AfsharFoundatio Profile Banner
موقوفات دکتر محمود افشار Profile
موقوفات دکتر محمود افشار

@AfsharFoundatio

Followers
5K
Following
5
Statuses
2K

موقوفات دکتر محمود افشار به منظور «تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی» توسط شادروان دکتر محمود افشار در سال ۱۳۳۷ بنیاد گرفت

جمهوری اسلامی ایران
Joined April 2019
Don't wanna be here? Send us removal request.
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
11 hours
سلسله‌نشست‌‌های عصر ایرانی نیشابور؛ شکوه ازیادرفته سخنرانان: سیّد مصطفی محقّق داماد نصرالله پورجوادی محمّدحسین حلیمی علی شیرازی محمود اسعدی پنج‌شنبه، ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ حضور برای همگان آزاد است. کانون زبان پارسی باغ موقوفات دکتر محمود افشار، خیابان ولی‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، شمارۀ ۱۲ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
5
27
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
16 hours
‍ بیست و چهارم بهمن‌ماه سالروز درگذشت فروغ فرّخزاد فتح باغ آن کلاغی که پرید از فرازِ سرِ ما و فرورفت در اندیشۀ آشفتۀ ابری ولگرد و صدایش همچون نیزۀ کوتاهی، پهنای افق را پیمود خبرِ ما را با خود خواهد برد به شهر همه می‌دانند همه می‌دانند که من و تو از آن روزنۀ سرد و عبوس باغ را دیدیم و ازآن شاخۀ بازیگرِ دور از دست سیب را چیدیم همه می‌ترسند همه می‌ترسند، امّا من و تو به چراغ و آب و آینه پیوستیم و نترسیدیم ... ما درآن جنگل سبز سیّال شبی از خرگوشانِ وحشی و درآن دریای مضطرب خونسرد از صدف‌های پر از مروارید و درآن کوه غریب فاتح از عقابانِ جوان پرسیدیم که چه باید کرد همه می‌دانند همه می‌دانند ما به خواب سرد و ساکت سیمرغان، ره یافته‌ایم ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم در نگاه شرم‌آگین گلی گمنام و بقا را در یک لحظۀ نامحدود که دو خورشید به هم خیره شدند سخن از پچ‌پچ ترسانی در ظلمت نیست سخن از روز است و پنجره‌های باز و هوای تازه و اجاقی که در آن اشیاءِ بیهده می‌سوزند و زمینی که ز کشتی دیگر بارور است و تولّد و تکامل و غرور سخن از دستان عاشق ماست که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم بر فراز شب‌ها ساخته‌اند به چمنزار بیا به چمنزارِ بزرگ و صدایم کن، از پشت نفس‌های گلِ ابریشم همچنان آهو که جفتش را پرده‌ها از بغضی پنهانی سرشارند و کبوترهای معصوم از بلندی‌های برج سپید خود به زمین می‌نگرند فروغ فرّخزاد (۱۳۱۳-۱۳۴۵) شاعر روشنفکر طراز اوّل ادبیات با اشعاری آکنده از احساسات زنانه، اجتماعی و انسانی همراه با زبانی غنی از بهترین نمونه‌های شعر معاصر. از مجموعه‌های شعری او می‌توان به اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد اشاره کرد. بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
2
7
57
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
2 days
سلسله‌نشست‌‌های عصر ایرانی نیشابور؛ شکوه ازیادرفته سخنرانان: سیّد مصطفی محقّق داماد نصرالله پورجوادی محمّدحسین حلیمی علی شیرازی محمود اسعدی پنج‌شنبه، ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ حضور برای همگان آزاد است. کانون زبان پارسی باغ موقوفات دکتر محمود افشار، خیابان ولی‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، شمارۀ ۱۲ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
3
30
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
2 days
‍ انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد: پژوهشهای ایران‌شناسی: ناموارۀ دکتر محمود افشار (دفتر بیست و سوم) پژوهشهای ایران‌شناسی (ناموارۀ دکتر محمود افشار) مجموعه‌ای است برای انتشار مقالات تحقیقی در حوزه‌ای وسیع از مطالعات ایرانی که به یاد و احترام دکتر محمود افشار، مؤسّس بنیاد موقوفات، در سال ۱۳۶۴ بنیان نهاده شد. بنیان‌گذار این مجموعه، ایرج افشار، بیست و دو دفتر از آن را به یاد پدرش منتشر کرد و اکنون، پس از وقفه‌ای ده ساله، انتشار آن به طرزی تازه و با حفظ خطّ مشی گذشته از سر گرفته می‌شود. دفتر بیست و سوم پژوهشهای ایران‌شناسی با بیست و هشت مقاله، موضوعات متنوّعی از عالم پهناور ایران‌شناسی را در بر می‌گیرد و هر کس به فراخور علاقه یا تخصّصی که دارد از آن بهره‌مند خواهد شد. [پژوهشهای ایران‌شناسی: ناموارۀ دکتر محمود افشار (دفتر بیست و سوم)، به کوشش دکتر محمّد افشین‌وفایی و دکتر پژمان فیروزبخش، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳] علاقه‌مندان می‌توانند از بیست و سوم بهمن تا ششم اسفند، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند. برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است. تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
3
35
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
3 days
رفت آن کِم برِ تو آبی بود یا سلام مرا جوابی بود از سر ناز و از سر کشّی هر نفس با مَنَت عتابی بود در کف عیش من ز ساقی وصل هر زمان ساغر شرابی بود وعده‌های خوشم همی‌دادی آن همه وعده‌ها سرابی بود خسته‌ام کردی و نمی‌گویی که مرا خستۀ خرابی بود روزگار وصال جمله گذشت گویی آن روزگار خوابی بود حبّذا آنکه از زکات لبت عاشقان تو را نصابی بود [دیوان رشیدالدّین وطواط، تصحیح و تحقیق دکتر سارا سعیدی ورنوسفادرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۶۴۳] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
1
26
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
4 days
‍ انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد: اسناد تاریخی خاندان غفاری دورۀ قاجار (جلد نهم) جلد نهم اسناد خاندان غفاری به نامه‌ها و اسناد محمد غفاری ملقب به اقبال‌الدوله (۱۲۶۴-۱۳۴۲ق)، برادر بزرگ غلامحسین‌خان غفاری (صاحب‌اختیار)، اختصاص دارد. اقبال‌الدوله در عهد ناصرالدّین‌شاه، مظفرالدّین‌شاه، محمدعلی‌شاه و احمدشاه، صاحب مناصبی چون ریاست خلوت همایونی و قورخانه و وزارت فلاحت و خالصجات و حکمرانی کاشان و کرمانشاه و اصفهان بوده و نامه‌های او در دورۀ هر یک از این چهار شاه قاجار در بخشی جداگانه از این کتاب (در مجموع شامل ۲۵۱ نامه و سند) آمده است. در بخشی نیز کتابچۀ نامه‌های صاحب‌اختیار به اقبال‌الدوله (دربردارندۀ ۳۰۹ نامه) عرضه شده است. [اسناد تاریخی خاندان غفاری دورۀ قاجار (جلد نهم)، به کوشش نرگس پدرام، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳] علاقه‌مندان می‌توانند از بیست و یکم بهمن تا پنجم اسفند، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند. برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است. تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
3
28
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
4 days
‍ ⁠⁣بیست و یکم بهمن‌ماه سالروز درگذشت عباس اقبال آشتیانی اقبال در دورۀ زندگانی خود کوشش بسیار کرد و در حدود سی جلد کتاب مهم و تعداد بسیار زیادی مقالات در روزنامه‌ها و مجلات انتشار داد. از خدمات مهم او نشر مجلۀ یادگار بود که پنج سال از آن منتشر شد و در شمار بهترین مجلاتی بود که در زبان فارسی انتشار یافت... یکی از بهترین‌ کارهای او در رشتۀ تاریخ کتابی است که در تاریخ مغول تألیف کرد. در زمینۀ تاریخ ایران به حوادث مربوط به ایام سلاجقه نیز علاقه داشت و کتابی که در خصوص وزرای آن عهد نوشته بود پس از مرگش به طبع رسید. نیز دو متن فارسی عتبة الکتبة (مجموعه‌ای است از مکاتبات دوران سلجوقی) و سمط العلی را (که در تاریخ پادشاهی سلاجقۀ کرمان است) در این موضوع به چاپ رسانید. قسمت دیگر از تاریخ ایران که مورد علاقه و تحقیق او بود دوران پادشاهی صفویان و قاجارهاست. دربارۀ صفویه متن مجمع‌ التواریخ را چاپ کرد. سلسله مقالاتی که دربارۀ حوادث ایام مزبور و شرح حال رجال این دوره انتشار داد نیز گواهی صادق بر این مدعاست. در خصوص قاجاریه مقالات او حتماً و حقاً سندیت دارد. همچنین کتاب سه سال در دربار ایران تألیف دکتر فوریه، طبیب مخصوص ناصرالدّین‌شاه، را به فارسی ترجمه کرد. ترجمۀ دو کتاب یادداشت‌های ژنرال تره‌زل و مأموریت ژنرال گاردان در ایران نیز در همین مباحث است. سرگذشت امیرکبیر هم از آثار خوب او در حوادث این دوران به شمار می‌آید. روزنامۀ میرزا محمّد کلانتر فارس و تاریخ نو تألیف جهانگیرمیرزای قاجار را نیز تصحیح و چاپ کرد. انتشار کتاب جنگ‌های ایران و انگلیس با حواشی مفیدی که بر آن افزوده نیز اطلاع و علاقۀ بسیار و تبحر قطعی او را در تاریخ قاجاریه نشان می‌دهد. [نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۱۴۷-۱۴۸] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
3
33
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
5 days
بیستم بهمن‌ماه زادروز ابراهیم پورداود بخشی از سخنان ابراهیم پورداود دربارۀ جشن سده بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
0
12
118
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
5 days
‍ نوزدهم بهمن‌ماه سالروز درگذشت سیاوش کسرایی به سبزِ جاودانِ من وطن! وطن! نظر فکن به من که من به هر کجا غریب‌وار، که زیرِ آسمانِ دیگری غنوده‌ام همیشه با تو بوده‌ام همیشه با تو بوده‌ام اگر که حال پرسی‌ام تو نیک می‌شناسی‌ام من از درون قصّه‌ها و غصّه‌ها برآمدم ... تنم ز رنجْ عطر و بو گرفته است رُخم به سیلیِ زمانه خو گرفته است ... چه غمگنانه سال‌ها که بال‌ها زدم به روی بحرِ بی‌کناره‌ات که در خروش آمدی به جنب و جوش آمدی به اوج رفت موج‌های تو که یاد باد اوج‌های تو! در آن میان که جز خطر نبود مرا به تخته‌پاره‌ها نظر نبود نبودم از کسان که رنگ و آبْ دل ربودشان به گودهای هول بسی صدف گشوده‌ام گُهر ز کامِ مرگ درربوده‌ام بدان امید تا که تو دهان و دست را رها کنی دری ز عشق بر بهشتِ این زمینِ دل‌فسرده واکنی به بند مانده‌ام، شکنجه دیده‌ام سپیده، هر سپیده جان سپرده‌ام هزار تهمت و دروغ و ناروا شنوده‌ام ... کنون اگر ز خنجری میانِ کتفْ خسته‌ام اگر که ایستاده‌ام و یا ز پا فتاده‌ام برای تو، به راهِ تو شکسته‌ام ... سپاهِ عشق در پی است شرار و شورِ کاساز با وی است دریچه‌های قلب باز کن سرودِ شب‌شکافِ آن، ز چار سوی این جهان کنون به گوش می‌رسد من این سرودِ ناشنیده را به خونِ خود سروده‌ام ... وطن! وطن! تو سبزِ جاودان بمان که من پرنده‌ای مهاجرم که از فرازِ باغِ باصفای تو به دوردستِ مِه‌گرفته پر گشوده‌ام کابل، بهمن ۱۳۶۲ سیاوش کسرایی (۱۳۰۵-۱۳۷۴) شاعری با تمایلات حماسه‌سرایی و اشعاری با مضامین اجتماعی به زبان ساده بود. آرش کمانگیر، خون سیاوش، به سرخی آتش، به طعم دود و مهرۀ سرخ از مجموعه‌های شعری اوست. بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
3
40
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
6 days
‍ نوزدهم بهمن‌ماه زادروز مجتبی مینوی زبان فارسی وقتی یک نفر ارمنی و یک نفر جندقی و یک نفر قشقایی و یک خوزستانی و یک خلخالی و یک آسوری و یک بختیاری و یک شاهسون و یک شیعۀ قزوینی و یک سنی کردستانی و یک زردشتی کرمانی و یک یهودی اصفهانی و یک طالش و یک ترکمن و یک بلوچ، همه‌شان به صفت ایرانی شناخته می‌شوند و هریک که می‌خواهد به خارج مملکت سفر کند تذکرۀ تابعیت ایران می‌گیرد، چه چیز است که غالب نزدیک به عموم آن‌ها در آن شریک‌اند؟ البته عموم آن‌ها در این شریک‌اند که تابع دولت ایران‌اند و در سرزمین‌ موسوم به ایران ساکن‌اند، ولی از این گذشته غالب نزدیک به عموم آن‌ها در زبان فارسی و ادبیات فارسی و تاریخ ایران شریک‌اند و سجلّ ولادت همه‌شان به زبان فارسی است؛ غالب آن‌ها اوّلین باری که در مدرسه شروع به خواندن و نوشتن می‌کنند زبان فارسی یاد می‌گیرند؛ آن کسی که در سیستان به مکتب می‌رود به مجرّدی که سواد خواندن پیدا می‌کند، می‌خواند که: «بس مبارک بود به فرّ هما/ اوّل کارها به نام خدا» و آن کسی که در آذربایجان به مکتب می‌رود می‌خواند که: «منّت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت»؛ هزار سال است که چنین بوده است و اگر اسم کتاب یا عبارت اوّلی که یاد می‌گرفتند عوض می‌شد زبان تمامی آن‌ها یکی بود. همین‌که از مرحلۀ مقدمات می‌گذشتیم و به خواندن کتاب‌های نثر و نظم فارسی می‌پرداختیم با چه چیزهایی مواجه می‌شدیم؟ می‌دیدیم کسانی که به این زبان شعر سروده‌اند و کتاب نوشته‌اند اهل یک ولایت و ناحیۀ مخصوص نیستند؛ بلکه متعلّق به سرزمینی بوده‌اند که هزار فرسخ وسعت آن بوده است؛ «از دم سرحدّ چین تا ساحل شطّ‌العرب/ از لب دریای اسود تا کنار رود گنگ» رودکی بخارایی و شهید بلخی و معزی سمرقندی و اثیرالدین اخسیکتی و سنایی غزنوی و امیرخسرو دهلوی و فرخی سیستانی و منوچهری دامغانی و خیام نیشابوری و فردوسی طوسی و فخرالدین گرگانی و بندار رازی و کمال‌‌الدین اصفهانی و سعدی شیرازی و خواجوی کرمانی و اوحدی مراغه‌ای و خاقانی شروانی و نظامی گنجوی و شهاب‌الدین سهروردی و همام تبریزی و مجیر بیلقانی و جلال‌الدین رومی. همین قدر که بخواهی اسامی شعرا و نویسندگان فارسی‌زبان را یاد بگیری با اسم کلیۀ نواحی و مناطقی که فارسی در آن‌ها رایج و زبان رسمی بوده است آشنا می‌شوی و می‌بینی که در چه سرزمین وسیعی به این زبانی که امروز زبان من و توست تکلّم می‌کرده‌اند و چیز می‌نوشته‌اند. و به همین جهت که مدّت هزار سال زبان رسمی همۀ ما یکی بوده است، نسبت به یکدیگر مهربانی و مودّت و نزدیکی و یگانگی حس می‌کنیم. «زبان فارسی»، مجتبی مینوی [ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۱، ص ۱۱۱-۱۱۲] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
2
7
67
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
8 days
هفدهم بهمن‌ماه سالروز درگذشت مهدی بیانی سال‌های دراز ریاست کتابخانۀ ملّی را به عهده داشت و اساساً بنیانگذار آن مرکز علمی است. اوست که کتاب‌های کتابخانۀ سلطنتی و کتابخانۀ عمومی معارف قدیم را تحوی�� گرفت و با علاقه و حوصله مقدمات ایجاد کتابخانۀ ملّی را فراهم کرد. سال‌های دراز نیز تدریس کرد و شاگردان بسیاری را تربیت فرمود و با این تنوع کار از چاپ و نشر کتاب کوتاهی نداشت. فهرستی که آن مرحوم خود فراهم کرده بود نشانی است از کارهای مفید و باارزش ادبی که با نشر دورۀ کتاب بسیار نفیس احوال و آثار خوشنویسان صورتی دیگر یافت. امید می‌رفت با انتشار کامل این کتاب آرزوی دیرین خود را جامۀ عمل بپوشاند ولی دست اجل قلمش را شکست. دنبالۀ کار به عهدۀ دختر درس‌خوانده و علاقه‌مندش افتاد که کار پدر را به انجام رساند. [نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۲۸۹-۲۹۰] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
1
2
42
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
9 days
‍ ‍ انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد: جامع التّواریخ حسنی جامع التّواریخ تاج‌الدّین حسن بن شهاب، شاعر و مورّخ قرن نهم هجری، چکیدۀ چندین کتاب تاریخی دیگر و دربردارندۀ گزارش مختصر رویدادهایی از آغاز آفرینش تا عصر مؤلف است. در این کتاب مقدّمه و بخش مربوط به دورۀ بعد از تیمور جامع التّواریخ، که مهم‌ترین بخش آن شمرده می‌شود، عرضه شده است. از آنجا که در این بخش نویسنده مشاهدات خود را به قلم آورده اطلاعاتی مفید و دست اول دربارۀ نیمی از قرن نهم، به‌ویژه دربارۀ منطقۀ کرمان، به دست داده و بخش مذکور یکی از منابع معتبر تاریخی آن عهد است. [جامع التّواریخ حسنی: بخش تیموریان پس از تیمور، نوشتۀ سال‌های ۸۵۵-۸۵۷ هجری، تاج‌الدّین حسن بن شهاب یزدی، به کوشش حسین مدرّسی طباطبایی و ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار،‌ ۱۴۰۳] علاقه‌مندان می‌توانند از شانزدهم تا سی‌ام بهمن‌ماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند. برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است. تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
4
44
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
10 days
‍ چهاردهم بهمن‌ماه زادروز شهریار عدل از نظر من باید روی تمام دوره‌های تاریخ ایران از همه نظر کار بشود. ایران ایران است، چه خوب آن و چه بد آن. مورخ باید بی‌طرف باشد و مثبت و منفی را بگوید. آن مورخی که جنبه‌های منفی کشورش و یا قهرمانانش را پنهان می‌کند، در حقیقت دوستدار کشورش و جامعۀ بشری نیست، چاخان کردن و پنهان‌کاری کار سیاستمداران و مبلغین است و نه مورخین و منتقدین. یکی از علل اساسی که بیش از سی سال پیش من دنبال دورۀ اسلامی رفتم- حال آنکه عشق به دورۀ هخامنشی و ساسانی داشتم و دارم- این بود که به تاریخ دورۀ اسلام ایران به‌نسبت بی‌مهری می‌شد. زمانی که تقریباً تمام باستان‌شناسان ایرانی و فرنگی روی دورۀ پیش از اسلام کار می‌کردند، من روی دورۀ اسلامی متمرکز شدم. آنچه که مطالعات هنری و به‌ویژه باستان‌شناسی ایران از آن متحمّل زیان زیاد می‌شود، غرب‌نگری پژوهشگران ایرانی است. من نمی‌گویم نباید به غرب نگریست. خیر، بسیار هم قابل توجه است، ولی نگرش به غرب نباید باعث عدم نگرش به شرق شود و در ایران این وضع حتی در ادبیات هم وجود دارد تا چه رسد به مطالعات باستان‌شناسی. ایرانیان تا زمان شاه طهماسب چه از نظر زیبایی و چه از نظر تاریخی هم به شرق نگاه داشتند و هم به غرب (البته به این شرق و غرب باد سیاسی ندهید). یعنی یک ایرانی به همان سادگی به هند می‌رود و گاهی به چین که به روم شرقی. در اشعار هم می‌بینید که مثلاً نگارگران چینی با رومی دست و پنجه نرم می‌کنند: از دوران شاه طهماسب به بعد، چشم ایرانی‌ها آهسته‌آهسته به سوی غربی‌ها می‌چرخد و ایرانی‌ها کم‌کم دید شرقی خودشان را از دست می‌دهند و این به مرور شدید و شدیدتر می‌شود تا به امروز که به خودباختگی مطلق رسیده‌ایم. ایرانی‌ها امروزه اسم خیابان‌های لس‌آنجلس را بلدند و نام سنت سن بلوا را شنیده‌اند ولی اگر از ایشان بخواهند نام چند شهر افغانستان و هند را بگویند نمی‌دانند. «گفتگو با دکتر شهریار عدل»، سهلعلی مددی، بخارا، مرداد ۱۳۸۱، شمارۀ ۲۶، ص ۹۱-۹۲. بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
1
3
58
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
10 days
‍ چهاردهم بهمن‌ماه سالروز درگذشت عباس زریاب خویی خاطره‌ای از عباس زریاب خویی در یکی از کوهنوردی‌های چندروزۀ پنجاه سال پیش، هنگام اواخر خرداد که از سنگسر سمنان به سوی دودانگه و ساری می‌رفتیم و از شیرگاه سر درآوردیم، شبی را به مناسبت گرفتگی پای مهدی کمالیان مجبور شدیم بر ستیغ کوه زرنگیس بخوابیم. برف کوه کاملاً آب نشده بود و سرما گشاده‌دستی می‌کرد. ناچار کنار بوته‌های گون که جای‌جای می‌بود کز کرده بودیم و به‌ زور افروختن آن بوته‌ها که زود آتش می‌گیرد خود را از سرمای هولناک زنده نگاه می‌داشتیم. مهدی کمالیان که به امید دیدن آفتاب بود به ساعت نگاه کرد و به شادمانی گفت: الحمد لله پنج ساعت گذشته است. زریاب نکته‌بین حکمت‌شناس گفت: رفیق این حرفت چه فایده دارد؟ این را بگو که چند ساعت دیگر باید سموم این سرمای بی‌امان را تحمل کنیم. زندگی بستگی دارد به نگاه کردن به پیش. [نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ۱۱۳۵-۱۱۳۶] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
2
2
51
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
11 days
‍ چهاردهم بهمن‌ماه زادروز ژیلبر لازار، منتخب بیست و چهارمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار من نیز مثل همۀ مردم ایران حافظ را دوست دارم. فردوسی را نیز دوست دارم. داستان‌هایش بسیار زیباست. مولوی نیز همین‌طور است. با این قدرت تخیل لایزال، با این روانی کلام، با این زبان آهنگین، شخصیتی فوق‌العاده و واقعاً یک نابغۀ استثنایی است. من در احساسات عارفانه‌اش شریک نیستم، ولی حرف‌هایش انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مثل رودخانه‌ای تا ابد جاری است. خیام را خیلی دوست دارم. خودم را نزدیک به خیام احساس می‌کنم تا به فردوسی. فهم اشعار حافظ دشوار است. هرکس هرچه را که می‌خواهد در آن درمی‌یابد، ولی اشعار خیام صاف و زلال است. در اشعار خیام نوعی الهام خاص وجود دارد که یکی از جنبه‌های ادبیات فارسی به شمار می‌رود. لحن خیام در برابر عقاید جزمی بسیار طنزآمیز است. در اشعار خیام عرفان وجود ندارد. طرز تفکر او عقلایی و با حساسیتی بسیار ظریف آمیخته است. حافظ از او چندان دور نیست. بین آن دو خویشاوندی وجود دارد، اما اشعار حافظ پیچیده‌تر و پوشیده‌تر است. در اشعار حافظ طنز وجود دارد. در تقریباً کلیۀ غزل‌های او دست کم یک بیت طنزآلود دیده می‌شود و نیز مطالبۀ آزادی درونی، آزادی فکر و اندیشه. ژیلبر لازار [«گفت‌و‌گو با پروفسور ژیلبر لازار»، هما ناطق، ترجمۀ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، بخارا، بهمن ۱۳۷۷، شمارۀ ۴، ص ۳۶۷-۳۷۸] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
1
7
83
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
12 days
‍ سیزدهم بهمن‌ماه زادروز سیّد مجتبی آقابزرگ علوی پدر آقابزرگ موسوم به ابوالحسن، فرزند سیّد محمّد صراف طهرانی، از دوستان نزدیک تقی‌زاده بود و در کمیتۀ ملیّون ایران در برلن در نشر مجلّۀ کاوه با تقی‌زاده همکاری داشت. آقابزرگ به ملاحظۀ دوستی عمیق پدرش با تقی‌زاده به او پدر خطاب کرده است. به این مناسبت نکته‌ای هم دربارۀ ترجمۀ کتاب حماسۀ ملّی ایران گفته شود. این کتاب را علوی در سال ۱۳۰۸ به بعد به خواهش سعید نفیسی ترجمه کرد و چنان‌که مرحوم سعید نفیسی نوشته است، مقداری از آن در مجلّۀ شرق چاپ شده است. سپس از محل وجوه امین‌التّجار اصفهانی که در اختیار تقی‌زاده بود به چاپ کتابی آن اقدام شد تا اینکه علوی به زندان افتاد و کار چاپ کتاب متوقف شد. تقی‌زاده چون در سال ۱۳۱۴ به اروپا رفت، اختیار صرف وجوه مذکور را به محمّدعلی فروغی واگذاشت و ازجمله مبلغی از آن وجوه بابت حق‌الزحمۀ ترجمۀ کتاب مذکور به علوی داده می‌شود و چون در این وقت علوی در زندان می‌بود، وجه مذکور براساس وکالت‌نامۀ تنظیمی در زندان به خانم بدری علوی (خواهر آقابزرگ) پرداخته می‌شود. عکس این دو سند مربوط به علوی را که فروغی بعدها به تقی‌زاده داده بود و در اوراق تقی‌زاده برجای بود، در جلد نهم مقالات تقی‌زاده درج کرده‌ام. [نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ۱۲۱۵-۱۲۱۶] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
0
30
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
14 days
‍ جشن سده آمد ای سیّدِ احرار شبِ جشنِ سده شبِ جشنِ سده را حرمت بسیار بود برفروز آتشِ برزین که درین فصلِ شِتا آذرِ برزین پیغمبرِ آذار بود آتشی باید چونانکه فروتر عَلَمش برتر از دایرۀ گنبدِ دوّار بود چون ز گردون برِ این سلسلۀ زرّاندود قرصِ خورشید فروخفته نگونسار بود آتش و دود چو دنبالِ یکی طاووسی که براندوده به طرفِ دُم او قار بود وآن شرر گویی طاووس به گِرد دمِ خویش لولوی خُرد فتالیده به منقار بود چون یکی خیمۀ مرجان ز برش نافۀ مشک که سمن‌برگ بر آن نافۀ عطّار بود یا چو زرّین شجری وز شبه اطرافِ شجر که برو بر ثمر از لولوی شهوار بود باغبان این شجر از جای بجنباند سخت تا فروبارد باری که بر اشجار بود می خور ای سیّد احرار برین جشنِ سده به سده خوردن می عادتِ احرار بود زان می ناب که تا داری بر دست چراغ بازدانستنشان از هم دشوار بود هر که را کیسه گران سخت گرانمایه بود هر که را کیسه سبک سخت سبکسار بود من برِ خواجه روم تا دهدم سیم بسی تا مرا نیز به نزدیک تو مقدار بود هست جبّار ولیکن متواضع گهِ جود متواضع که شنیدست که جبّار بود؟ طالب شعر و جوانمردترینِ همه خلق آن جوانمردست کو طالب اشعار بود [دیوان منوچهری دامغانی، تصحیح و تحقیق دکتر راضیه آبادیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۱۹۶-۱۹۷] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
4
62
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
15 days
دهم بهمن‌ماه زادروز حمید مصدّق ... وای، باران باران شیشۀ پنجره را باران شست از دل من امّا چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ آسمانْ سربی‌رنگ من درونِ قفس سردِ اتاقم دلتنگ می‌پرد مرغ نگاهم تا دور وای، باران باران پرِ مرغانِ نگاهم را شست خوابْ رؤیای فراموشی‌هاست خواب را دریابم که درآن دولت خاموشی‌هاست من شکوفایی گل‌های امیدم را در رؤیاها می‌بینم و ندایی که به من می‌گوید: «گرچه شب تاریک است دل قوی دار، سحر نزدیک است» ... حمید مصدّق (۱۳۱۸-۱۳۷۷) شاعر، حقوقدان و استاد دانشگاه بود و مدتی سردبیری مجلۀ کانون وکلا را بر عهده داشت. درفش کاویان، منظومۀ کاوه، آبی، خاکستری، سیاه، در رهگذار باد، از جدایی‌ها، سال‌های صبوری و شیر سرخ از آثار شعری اوست. بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
1
5
66
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
15 days
‍ دهم بهمن‌ماه سالروز درگذشت هانس دُبْرَن، ایران‌شناس هلندی و منتخب چهاردهمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار برگردان دیگر استاد دوبروین [به هلندی] آیینه‌ای است از بیش از هزار سال شعر فارسی در ۵۰۲ صفحه. این کتاب جز مقدمه‌ای بلند در شرح قالب‌ها و سبک‌ها و دوره‌های شعر فارسی، به نُه فصل تقسیم شده و در هر فصل به یکی از دوره‌ها یا سبک‌های شعر فارسی پرداخته و به این شکل مجموعه‌ای بس متنوع و دوست‌داشتنی به هلندی‌زبانان ارائه شده است. فصل اول مجموعه‌ای است از آثار به‌جای‌مانده از شاعران قرون چهارم و پنجم مانند حنظلۀ بادغیسی، بوسلیک، فیروز مشرقی، شهید بلخی، رودکی، کسایی مروزی و جمعی دیگر از شاعران این دوره. در فصل دوم، تنها به سه تن از شاعران حماسه‌سرای ایران‌: دقیقی، فردوسی و اسدی طوسی پرداخته شده است. در فصل سوم، توجه مترجم به ادبیات دری معطوف شده و شاعران قصیده‌سرا که پادشاهان و درباریان را مدح و تمجید می‌کردند، هر کدام در بخش جداگانه‌ای مورد بحث قرار گرفته‌اند. استاد دوبروین در این فصل نشان می‌دهد که قصیده تنها برای مدح و ستایش درباریان به کار نمی‌رفته و شاعری چون عبید زاکانی از قالب قصیده استفاده کرده است تا از جامعه و روزگار خود انتقاد کند. استاد دوبروین در فصل چهارم به غزلسرایان چیره‌دست می‌پردازد و تطوّر و تکامل غزل را در طول نهصد سال عرضه داشته و چگونگی کارایی استعاره و تشبیه و رشد آن در طول این فاصلۀ زمانی و در اشعار عاشقانه (عرفانی) فارسی را نشان داده است. مترجم در فصل پنجم به منظومه‌های عاشقانۀ فارسی پرداخته است. فصل ششم به چهارپاره و رباعی اختصاص یافته و مجموعه‌ای از چهارپاره و رباعی‌سرایندگان مهم فارسی ارائه گردیده است. در فصل هفتم به سروده‌های زاهدان و خراباتیان و مفاهیم و انگاره‌های قلندری و ملامتی می‌پردازد. او در این قسمت نشان می‌دهد که اصطلاحاتی مانند: رند، قلندر، پیر مغان، جام جم و غیره چگونه در غزل‌های سنایی غزنوی مورد استفاده قرار گرفته و بعدها توسط شاعرانی چون عطار و سعدی و حافظ به تکامل رسیده است. استاد دوبروین در فصل هشتم، به اشعار تعلیمی یا اندرز و موعظه‌ای پرداخته و بخش‌هایی از شعرهای سنایی، عطار، مولوی، سعدی و جامی را ترجمه کرده است. فصل نهم به مرثیه‌سرایان شیعه مانند کسایی مروزی، ناصر خسرو و محتشم کاشانی اختصاص دارد. علی‌اصغر سید غراب [دفترچۀ چهاردهمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، اهداشده به هانس دوبروین، تهران، انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۵، ص ۱۱-۱۲] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
2
33
@AfsharFoundatio
موقوفات دکتر محمود افشار
16 days
مینوی خود را «فرزند روحانی و تربیت‌شدۀ» تقی‌زاده می‌دانست و مفتخر بود که هیچ ‌کس به اندازۀ تقی‌زاده «در ذهن و در خاطر» او تأثیر نداشته است. مینوی که در شانزده هفده سالگی مدّت کوتاهی به کمونیسم گرایش پیدا کرده بود، در بیست و سه سالگی عضو حزب ترقّی شد تا در کنار تقی‌زاده و فضلای دیگر آن حزب بتوانند «کارهای مفیدی مخصوصاً از راه معارف برای این مملکت» صورت بدهند. جز اینها هیچ وقت در کار سیاست وارد نشد. در بسیاری از نظریّاتش هم تحت تأثیر تقی‌زاده بود؛ حتّی در آغاز که تقی‌زاده طرفدار تغییر خطّ فارسی بود مینوی هم موافقی سرسخت بود و بعد از آنکه تقی‌زاده تغییر نظر داد و استغفار کرد مینوی هم سخت مخالف تغییر خط شد. باری، در مطلبی که مینوی دربارۀ تقی‌زاده در یغما نوشته و در اسفندماه ۱۳۳۶ چاپ شده او را از جملۀ «بنیانهای» ملّت و مملکت خوانده، با این توضیح که در هر عصر تعدادی معدود را می‌توان جزء بنیانهای قومی محسوب داشت. تقی‌زاده و مینوی وجوه مشترکی داشتند که آنها را به هم نزدیکتر می‌ساخت. هر دو در عین اینکه تربیت دینی داشتند به علوم جدید و تمدّن غربی علاقه‌مند بودند. هر دو روحیۀ ملّی‌گرایی داشتند و هر جا که بودند در خدمت به وطن به سر می‌بردند. هر دو به کتاب عشق می‌ورزیدند. هر دو اقامت طولانی در فرنگ و ارتباط با مجامع علمی غرب را تجربه کرده بودند. هر دو روحیّۀ انتقادی صریح داشتند امّا البتّه تقی‌زاده با آداب‌دانی بیشتر و به کلّی بدون غرض و گزندگی. بدبختانه هر دو به دشواری معاش می‌گذراندند. هر دو نامه‌نگار بودند و روابطشان را با ایرانی و فرنگی یک ‌اندازه از طریق نامه نوشتن حفظ می‌کردند و البتّه با هم نیز نامه‌نگاری داشتند. «نامه‌های مجتبی مینوی به سیّد حسن تقی‌زاده»، دکتر محمد افشین‌وفایی [به یاد ایرج افشار (دفتر دوم)، به کوشش دکتر جواد بشری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۵۸-۶۰] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
Tweet media one
0
3
28