله اعدام‌ها شروع شد اما ما را از بلاک دوم به هفتم و سپس به بلاک Show منتقل کردند و خداوند زمان نجات ما را به تأخیر انداخت تا اینکه لیست ۵۰۰۰ زندانی رسید. در این مدت کاملاً به زندان عادت کرده بودیم و حتی سختی‌های بزرگ نیز برایمان کوچک به نظر می‌رسید. بارها ترجمه قرآن را خواندیم، قران کریم را حفظ کردم و تا دوره حدیث درس خواندم. ادامه مقاله:
Tweet media one
0
2
10
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
1 day
جنایت کندز؛ اوج بزدلی گروه‌های مفسد و اربابان‌شان نویسنده: مبارز هروی نبود امنیت یکی از چالش‌های عمده مردم رنج‌دیده افغانستان در زمان اشغال این کشور توسط آمریکا بود؛ روزگاری که خون مردم بی‌گناه به بهانه‌های پوچ و واهی ریخته می‌شد و هیچ عمل‌کرد موثری از سوی اداره وقت کابل در جهت تأمین امنیت مردم روی دست گرفته نمی‌شد. با روی‌کارآمدن امارت اسلامی، چالش ناامنی نیز همانند دیگر دغدغه‌های زمان اشغال پایان یافت و افغانستانی که یک‌روز در لیست ناامن‌ترین کشورها بود، در صدر کشورهای امن قرار گرفت. در طول سه‌ونیم سالی که از عمر بابرک�� این نظام گذشته است، مردم افغانستان آرام‌ترین روزهای زندگی‌شان را گذرانده‌اند و در هر ساعت از روز و شام، در شهرها، ولسوالی‌ها و قریه‌جات با خاطری آسوده سفر می‌کنند. اما در این میان دست‌هایی در پشت پرده برای ناامن‌سازی افغانستان و ریختن خون بی‌گناهان این دیار، هرازگاهی دست به اعمال تخریبی زده و سعی می‌کنند این کشور را برای جهانیان ناامن جلوه دهند. در روزهای آغازین حاکمیت امارت اسلامی هرچند گروه‌های مفسد در گوشه‌وکنار این سرزمین لانه‌های پنهانی برای فعالیت‌های شوم‌شان در اختیار داشتند، اما با گذشت مدت‌زمانی نه‌چندان زیاد تمام این لانه‌ها بر سرشان خراب گردید و نیروهای امنیتی دلیر کشور، بر فعالیت ناچیز آن‌ها نیز نقطه پایان گذاشتند. با این حال برخی از جهات با جای‌دادن و همکاری با این گروه‌ها در بیرون از مرزهای افغانستان سعی در ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی در کشور داشته و از طریق اعمال تخریبی این گروه‌ها، تلاش بر تأمین منافع نامبارک خود دارند. حمله ناجوان‌مردانه روز گذشته در کندز که مردم بی‌گناه افغانستان را هدف قرار داد و بر اثر آن تعدادی از هم‌وطنان ما مجروح و برخی به شهادت رسیدند، گوشه‌ای از تلاش‌های محکوم به شکست این گروه‌های مفسد و اربابان جدیدشان است. بدون شک افرادی که دست به انجام چنین اعمال شومی می‌زنند، نه تنها بهره‌ای از اسلام نبرده، بلکه مرزهای انسانیت را نیز زیر پای گذاشته‌اند و با این‌ عمل‌شان خشم الهی و جهنم را به جان می‌خرند؛ وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا ﴿۹۳ نساء﴾ و هر كس عمدا مؤمنى را بكشد جزایش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى‌گيرد و لعنتش مى‌كند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است. اما ناگفته نماند که بانیان و مسئولین این حملات بزدلانه از چنگال نیروهای امارت اسلامی فرار نتوانسته و قبل از آن‌چه فکرش را بکنند گرفتار خواهند شد و به جزای اعمال‌شان طبق دستورات وزین اسلامی خواهند رسید.
Tweet media one
0
5
16
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
1 day
خیال‌پردازی‌های اخیر ترامپ؛ ناپختگی سیاسی نویسنده: ابوالمرصاد ذوالفقار آمریکا با پشتیبانی‌های مستقیم و غیرمستقیم با رژیم صهیونیستیِ هم‌فکرش در مدت پانزده‌ماه، با ریختن بمب بر سر مردم مظلوم غزه، نتوانست مردم شجاع آن دیار را مجبور به ترک سرزمین‌شان کند. اما حالا رئیس‌جمهور تازه به‌قدرت‌رسیدهٔ آمریکا با خیال‌پردازی‌های پوچ اظهار می‌دارد که باید مردم غزه سرزمینی را که قرن‌ها در آن نسل‌درنسل زندگی نموده‌اند، رها کرده و به سعودی و یا کشورهای هم‌جوارشان مهاجر شوند. این اظهارات اخیر ترامپ بیان‌گر این است که وی از تاریخ چیزی نمی‌داند و همچنین تصمیم‌های اخیر وی برای جهانیان و حتی خیلی از طرف‌داران و هواداران او، مسخره به نظر می‌آید، تا جایی که واکنش‌ها و انتقادها از هر سو متوجه آن است، و هوادارانش هرچی تلاش می‌کنند تا گفته‌های ترامپ را توجیه کنند، نمی‌توانند. مردم غزه، صاحبان اصلی سرزمین‌شان هستند و این‌همه مدت آزاد زیستند و در برابر رژیم اشغال‌گر صهیونیستی مبارزه نموده و هرگز تن به ذلت نداده‌اند. اگر در راه جهاد علیه متجاوزین اسرائیلی و دفاع از خویش، خانه و سرزمین‌شان را به خاطر ویرانیِ صورت‌گرفته ترک کرده‌اند، دوباره برگشته و آن را می‌سازند و در آن‌جا می‌مانند و هیچ طمع و انتظاری از کسی ندارند تا خانه‌های‌شان را آباد کند. دنیای کفر و ترامپ با گوش‌های باز بشنوند، هیچ نیرو و قدرتی حق ندارد و نمی‌تواند به صاحب خانه بگوید: خانه‌ات را ترک کن تا ما مالک آن شویم. مردم غزه از قرن‌ها پیش است که در آن سرزمین زندگی می‌کنند و آن خاک متعلق به آن‌هاست. اگر قرار باشد آمریکا یا کشوری دیگر به خاک شیرمردان غزه چشم طمع بدوزد، عاقبت ناگواری در انتظارش خواهد بود. اخطارهای فرعونی و خودخواهانهٔ ترامپ خیلی زود گریبان‌گیر وی می‌شود. وی چندی قبل هم اظهار کرده بود که غزه را به جهنم تبدیل می‌کنم؛ اما نه تنها در کارش موفق نشد، بلکه ارادهٔ خدا غیر از این بود. اهل غزه با ایمان و یقینی که به پروردگار دارند هرگز از ملامتِ ملامت‌گران و ادعاهای پوچ ترامپ نمی‌هراسند. اهل غزه با استقامت و ثابت‌قدمی، ۱۵ ماه در زیر بمب و آتش سر تسلیم خم نکردند و به مبارزه ادامه دادند، تا اینکه اسرائیل و هم‌فکرهایش مجبور شدند آتش‌بس را با شرایطی که مجاهدین حماس تعیین کردند بپذیرند و شکست را قبول کنند و دست از تجاوز بکشند و برگردند.
Tweet media one
0
4
13
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
2 days
حادثهٔ کندز؛ چکیده‌ای از دست‌درازی دشمنان نویسنده: احمدالله مهاجر افغانستانی که تازه از هیاهوی جنگ فارغ شده و چند روزی است نفسی آرام می‌کشد، در مسیر بازسازی قرار دارد و می‌خواهد زخم‌های دوران گذشته را التیام بخشد؛ اما هنوز هم کسانی در پشت پرده وجود دارند که این وضعیت برای‌شان غیرقابل تحمل بوده و در صدد ویرانی این کشوراند. حادثهٔ دردناکی که دیروز در ولایت کندز رخ داد و در آن چندین تن از هموطنان ما به شهادت رسیدند، دردی است غیرقابل وصف. این نخستین بار نیست، بلکه بارها دشمن نامردی خود را ثابت کرده و از طریق حملات در اماکن عمومی و ملکی می‌خواهد امارت اسلامی را به چالش بکشد. در حقیقت، دشمنان دیرینهٔ افغانستان نمی‌خواهند این ملت در آرامش زندگی کند. آنان منافع خود را در ناآرامی این سرزمین می‌بینند، می‌خواهند به منابع ملی دست زده و با کشاندن کشور به سمت ناامنی، قدرت خود را تحکیم کنند. تردیدی وجود ندارد که در پس چنین حملاتی، دستان گروه مفسد آشکارا دخیل است. عاملان این جنایات در آن سوی خط فرضی دیورند حضور دارند و عملاً از سوی برخی کشورها حمایت می‌شوند. این در حالی است که ریشهٔ این گروه از بیخ‌وبن در افغانستان خشکانده شده و نیروهای امارت اسلامی در سراسر کشور، پس از حملات و تعرضات مرگبار، آشیانه‌های زیادی از آنان را نابود کرده‌اند. امروز افغانستان برای هیچ کشوری تهدیدی به شمار نمی‌آید و امنیت در عموم کشور تأمین شده است. دشمن دیگر توان حمله بر اماکنی را که قدرت نظامی و حکومتی را تهدید کند، ندارد؛ اما همچنان با ریختن خون بی‌گناهان و انجام حملات در اماکن عمومی و ملکی، خانواده‌های زیادی را داغ‌دار می‌سازد. بدون شک، این اقدامات نشان می‌دهند که آنان در میدان نظامی شکست خورده‌اند و به وحشت‌افکنی و کشتار افراد بی‌دفاع روی آورده‌اند. در پس این حملات، دستان پنهان حمایت‌گران گروه مفسد قرار دارد. همچنین، روشن است که این دشمنان، از نظر ایدئولوژیکی و استراتژیک، خواهان آرامش و ثبات در افغانستان نیستند. آنان که سال‌ها از جنگ و ویرانی این کشور سود برده‌اند، همچنان تلاش دارند تا با ایجاد ناامنی، مداخله‌های پنهانی و حمایت از گروه‌های مخرب، اهداف شوم خود را دنبال کنند. فرجام سخن اینکه، حادثهٔ کندز بار دیگر نشان داد که این دستان ناپیدا چگونه درصدد ایجاد وحشت و بی‌ثباتی هستند. هدف آنان برهم‌زدن امنیت داخلی و تضعیف استقلال سیاسی و اقتصادی افغانستان است. آن‌ها می‌خواهند افغانستان را از مسیر بازسازی منحرف سازند و امید مردم را به آینده‌ای روشن، به یأس و ناامیدی تبدیل کنند؛ اما ملت افغانستان که سال‌ها در برابر دشمنان داخلی و خارجی ایستادگی کرده، امروز نیز در برابر چنین توطئه‌هایی تسلیم نخواهد شد. نیروهای امارت اسلامی و مردم آگاه کشور باید در کنار هم، با بصیرت و درایت، این نقشه‌های شوم را خنثی کنند و اجازه ندهند که امنیت و آرامش کشور دوباره قربانی حرص و طمع بیگانگان گردد.
Tweet media one
0
0
3
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
2 days
وزارت فواید عامه اعلام کرد که در سال جاری پروژه‌های گسترده‌ای در زمینه ساخت و ترمیم سرک‌ها آغاز شده است. مولوی عبدالکریم فاتح، معین تخنیکی این وزارت، روز چهارشنبه (۲۴ دلو ۱۴۰۳) در یک نشست خبری در مرکز اطلاعات و رسانه‌های حکومت، گزارشی از فعالیت‌ها و دستاوردهای این وزارت ارائه کرد.
Tweet media one
0
0
1
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
2 days
نقشهٔ جابجایی غزه و پنجره اورتون نویسنده: احسان الفقیه مترجم: مصطفی توکلی به محض توقف جنگ در غزه و بازگشت آوارگان و بیجاشدگان به خانه‌های خود، به امید پیروزی براین مصیبت بزرگ و نفرت‌انگیز (جنگ و آوارگی) دونالدترامپ رئیس جمهور آمریکا، اهل غزه را با صحبت بی‌خردانه و جنگجال‌برآنگیز خود دوباره به آوارگی غافلگیرانه تهدید کرد و با غوغا و صحبت‌های ناموزن خود، درباره معامله قرن سخن به میان آورد. ترامپ با نادیده گرفتن حق مسلمه و تعیین سرنوشت فلسطینیان، به خود این اجازه را داد که خطوط کلی آینده فلسطین را ترسیم کند که ساکنان نوار غزه آن را رد می‌کنند و ترامپ کشورهایی را که باید پذیرایی آوارگان باشند، مشخص کرد و مصر و اردن را برای این کار انتخاب کرد. پس از این فکر ترامپ، ایده و تخیلی دیگری بر ذهن نتانیاهو آمد، و آن اینکه برای اهل غزه سرزمین دیگری را پیشنهاد کرد که می‌تواند پذیرای ساکنان نوار غزه -یعنی پادشاهی عربستان سعودی- باشد، و این را با وسعت و قدرت پادشاهی و ثروت آن توضیح می‌دهد. ترامپ رئیس جمهور ایلات متحده آمریکا، ریس جمهور قدرتمندترین کشوری، رئس جمهوری که بالاترین شعارهای انسانیت و حقوق بشر را سر می‌دهد، به جای تحریم اسرائیل، اسراییلی که نوار غزه را ویران کرد و قتل‌عام و گسترده‌ای را علیه ساکنان آن راه اندازی کرد، با این ایده و فکر که فراتر از رویاهای خود نتانیاهو بود، ترامپ به آن جایزه داد و خواستار آواره شدن ساکنین این سرزمین به نفع رژیم غاصب شد. این ایده دیوانه‌وار ترامپ توسط کشورهای عربی که امیدوار به احیای پروژه راه حل دو دولتی بودند، رد شد؛ چون این فراخوانی است که نفت را بر آتش می‌ریزد و دروازه‌های جهنم را در منطقه باز می‌کند. ولکن در اینجا یک سوال مطرح می‌شود که: آیا ترامپ امیدوار بود که این خواسته‌اش در کشورهای عربی طنین انداز شود؟ پاسخ واضح و مبرهن است، انکار قطعی و یقینی، ترامپ به خوبی می‌داند که چه در داخل فلسطین و چه در جهان عرب، چه در سطح امت اسلامی و چه در سطح نظام‌ها، موانعی بر سر راهش وجود دارد که مانع رسیدن به این هدف قرار می‌گیرند، بالفرض اگر مدافعانی هم وجود داشته باشد که تصویب این طرح را بپذیرند، قطعاً می‌دانند که روزی زیر بار آن‌ می‌آیند. و این یک مصیبت و بلای بزرگ بر جامعهٔ عربی و اسلامی می‌شود. چرا ترامپ در زمانی که قرار است فضا آرام باشد، تا راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز و دیپلماتیک در منطقه وجود داشته باشد، این درخواست دیوانه‌وار را مطرح کرده می‌کند؟ آیا این مرد دچار جنون گشته و از روی دیوانگی چنین سخنان را اظهار می‌دارد؟ آیا این اقدامات جنجال‌برانگیز بیانگر دیدگاهی یکجانبه است؟ مشکلی که ما همیشه به آن اشاره می‌کنم، این است که: این باور نادرستی است که آمریکا تنها به این تصمیم واهی و اشتباه است، یعنی آمریکا تنها نیست؛ اگرچه حقیقتی که با القای واقعیت سیاست‌های آمریکا تأیید می‌شود، این است که ایالات متحده سیاست‌های کلی را هم برای جمهوری‌خواهان و هم برای دموکرات‌ها، به‌ویژه در قبال مناقشه اعراب و اسرائیل تعیین کرده است، اما مرد صحنه‌ای وجود دارد که راه خودش را برای خدمت به این سیاست‌ها دارد. نزدیک ترین و منطقی ترین توضیح برای فراخوان ترامپ چیزی است که به پنجره اورتون معروف است که به نام جوزف اورتون متفکر سیاسی آمریکایی نامگذاری شده و به پنجره سخنرانی نیز معروف است. این تاکتیک مبتنی بر این ایده است که دوام سیاسی هر تفکر و ایده در درجه اول به میزان قرار گرفتن این ذهنیت در محدوده برخی ایده‌های پذیرفته شده در حوزه‌های عمومی بستگی دارد و نه به ترجیحات سیاستمداران تک‌رو. این تاکتیک با ترویج ایده‌ها و استدلال‌های بسیار افراطی عمل می‌کند که حالت شوکه‌آور ایجاد می‌کند و توجه و بحث را برمی‌انگیزد و به مرور زمان به گزینه‌های قابل قبولی تبدیل می‌شود. این همان کاری است که ترامپ با درخواست خود برای تخلیه نوار غزه انجام می‌دهد. او به یقین می‌داند که با رد قاطعانه همه جانبه مواجه خواهد شد و نقض آشکار حقوق و همه هنجارها و قوانین بین‌المللی تلقی می‌شود؛ اما صرف اینکه تنها وارد بحث شود، حتی ��گر از طریق اعتراض و انتقاد باشد، با گذشت زمان، آرای حمایتی را به دست خواهد آورد، و تبدیل آن به یک ایده غیرممکن خواهد بود و پوشش سیاسی آن به یکی از راه حل‌های منطقی پیشنهادی تبدیل می‌شود و آنچه بعد از آن می‌آید آسان‌تر است. این تاکتیک توسط آمریکا در بسیاری از مسائل از جمله پروژه انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس و به رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت اسرائیل مورد استفاده قرار گرفت. ادامه مقاله:
Tweet media one
0
1
3
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
2 days
نوی خیرخواه مارکیت؛ پروژه برجسته تجاری در قلب کابل نویسنده: ح.ن نوی خیرخواه مارکیت یکی از پروژه‌های برجسته تجاری در قلب شهر کابل است که با هدف ارائه تجربه‌ای نوین از خرید و تجارت به شهروندان و تاجران افغان تأسیس شده است. این مارکیت در جاده نادر پشتون واقع شده و با امکانات مدرن و وسیع خود، به یکی از مراکز مهم تجاری در پایتخت تبدیل شده است. این کمپلکس تجاری با مشارکت عامه و خصوصی و با سرمایه‌گذاری حدود ۳۴ میلیون دالر امریکایی در مساحت بیش از ۹۳۶۱ مترمربع اعمار گردیده است. کمپلکس متذکره دارای حدود ۱۳۰۰ دکان و دفتر، پارکینگ با ظرفیت حدود ۱۸۰۰ عراده موتر، مسجد با ظرفیت حدود ۱۸۰۰ نمازگذار در یک وقت، رستورانت، ساحه سبز و اماکن مناسب ورزشی و تفریحی ساخته شده است. نوی خیرخواه مارکیت طور مجموعی در ۹ طبقه اعمار گردیده، چنانچه دو طبقه آن برای پارکینگ وسایط و هفت طبقه دیگر برای دفاتر و دکاکین اختصاص یافته است. کار اعمار این کمپلکس پس از حاکمیت دوباره امارت اسلامی در شهر کابل آغاز شد و پس از گذشت حدود سه سال به اتمام رسید. بر اساس تصمیم جلسه کابینه امارت اسلامی افغانستان، این پروژه برای مدت ۳۰ سال به سکتور خصوصی تعلق داشته و پس از آن به دولت واگذار می‌شود. این کمپلکس تجاری بتاریخ ۲۳ دلو سال ۱۴۰۳ هجری شمسی، طی مراسمی با شکوه و با حضور مقامات عالی رتبه امارت اسلامی افغانستان، اعضای کابینه، مسئولان ارشد سکتور خصوصی، تاجران و سرمایه گذاران ملی، و نمایندگان ارشد ادارات مختلف، افتتاح و به بهره برداری سپرده شد. در محفلی که به مناسبت افتتاح این کمپلکس تجاری تدویر گردیده بود، مسئولان اعمار این کمپلکس را نمونه‌ای بارزی از مشارکت و همکاری متقابل دولت و سکتور خصوصی بیان داشتند. مسئولان امارت اسلامی تاکید ورزیدند که رشد اقتصادی و ترقی یک کشور وابسته به رشد سکتور خصوصی بوده، و امارت اسلامی همواره از سکتور خصوصی حمایت کرده و طی سه سال اخیر تلاش ورزیده تا شرایط و تسهیلات لازم را برای سرمایه‌گذاران و رونق هرچه بیشتر فعالیت‌های سکتور خصوصی فراهم سازند. مسئولان ارشد سکتور خصوصی، تاجران و سرمایه‌گذاران ملی نیز از حسن نیت و همکاری امارت اسلامی در خصوص فراهم ساختن تسهیلات و شرایط بهتر سرمایه‌گذاری در کشور ابراز خرسندی نموده و بر سرمایه‌گذاری‌های بیشتر و تطبیق پروژه‌های مشابه در کابل و ولایات تاکید ورزیدند. در این مراسم، محترم مولوی عبدالسلام حنفی، معاون اداری ریاست الوزراء، محترم مولوی عبدالمنان عمری، سرپرست وزارت کار و امور اجتماعی، محترم داکتر ملا عبدالواسع خادم، رئیس عمومی دفتر مقام ریاست الوزرا و شماری از اراکین بلند رتبه امارت اسلامی سخنرانی نموده افزودند: رشد اقتصادی و ترقی یک کشور وابسته به رشد سکتور خصوصی بوده و امارت اسلامی همواره و با قاطعیت از سکتور خصوصی و سرمایه گذاری در کشور حمایت نموده است. آنان افزودند، ساخت این کمپکس نمونه‌ای بارزی از همکاری، حسن نیبت و کار مشترک دولت و سکتور خصوصی بوده و مبین آنست که با کار مشترک می‌توان نتایج ملموس و مشهودی را بدست آورد. آنان همچنان اضافه کردند که، در این کمپلکس برای متضررین که دکاکین شان قبلاً حریق گردیده بود، اولویت داده شده است. به گفته مسئولان، نوی خیرخواه مارکیت، یک پروژه بزرگی است که طی آن فرصت‌های کاری و اقتصادی برای تعداد زیادی از هموطنان فراهم شده و تطبیق چنین پروژه‌ها ثابت می‌سازد که اکنون افغانستان به یک مکان مناسب سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های تجاری، مبدل شده است. مسئولان در اخیر، از تمامی دست اندرکاران که در تطبیق موفقانه این پروژه مهم و حیاتی سهم گرفته اند، ابراز قدردانی نموده و از همه تاجران و سرمایه‌گذاران افغان خواستند در افغانستان سرمایه‌گذاری کنند و در عمران و آبادانی کشور گام‌های عملی بردارند. نوی خیرخواه مارکیت، با ارائه محلات ویژه با امکانات مدرن و رفاهی تجربه‌ای متفاوت از خرید و تجارت را برای بازدیدکنندگان فراهم می‌کند. این مارکیت با طراحی عصری و معیاری، نظرداشت استاندردهای جهانی و امکانات پیشرفته، به یکی از مقاصد اصلی خرید و تجارت در کابل تبدیل شده است.
Tweet media one
1
26
102
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
2 days
به اساس حکم عالیقدر امیرالمؤمنین حفظه الله تعالی تعیینات ذیل انجام شد: ۱ـ والی قبلی تخار، مولوی عبیدالله امینزاده، به حیث معیین امور اجتماعی وزارت کار و امورو اجتماعی. ۲ـ معیین قبلی پلان وپالیسی وزارت معادن و پطرولیم، شیخ ضیاء الرحمن اریوبی، به حیث معیین علمی وزارت تحصیلات عالی. ۳ـ آمر قبلی نظارت د افغانستان بانک، شیخ عبدالرحمن قانت، به حیث معیین پلان و پالیسی وزارت معادن و پطرولیم. ۴ـ قومندان امنیه ولایت قندهار، مولوی سمیع الله حزب الله، به حیث والی ولایت تخار. ۵ـ والی قبلی ولایت هلمند، مولوی عبدالاحد طالب، به حیث قومندان امنیه ولایت قندهار. ۶ـ معیین قبلی علمی وزارت تحصیلات عالی، لطف الله خیرخواه، به حیث آمر نظارت د افغانستان بانک. از بارگاه الهی به همه آنها در امور محوله ایشان در پرتو شریعت اسلامی توفیق می خواهیم.
0
2
7
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
2 days
عادی سازی اشغال نویسنده: عبدالمالک عزیزی یکی از سیاست‌های امروزی برای اشغالگری، روش عادی‌سازی است. کشورهای متجاوز در ابتدا اشغالگری‌های‌شان را اندکی مخفی کرده و به نام‌ها و بهانه‌های مختلف عمل خود را توجیه می‌کنند و حضور خود را در صحنه کم‌رنگ نشان داده و در سخنرانی‌های خود دورادور به آن اشاره می‌کنند. رفته‌رفته موضوع را از گوشه‌وکنار به وسط محافل می‌کشانند و همانند صاحب‌خانه و تصمیم‌گیرندۀ اصلی درباره آن موضوع صحبت می‌کنند. موضوع فلسطین و اسرائیل هم از همین قضایا است، چنان‌که یهودی‌های که سرتاسر جهان منتشر بودند و بنابر خوی و خصلت‌های منافقانه در اواخر قرن نوزدهم، از کشورهای مختلف رانده می‌شدند و در جوامع گوناگون منفور بودند و به همین خاطر جنبش ملی یهود به نام صهیونیزم به راه افتاد و زمینه‌های مهاجرت یهودیان به سرزمین مقدس فراهم گردیدند و در جنگ جهانی اول، متفقین به منطقۀ سینا و فلسطین حمله کردند که امپراطوری عث��انی همین‌جا شکست خورد و ادارۀ این مناطق توسط سازمان جامعۀ ملل مکار در یک طرح برنامه‌ریزی شده به بریتانیا واگذار گردید و دولت بریتانیا برای ناامن سازی خاورمیانه متعهد شد که یهودیان جهان را در این کشور جای بدهد. با این توطئه یهودیانی که در گوشه‌های مختلف جهان متفرق بودند به این سرزمین سرازیر شدند و کم‌کم خود را صاحب خانه تلقی می‌کردند. اسرائیل با حمایت غرب و تضعیف قدرت‌های اسلامی به دنبال تشکیل دولت اسرائیلی در جهان بود و بالاخره توانست این آرزوی خود را در ۱۴ مه ۱۹۴۸ محقق سازد و اسرائیل کودک‌کش برای اولین بار، استقلال خود را در تاریخ مذکور اعلام کرد. به این صورت، این غدۀ سرطانی در کالبد کشورهای تزریق گردید و هر روز رو به افزایش و تکثیر بود و به خصوص زمانی که توانست کشورهای عربی را شکست بدهد و سرکشی‌های این هیولای وحشی با پیروزی در این جنگ، اوج و شدت گرفت و شهرک‌سازی‌های غیر قانونی را رو به افزایش بودند؛ اما سازمان مللی که خود باعث و بانی این اتفاقات تلخ بود، گاه‌گاهی بیانیه صادر کرده و این توحش اسرائیل را محکوم می‌کردند. اینک به برهه‌ای از تاریخ رسیده‌ایم که مهمان بی‌وجدان دیروز، ادعای تصاحب خانه را دارد و برای ساکنان اصلی آن، خط و نشان می‌کشد. آن‌طرف‌تر که ترامپ خود را رئیس جمهور ام‌القرای دموکراسی و مهد حقوق بشر معرفی می‌کند، تمام مرزهای انسانیت، وجدان و منطق را پشت سر گذاشته و همانند یک دیوانۀ تمام عیار عربده می‌کشد و خواهان بیرون راندن مردم غزه از سرزمین آبا اجدادی‌شان است.   در گذشته فقط در جلسات خصوصی و فی‌ ما بین خود، ادعای مالکیت این سرزمین‌های اسلامی را در سر می‌پروراندند و در جلسات عمومی و در انظار عمومی اجازۀ چنین گستاخی‌هایی را به خود نمی‌دادند؛ اما کم کم با آماده کردن اذهان، با خیالی آسوده خود را صاحب فلسطین می‌دانند و پروای کسی را هم ندارند.     
Tweet media one
0
0
7
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
2 days
کمپلکس تجارتی “نوی خیرخواه مارکیت” با سرمایه‌گذاری بیش از ۳۳ میلیون دالر از طریق مشارکت عامه و خصوصی ساخته شده و روز گذشته از سوی مقامات عالی رتبه امارت اسلامی افتتاح شد. کار این پروژه پس از حاکمیت امارت اسلامی آغاز و اکنون تکمیل شده است. مولوی عبدالسلام حنفی، معاون اداری ریاست الوزراء در مراسم افتتاحیه این کمپلکس گفته که ترقی و رشد اقتصاد یک کشور وابسته به رشد سکتور خصوصی آن می‌باشد و امارت اسلامی همیشه از سکتور خصوصی حمایت کرده و می‌کند.
Tweet media one
0
0
6
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
2 days
تغییرات قدرت در جنوب آسیا ثناءالله عمران ترجمه: محمدصادق طارق افزایش روابط بین هند و امارت اسلامی افغانستان، و همچنین بین پاکستان و بنگلادش به نظر می‌رسد که فصل جدیدی از رقابت‌های سیاسی را در منطقه ایجاد کرده است که از هر زمان دیگری پیچیده‌تر به نظر می‌رسد. در این اواخر، تغییرات مهمی ابتدا در افغانستان و سپس در بنگلادش رخ داده است که به ویژه برای افغانستان و هند، پیشرفت‌های دیپلوماتیک قابل توجهی را به همراه داشته است. در سال ۲۰۲۱ جنوب آسیا شاهد پایان طولانی‌ترین جنگ خود، یعنی اشغال افغانستان به رهبری ایالات متحده و متحدان غربی‌اش بود. همچنین سال گذشته حکومت ۱۵ ساله شیخ حسینه، نخست‌وزیر بنگلادش که طولانی‌ترین دوره حکومت در منطقه بود، به پایان رسید. این تغییرات منجر به دو پیشرفت دیپلوماتیک قابل توجه شد که اولین آن‌ها تعامل بین هند و ا.ا.ا و دومین آن‌ها بهبود روابط بین بنگلادش و پاکستان بود، اگرچه این روابط هنوز در مراحل اولیه است. پس از تسلط امارت اسلامی بر کابل در سال ۲۰۲۱ میلادی مقامات هندی با مقامات کابل دیدارهایی انجام دادند. پس از بازگشایی محدود سفارت هند در کابل در سال ۲۰۲۲، در نوامبر ۲۰۲۴ دولت افغانستان اکرم الدین کامل را به عنوان سرپرست‌کونسل هند در بمبی منصوب کرد که نشان‌دهنده تمایل هند به تعامل با دولت افغانستان است. مدتی قبل، یک دیپلومات ارشد وزارت امور خارجه هند، وکارم مسری با امیرخان متقی، وزیر امور خارجه افغانستان در امارات متحده عربی دیدار کرد و در مورد مسائل امنیتی و اقتصادی گفتگو کردند. تعامل سطح بالای افغانستان با هند از این جهت قابل توجه است که به نظر می‌رسد طالبان در دوران اشغال و قبل از آن، روابط بهتری با پاکستان، رقیب هند داشتند اما با پایان جنگ در افغانستان، دولت پاکستان موقعیت و اعتماد خود را در مقابل امارت اسلامی از دست داد و روابط دو جانبه بین این دو کشور نیز تیره شد. هند این تنش‌ها را فرصتی مناسب برای پیگیری منافع خود در افغانستان می‌داند و می‌خواهد اطمینان حاصل کند که خاک افغانستان نه تنها علیه آن‌ها استفاده نمی‌شود، بلکه برای تقویت مسیرهای تجاری و ارتباطی با ایران و آسیای مرکزی نیز به کار گرفته می‌شود. از سوی دیگر محمد یونس، رئیس دولت موقت بنگلادش، تاکنون دو بار با شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان دیدار کرده و خواستار بهبود روابط با اسلام‌آباد شده است. در نومبر، برای اولین بار پس از استقلال بنگلادش، دو کشتی تجاری پاکستانی که از بندر کراچی حرکت کرده بودند، در بندر چیتاگونگ بنگلادش لنگر انداختند. پس از آن، داکا اعلام کرد که مقررات صدور ویزا برای متقاضیان پاکستانی را تسهیل می‌کند، که در دوران حکومت حسینه بسیار سخت‌گیرانه بود. این پیشرفت‌های چشمگیر در روابط بین دو کشور، با توجه به میراث جنگ استقلال بنگلادش در سال ۱۹۷۱ قابل توجه است. گفته می‌شود که در آن زمان، ارتش پاکستان برای سرکوب استقلال‌طلبان بنگلادش اقدامات وحشیانه‌ای انجام داد و حتی توسط بسیاری از کارشناسان به عنوان نسل‌کشی توصیف شد. به‌همین دلیل، برخی از بنگلادشی‌ها از گسترش روابط جدید استقبال می‌کنند در حالی که برخی دیگر مخالف هستند. از زمان انتقال سیاسی، علاوه بر روابط اقتصادی، فرهنگی و تعلیمی بین دو کشور، نشانه‌هایی از همکاری در زمینه‌های دفاعی و استخباراتی نیز دیده می‌شود. در جنوری سال جاری، مقامات ارشد نظامی دو کشور در راولپندی در مورد امنیت منطقه‌ای، تمرینات نظامی مشترک، برنامه‌های آموزشی و فرصت‌های تجاری تسلیحات گفتگو کردند. همچنین نیروی دریایی بنگلادش در تمرین دریایی چندجانبه سالانه پاکستان در کراچی با نام "آمان" شرکت کرد. با این حال، روابط و تعاملات دیپلوماتیک بنگلادش با پاکستان هنوز چندان گرم به نظر نمی‌رسد. حسینه در دوران نخست‌وزیری خود در برابر بهبود روابط با پاکستان مقاومت می‌کرد. اما با فرار حسینه به هند در آگوست گذشته، یونس جایگاه او را پر کرد زیرا او تمایل بیشتری به دوستی با پاکستان نشان می‌دهد. اما این ساده‌انگاری خواهد بود که روابط داکا با دهلی‌نو و اسلام‌آباد را به عنوان یک بازی که یک طرف کامیاب و طرف دیگر ناکام باشد (zero-sum) نگاه شود. از سوی دیگر تلاش‌های اخیر چین برای کاهش تنش با همسایگان خود (هند و جاپان) نشان می‌دهد که بیجینگ می‌خواهد محیط اطراف خود را برای رقابت با ایالات متحده تثبیت کند. برای هند، کاهش تنش‌های مرزی با چین یک ضرورت برای تعاملات اقتصادی آینده است زیرا بدون کالاها و مواد خام چین، دستیابی به هدف تبدیل شدن به یک مرکز تولید جهانی دشوار خواهد بود. ادامه مقاله:
Tweet media one
0
5
12
@AlemarahDari
الاماره دری alemarah Dari
2 days
امروز و تاریخ امروز : چهــــارشنبه 13 - شعبــــان - 1446 هـ ق 24 - دلــــــو - 1403 هـ ش 12 - فبـروری - 2025 م ع وبسایت الاماره دری
Tweet media one
0
0
9