اقا داشتم میرفتم کافه ممدینا خیلی ریلکس داشتم آهنگ گوش میدادم سر قرنی یهو یه موتوری دست انداخت گردنم من فک کردم چاقو زد بهم گردنمو گرفتم دیدم گردنبندمو از گردنم کشیده همونجا نشستم کف زمین زنگ زدم ممد
هیچی پلیس خبر کردیم ثبت شکایت کردیم رفتیم کافه؛ بغ کرده بودم نشسته بودم یه گوشه